«نگاهي به رابطۀ عبد و مولا» جديدترين کتاب حجت الاسام پناهيان
به گزارش اساتيد برتر به نقل از خبرنامه دانشجويان ايران، سبک نگارشي کتاب هم مانند کتاب قبلي پناهيان يعني «رهايي از تکبر پنهان» است. نويسنده آن کتاب درباره شيوه خاصي که براي نگارش کتاب در نظر گرفته بود چنين توضيح داده بود که: «در اين اثر تمامي بندهاي ارايه شده کتاب با وجود استقلال معنا، با يکديگر پيوندي دارند که نشان از نوعي خلاصهگويي دارد. در نگارش اين کتاب تصميم داشتم با تجربه کردن اين شيوه از خلاصهنويسي، تاثير القاي معاني به مخاطبان را ارزيابي کنم تا از نتايج آن در تاليفات بعديام کمک بگيرم و به اين نکته دستيابم که آيا کمحجم نوشتن مطالب موجب نتايج عميقتري در ذهن خوانندگان ميشود يا نه.»
ظاهراً موفقيت آن شيوه نگارش موجب شده است تا عليرضا پناهيان در کتاب جديدش هم تقريبا همين شيوه خلاصه نويسي و استفاده از بندهاي کوتاه را انتخاب کند.
درک رابطه عبد با مولا، ثمرۀ معرفت نفس، برخي آثار رابطه عبد با مولا، رشد رابطۀ عبد و مولا در گرو «امر و اطاعت»، عبدپروري مولا، چند راهکار ديگر براي رشد رابطۀ عبد و مولا، و شرايط عبوديت در حديث «عنوان بصري» عناوين کلي فصلهاي کتاب هستند.
اگر کتابهاي قبلي حجت الاسلام و المسلمين پناهيان را ديده باشيد ميدانيد که قطع و سر و شکل اين کتابها چقدر براي مطالعه در شرايط مختلفي مانند مترو و اتوبوس و... مناسب است.
بخشهايي از متن کتاب «نگاهي به رابطۀ عبد و مولا» را در ادامه بخوانيد:
· در روانشناسي رشد ميگويند بچهها به هر عکسي که نگاه ميکنند بلافاصله ميپرسند: «بابا و مامانش کو؟» مثلاً تا يک مرغابي کوچولو ببينند، ميپرسند: «بابا و مامانش کو؟» يا اگر سه وسيله انتخاب شود، وقتي بچهها به آنها نگاه کنند ميگويند: «اين بچهاش است، اين دو تا هم بابا و مامانش.» آناً اين رابطه را کشف ميکنند و به خودشان هم به عنوان کودک، علم شهودي دارند. کودک هم همه چيز را به اين عنوان ميبيند. عبد هم همينطور است. انسان هم اگر عبد بودن خود را درک کرد، آناً به دنبال مولايش ميگردد.
· يک مادر وقتي ميخواهد با بچهاش ارتباط برقرار کند، به او غذا ميدهد، تر و خشکش ميکند. وقتي ميخواهد با او صحبت کند، ميگويد: «عزيزم، فدات شم و...». شما وقتي با يک گُل ارتباط برقرار کنيد گُل را ميبوييد. اگر گُل با شما ارتباط برقرار کند، عطر شامهنوازش را به شما تقديم ميکند. اگر خدا بخواهد رابطه قشنگي با عبدش برقرار کند چه ميکند؟
· اگر عبدبودن خودت را کشف کني و احساس نياز به مولا پيدا کني، ميگويي: «کيست که به من امر کند؟» حتي جلوتر ميروي و ميگويي: «کيست که اگر امرش را اطاعت نکنم مرا به دوزخ ببرد؟ مولاي سفتي باشد. «ربّ» باشد که اگر اطاعتش نکنم، مرا بکُشد، مجازات کند، دقت کند، نابود کند. اگر خواست تشويق کند و اگر گناه کردم تمنا کنم تا مرا ببخشد.» اين نياز توست.
· از جهنم زياد با خدا صحبت کنيد. اگر ميخواهيد از جهنم صحبت کنيد گناهانتان را نشماريد. اگر ميخواهيد از جهنم صحبت کنيد به باورتان نگاه نکنيد. نگوييد: «آيا واقعاً ما به جهنم ميرويم؟» به احتمالات نگاه نکنيد. اصلاً يقين داشته باشيد که به جهنم نميرويد. مگر اميرالمؤمنين(ع) احتمال ميداد که خدا او را به جهنم ببرد؟ پس چرا اينقدر در مناجات خودش از جهنم با خدا سخن ميگفت؟ اين آن معنويت و عرفان ناب است. عرفان بيجهنم، بازي کردن با مفهوم عرفان است. خدايي که جرأت نکند کسي را جهنم ببرد که خدا نيست. نميشود او را پرستيد. فقط ميشود با او بازي کرد و با او سرگرم شد. با بُت هم ميشود سرگرم شد.
· کسي که رابطهاش را با خدا، که اصليترين رابطۀ روح او و شريان حياتي اوست، پيدا نکرد، بقيه رابطههايش را هم پيدا نميکند. اينقدر «انسان، انسان» نکنيد، کمي انسان را در تعريف حقيقي خودش نگاه کنيد. انسان در تعريف حقيقياش يعني «عبد». عبد هم اول مولا ميخواهد، مولايش کو؟ اگر مولا ندارد، پس چيست؟ کسي که مولا ندارد، هويت ندارد.
· رابطههايي که تجربه کردهايد را مرور کنيد: «رابطه با پدر و مادر»، «رابطه با خواهر و برادر»، «رابطه با دوست»، «رابطه با استاد و معلم»، بعضيهايتان «رابطه با همسر» و بعضيهايتان «رابطه با فرزندان». براي فهم هر رابطهاي شما بايد تغيير خاصي پيدا کنيد. کسي که همسر ندارد، نميتواند رابطه با همسر را درست درک کند. حالا رابطه داشتن با مولا يعني چه؟
اگر شما هم دوست داريد تا اين کتاب را بخوانيد، ميتوانيد عدد 19 را به شماره 09212880738 ارسال کنيد تا اين کتاب 7500 توماني در تهران با فقط 2500 تومان هزينه ارسال (مجموعا 10 هزار تومان) براي شما ارسال شود. ارسال براي شهرستان ها با دريافت هزينه پست خواهد بود. به درخواست بيست جلد و بيشتر تخفيف ده درصدي تعلق خواهد گرفت.
|