بی حجابی به نام آزادی

گفتمان 2 خرداد با شعار آزادی ، جامعه مدنی پا به عرصه سیاسی کشور وارد شد ولی این گفتمان هیچ گاه تعریف درستی از آزادی را به جامعه ارائه نداد و واژه آزادی را دست آویزی برای رسیدن به قدرت و اهداف مورد نظر خودشان قرار دادند . در گفتمان حاکم اصلاحات که ادامه دهنده بسیاری از برنامه های جریان کارگزاران بود بویژه در مسیر اقتصادی کشورکه از طرف بانک جهانی در جهت اهداف نظام لیبرال حاکم بر جهان همچنان دنبال می شد و در گفتمان فرهنگی نیز کم کم بسیاری از ارزشهای جامعه ایرانی که ملت برای آنها انقلاب کرده بودند و 8 سال در جنگی تحمیلی برای حفظ این آرمانها هزاران شهید تقدیم کرده بودند به فراموشی سپرده می شد.

جریان حلقه کیان که اصلی ترین جریان فکری حاکم دوران اصلاحات بود و مانند امروز همانند جریان انحرافی  در تمامی بخش های دولت نفوذ کرده بود و بدون شک حلقه فکری کیان مغز جریان 2 خرداد بود و تمامی اقدامات دولت با هدایت این تیم انجام می شد.
جریان حلقه کیان سیاست های کلی دولت را بر اساس سیاستهای نظام های سکولاریستی و لائیک به پیش می بردند و در ابتدا اولین گام ها در این مسیر از پیش طراحی شده ضربه زدن به پایه های اصلی نظام اسلامی را در دستور کار قرار دادند برای انجام هر کاری در کشور آماده نمودن افکار عمومی در مسیر مورد نظر سیاست ها می باشد که مهمترین ابزار در این مسیر عرصه فرهنگ است امروزه هر گروهی که بتواند عرصه فرهنگ و رسانه را در دست بگیرد بدون شک پیروز خواهد بود.

در همین دوران با رشد بسیار شدید مطبوعات زرد که در جهت اهداف فرهنگی نه بهتر است بگویم در جهت بی بند وباری فرهنگی وارد میدان شدند که نتیجه آن روزنامه های زنجیره ای شهادت صیاد دلها بود که در سکوت این جریان روی داد.
کتاب های و نشریاتی در این دوره مجوز گرفتند که حتی در دوران قبل از انقلاب نیز کسی جرات نمی کرد درباره آن موضوعات سخن بگوید.
ترجمه چاپ و نشر کتاب های خاص با بودجه دولتی در جهت به ابتذال کشاندن جامعه بدون هیچ محدودیتی انجام میشد و جامعه را برای پیشبرد برنامه های آینده آموزش و آماده می نمودند.
با حضور نویسندگانی که کتاب هایشان حتی در غرب به دلیل ترویج فساد ممنوع است و این کتاب ها هزاران بار بدتر از کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی بودند با افتخار رونمایی می شد و این آغاز برنامه بلند مدتی بود که در جهت دور نمودن جامعه ایران از ریشه های اصلی خود که همین عوامل باعث ایستادگی و مقاومت ملت ایران در برابر نظام های ظالم جهان شده بود که در شعار ملت ایران نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی به روشنی دیده می شد دشمنان ملت با شناسایی نقاط قدرت تفکر مردم انقلابی ایران در آن جهت برآمدند تا یکی یکی این ارزشها را از بدنه ملت خارج نمایند.

ابتدا با تعریف  نادرست از آزادی و جامعه مدنی تمام  تلاش خود را نمودند تا با ترویج بی حجابی  ولی به نام آزادی یکی از والا ترین ارزشهای یک جامعه اسلامی که پایه گرامت زن و خانواده می باشد را نابود سازند.
یعد از مدتی وزارت ارشاد اسلامی که متوالی فرهنگ سازی در جامعه است به راحتی اجازه ساخت و پخش فیلم های و سریال های را می داد که تماما ترویج بد حجابی و تفکرات زندگی تجملاتی و مادی گرایانه بود که با فرهنگ غنی ما هیچ تناسبی نداشت.

الگوی دختران ایران به جای حضرت زهرا (س) بازیگران زن هالیوودی تبدیل شد و هر روز در جامعه فرهنگ مد گرایی روبه افزایش نهاد و دیگر حجاب به یک ضد ارزش در میان بعضی دختران و زنان تبدیل شد و هر کسی که  می خواست متمدن باشد باید حجاب خود را که نماد سنتی بودن تبدیل شده بود کنار بگذارد .
هر دختر یا زنی که حجاب برتر یعنی چادر را داشته باشد به نماد سنتی بودن و غیر متمدن و متحجر در دوران گفتمان اصلاحات تبدیل میشد در این گفتمان چنان فرهنگ بی حجابی را در جامعه گسترش داد که بعضی افراد به خود اجازه دادند در دانشگاه که نماد فرهنگ و توسعه یافتگی می باشد به خود اجازه بدهد به دانشجویان محجبه بی احترامی کنند و در چنین فضایی بود که کسانی که وارد دانشگاه ها می شدند مدتی بعد و تحت تاثیر این جریان یا باید در مسیر این گفتمان حرکت کنند و حجاب خود را کنار بکذارند یا دانشگاه را ترک نمایند.

بدون شک گفتمان 2 خرداد در ترویج موج بی حجابی و بد حجابی امروز جامعه  ، نقش انکار نا پذیری داشته است.
ولی متا سفانه گفتمان دولت نهم و دهم نیز که در ابتدا با شعار باز گشت به آرمان های انقلاب توانست مدیریت قوه مجریه را در دست بگیرد بعد از مدتی دست به اقداماتی در خصوص مبازره با این پدیده نا گوار در جامعه انجام داد که برای مدتی کوتاه با فعال شدن گشت ارشاد تا حدی حرکت پر شتاب بد حجابی کند شد ولی اینگونه اقدامات راه حل موقتی و مسکن بود بر خورد فیزیکی با این پدیده که بیش از 8 سال با پشتیبانی نهاد های فرهنگی حمایت می شد به راحتی قابل حذف شدن نیست و بدون شک نیازمند برنامه ریزی گسترده و فرهنگ سازی و نشان دادن آلگو هایی واقعی برای جامعه را می طلبد .

برخورد دوگانه برخی نهاد های مسئول درباره بی حجابی که گاهی شاهد طرح های ضربتی برای راضی نمودن افکار عمومی جامعه انجام می شود و بعد از مدتی باز همه  چیز به فراموشی سپرده می شد چون زمان انتخابات نزدیک می شود و باید فضا را برای انتخابات آماده کرد امر به معروف باید مدتی تعطیل شود .

متاسفانه حتی وقتی از افرادی که مسئولیت های بسیار بالای در سطوح مختلف کشور دارند می پرسیم که وضعیت حجاب بسیار نا مناسب است با آنکه به خوبی می بینند که بی حجابی در حال تبدیل شدن به یک عرف در جامعه است می گویند وضعیت حجاب آنگونه که شما می گویید خیلی بد نیست و این امور عادی است ما نمی دانیم آیا وضعیت بد حجابی از دید این مسئولین زمانی است که دیگر کسی حجاب نداشته باشد آنگاه باید اقدامی نمود این افراد همان افرادی هستند که دهه 60 با کوچکترین بد پوششی به سختی برخورد می کردند ولی امروز به نام دفاع از آزادی با بی حجابی موافق هستند .

مثلا نمایشگاه کتاب تهران که بزرگترین برنامه فرهنگی کشور است به نمایشگاه فساد و مد آرایشگاه تبدیل شده است و متاسفانه بعضی افراد برای انجام هر کاری به نمایشگاه می آیند بجز خرید کتاب نمایشگاه که باید جنبه های فرهنگی جامعه را گسترش دهد در جهت ترویج مد و بی بند وباری و بد پوششی حرکت می نماید.
برای مقابله با بی حجابی بدون شک تلاش تمامی مردم و مسئولان را طلب می نماید و باز هم اولین گام حرکت ازطریق فرهنگ سازی  و جامعه پذیری برای افراد جامعه از ابزار رسانه ای  باید استفاده شد و هر ایرانی بدون شک اگر امر به معروف را وظیفه خود در برابر خدا بداند بی شک دیگر موضوعی با نام بد حجابی و بی حجابی در جامعه نخواهیم داشت.

 مرتضی پارسی مود کارشناس مسائل سیاسی دانشجوی ارشد علوم سیاسی