آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
» شهيد غلامعلي رجبي
» سردار شهید علی اصغر وصالی
» متن وصيت نامه شهيد احمد بروجردي
» دست نوشته هاي شهيد اميري مقدم
» شهید فانی
» شهيد جواد جليلي
» مقاله شهيد غلامرضا حناني (نشريه فلق جهاددانشگاهي اميركبيرآبان1365)
» شهيد غلامعلي رجبي (۹ نظر)
» سردار شهید علی اصغر وصالی (۹ نظر)
» دست نوشته هاي شهيد اميري مقدم (۵ نظر)
» امیرسرلشگر شهيد صياد شيرازي (۲ نظر)
» شهيد حسن سروي (۱ نظر)
» نامه ای از شهید امیری مقدم به شهید مجیدصادقی نژاد (۱ نظر)
» شهيد جواد جليلي (۱ نظر)
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
متن وصيت نامه شهيد احمد بروجردي

متن وصيت نامه شهيد احمد بروجردي


همچنين از شما مي خواهم كه تا آخرين نفس حامي اين انقلاب اسلامي و ولايت فقيه باشيد و اگر كمبودي و نقطه ي ضعفي وجود دارد روي آن تكيه نكرده و آن را بزرگ نكنيد بلكه سعي كنيد از مرحله ي حرف خارج شده و به مرحله ي عمل وارد شويد و بيشتر به نقاط قوت بپردازيد.


متن وصيت نامه شهيد احمد بروجردي

 

بسم الله الرحمن الرحيم

ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احيا عند ربهم يرزقون

به نام الله پاسدار خون شهدا كه رحمان است به همه و رحيم است بر مقربان درگاهش ( شهيدان ) كه مي فرمايد و حساب نكنيد كساني را كه كشته شدند در راه خدا مرده ، بلكه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزي مي خورند .

مرگ حق است و هيچ ترديدي در آن نيست هر گاه اجل رسد هيچ راه گريزي ديگر باقي نمي ماند و در هر حالت و هر كجايي كه باشيم در آن لحظات جانمان گرفته مي شود و خود ميمانيم و اعمالمان ، ديگر نه پدر و مادر به درد مي خورد و نه دوستان و آشنايان ، تنها چيزي كه ما را از عذاب قبر و آخرت نجات مي دهد حب اهل بيت است و حب اهل بيت چيزي جز اطاعت مطلق از آنان نيست .

بعضي بر اين عقيده هستند كه اين جواناني كه به جبهه مي روند و شهيد مي شوند اگر در شهر باقي مي ماندند شايد زنده مانده و از لذت اين دنيا بهره مند مي شدند ، اما چنين نيست زيرا كه اجل هر شخص از قبل ، جا و همچنين نوع مرگش مشخص شده و واقعا خوشا به حال كسي كه مرگش در جبهه حق عليه باطل باشد زيرا كه بهترين مرگ ها شهادت در راه خداست و واقعا آفرين و خوشا به حال آن پدر و مادري كه امانت خود را به بهترين وجه به صاحب اصليش پس داده و در مرحله اولين امتحان الهي پيروز در آمده و مرحله ي بعدي آن صبر بر مصائب و رفتار صحيح جهت به ثمر رساندن خون شهيد خود چون حضرت زينب ( ع ) و امام سجاد ( عليه السلام ) كه صورت واقعي واقعه ي كربلا را با صبر بر مشكلات ، بر گمراهان و غافلان آشكار نماياندند .

وصيت من به پدر و اقوامم اين است كه اگر لياقت پيدا كردم و خدا طلبيدم ،  در شهادتم صبر كنند و بي تابي نكنند زيرا كه پسرشان عاشق بود و با اين تغيير لباس و حالت به معشوق خود رسيد ، حال بعد از شهادتش به بهترين نعمات الهي كه همان رضاي خداست رسيده ، ولي نمي گويم كه گريه نكنيد زيرا كه همين گريه هاست كه اسلام را زنده نگه داشته و گريه براي شخص من نكنيد براي مظلوميت مولايم امام حسين (ع) و شهداي گمنام و مفقود الاثرها كنيد و بهترين گريه براي من ادامه دادن راهم است .

پس ، از پدر و مادر و همچنين اقوام خواهش مي كنم كه حلالم كنند و اگر خطائي ديده اند به بزرگواري خود مرا ببخشند زيرا كه در آن دنيا خيلي همت كنم كه جواب اعمال خودم را در برابر خداوند متعال بدهم و ديگر جواب شما را نمي توانم بدهم و از شما خواهش مي كنم كه اگر هر گونه حسابي روي من باز كرده بوديد آن را ببنديد كه من را خودم را پيدا كرده ام و خواهش مي كنم حامد و حميد را طوري تربيت كنيد كه راه برادرشان را ادامه دهند .

همچنين از شما مي خواهم كه تا آخرين نفس حامي اين انقلاب اسلامي و ولايت فقيه باشيد و اگر كمبودي و نقطه ي ضعفي وجود دارد روي آن تكيه نكرده و آن را بزرگ نكنيد بلكه سعي كنيد از مرحله ي حرف خارج شده و به مرحله ي عمل وارد شويد و بيشتر به نقاط قوت بپردازيد و اگر خواستيد مجلس ختمي بگيريد مجلس را به نام شهيدان گمنام و مفقود الاثرها كه هيچ عزاداري و مجلسي به يادبودشان گرفته نمي شود ، بگيريد.

و حال وصيتم به دوستانم اين است كه همانطوركه حسن ها و عليرضاها و محسن ها و ابراهيم ها رفتند من هم راه آنان را پيدا كرده و مي روم . بچه ها اين را بدانيد كه روزي همه ميرويم چه زود چه دير چه در وقت جواني و چه در پيري ولي آنچه كه مهم است اين است كه در لحظه رفتن حسين گونه رويم يا در رختخواب در حالي كه در خواب غفلتيم برويم .

بچه ها هيچ عذر و بهانه اي باعث نرفتن به جبهه نمي شود و همانطور كه امام ما فرموده هم اكنون رفتن به جبهه از فروع دين واجب تر است . اگر مسئله درس است خوب مگر پيكاني و مشايخي و سروي و همچنين مسئله اي نداشتند ، مگر آنها هم بدشان مي آمد كه درس بخوانند و مهندس و دكتر شوند و يك زندگي راحت داشته باشند . بچه ها خودمان را گول نزنيم كه ما درس مي خوانيم و دكتر يا مهندس شده و بعد با استفاده از علممان به انقلاب خدمت مي كنيم آيا هر چقدر بخوانيد از شيخ علي تهراني يا شريعتمداري و عالمتر مي شويد مگر شما به آينده و حالت روحي خود مطمئنيد آيا آنقدر تقوا داريم كه از وسوسه هاي شيطان جان سالم بدر بريم تا بعد به انقلاب و اسلام خدمت كنيم به خدا قسم اينها همه يك بهانه است آخر مگر كار جنگ با گفتن اينكه ديگران مي روند، ما درسمان را بخوانيم انجام مي شود ، البته اين سوء تفاهم پيش نيايد كه با درس مخالفيم ما اين را مي گوييم كه هر كدام اولويت دارد ، اول بايد آن انجام شود . خلاصه جبهه و امام و انقلاب اسلامي را تنها نگذاريد و با دعا و قرآن مانوس شويد و نماز اول وقت و جماعت را ترك نكنيد .

البته البته اين فكر را نكنيد كه دارم به شما توصيه و امري مي كنم ، زيرا كه ما كوچكتر از آنيم كه به شما بزرگان امري كنيم . خلاصه از كليه دوستانم و معلمان مي خواهم كه مرا حلال كنند و اگر بدي ديده اند به بزرگي خود مرا ببخشيد و سلامم را به همه برسانيد مخصوصا به امام

نه بيان بيان فضل كردم كه نصيحت تو گفتم    هم ازآدمي شنيدم نشان آدميت

در جمع خوانده نشود .

تذكرات :

  • سعي كنيد جنازه ام از مدرسه تشييع شود .
  •  27 روز روزه ي قضا بابت ماه مبارك رمضان و 18 روز روزه ي نظري مانده
  •  دادن 1000 تومان به جبهه در جهت نزول و
  •  1000 تومان به بابا جهت . .؟ .  اعمال گذشته ام
  •  مصرف اموالم تا آنجا كه مورد احتياج خانه [است] و بقيه به جبهه و فقيران
  •  احتياطاً يك سال نماز برايم بخوانيد.

تاريخ : 30/3/66

احمد بروجردي

نام: بی نام   تاریخ: ۲۸ اسفند ۱۳۸۹
درباره ی وضعیت فعلی مدرسه ای که شهید وصیت نموده از آنجا تشییع شود:

وقایع یک سال گذشته، فرصت کافی و مناسبی ایجاد کرد تا اثر رفتارهای غیر حرفه ای سال های قبل سیاستگذاران و مدیران مجتمع آموزشی مفید نمایان شود و بعضی مسایل درون سازمانی ابتدا به دانش آموزان و سپس به فارغ التحصیلان این مجموعه و متأسفانه تا حدودی به افکار عمومی آشنایان، راه پیدا کند. برای این واقعه، می توان دلایل زیادی را برشمرد؛ اما این اتفاق، بیشتر زاییده ی دو عامل « غرور کاذب دانش آموختگان مفید » و « تشکیلاتی دیدن نهاد مقدس مدرسه، توسط سیاستگذاران » است.

جرقه های سیاست زدگی در دبیرستان مفید۱، از زمانی زده شد که مدیر سابق این دبیرستان، آموزش رفتار و تفکر خاص سیاسی را به صورتی علنی در برنامه های مدرسه وارد نمود. این برنامه ها که در ابتدا با اهدافی قابل توجیه آغاز شد، به صورت برگزاری انتخابات نمادین و اعلام نتایج، قبل از انتخابات سال ۸۴ ادامه یافت و با توزیع رسمی تبلیغات کاغذی و الکترونیکی یکی از کاندیداهای اصلاح طلب، توسط مدیر مدسه بین همکاران و دانش آموزان مجموعه در همان سال، به کلی از آموزش مبانی اصولی تفکر سیاسی فاصله گرفت و به تربیت نیروی حزبی متمایل شد. در آن زمان، بحث هایی در تحلیل این اتفاق و نگرانی هایی از عاقبت این جهت گیری ها در محیط « مدرسه » بین همکاران مطرح بود؛ اما با گذشت زمان و تغییر مدیریت، کم کم بحث ها فرونشست. اما نباید نادیده گرفت که مدیریت مجتمع، از آن زمان هم رغبتی به دور ماندن مدرسه از این گونه سیاست زدگی ها نشان نمی داد.

با ورود به فتنه ی ۸۸، جو شایعه و پیروی از شنیده های غیر مستند، فضای مدرسه را فراگرفت و متأسفانه این فضا علاوه بر محافل معلمی، بین دانش آموزان هم گسترش یافت و تحرکی جدی و شایسته ی محیطی با سابقه و تجربه ی سی و چند ساله، برای حفظ و صیانت از حرمت علمی و فرهنگی مدرسه صورت نگرفت. در این شرایط، بعضی از معلمان افراط را به حدی رساندند که از محیط کلاس هم برای شعله ور کردن آتش سیاست زدگی در بین دانش آموزان استفاده کردند.

تا اینجا، قضایا به صورت غیر علنی در مدرسه جریان داشت و شایعات و بحث های بی ریشه، گرمی بخش محافل درونی مدرسه بود. اما اتفاقاتی که در غائله ی ۲۵ بهمن در مدرسه رخ داد، باعث علنی شدن بعضی مسایل و پس از آن، نزدیک شدن به هفته ی شهدا، باعث خروج این مباحث از مدرسه و علنی شدن وقایع اخیر شد.

متأسفانه در این مدت – حدود یک سال و نیمه – مسؤولان دبیرستان مفید، مغرورانه محیط مدرسه را جولانگاه تفکرات شخصی خود کردند و از رجحان معلمی خود در جامعه ی کوچک مدرسه، سوء استفاده کردند. این رفتارها که به وضوح با اصول حرفه ای مدرسه داری فاصله دارد، محیط تحصیل را به شدت ملتهب کرد و مدرسه را به سوی بحرانی بزرگ پیش برد. بحرانی که با ورود فارغ التحصیلان و اولیا و احتمالا مشتریان سال های بعد مدرسه، به مسیری بی بازگشت هدایت می شود. مسیری که با ورود رسانه ای بی خبر از جزییات اتفاقات و نظرات، دامنه ی رفتارهای نابخردانه ی مسوولان مدرسه را به شایعات متصل نمود و طرفین را به عکس العمل واداشت و نتیجه این شد که دبیرستان مفید، از یک محیط – بالقوه - انسان ساز، به محیطی سیاست زده و ترحم برانگیز نزول یابد.

(به نقل از سایت شخصی یکی از کارکنان مجتمع آموزشی مفید)


نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.