هالیوود با بیش از یكصد سال قدمت به عنوان مهمترین تولیدكننده آثار سینمایی جهان با ساخت سالانه 700 فیلم، به ویژه در سالهای اخیر با نهادینه كردن فساد اخلاقی، استفاده ابزاری سیاستمداران جنگ طلب آمریكا از آن و ترویج اندیشه صهیونیستی جایگاه هنری خود را به شدت تنزل داده است.
اگرچه هالیوود خیلی زود توانست پلههای شهرت را در سطح جهان یكی پس از دیگری طی كند، ولی ارزشهای اخلاقی و معنوی روز بروز در این عرصه كمرنگ و كمرنگتر شد، تا جاییكه كه خود آمریكاییها و حتی هالیوودیها بارها به این مسئله اذعان داشتهاند.
هنرمندان هالیوود در كتابها و حتی فیلمهای خود به این مسئله اعتراف كردهاند تا آنجا كه «هنری فورد»، بنیان گذار كارخانه خوردو سازی «فورد»، هشتاد سال پیش از این، یعنی در حالیكه تنها قریب به دو دهه از تاسیس هالیوود گذشته بود، در روزنامه «دیربون ایندیپندنت»، از جریان سازماندهی شده و نظاممندی سخن گفت كه تدریجاً با ترویج لیبرالیسم اخلاقی و تساهل اعتقادی، جامعه آن روز آمریكا را به سمت فساد و تباهی سوق میداد.
البته «هنری فورد» معتقد بود كه این جریان كه در راس آن یهودیان هستند، تنها به اقتصاد محدود نشده و ساحت فرهنگ و هنر و رسانههای جمعی را نیز در بر میگیرد. «فورد»، سینمای آمریكا (هالیوود) را ماهیتاً یهودی میدانست و آن را مهمترین و مؤثرترین ابزار تبلیغی یهودیان بر میشمرد. او بر این باور بود كه یهودیان از طریق سینما سعی در تخریب و انهدام ارزشهای اخلاقی و مبانی اعتقادی جامعه آن روز آمریكا دارند.
او بارها متذكر شده بود كه این نه یك انحطاط طلبی، بلكه یك توطئه حساب شده و ویرانگر است كه جامعه آمریكا را احاطه كرده است.
«فورد» در كتاب معروف خود تحت عنوان «زندگی و كار من» نیز مینویسد: در این كشور جریانهای مشخص و صاحب نفوذی مشاهده میشوند كه به نحو محسوس در ادبیات، سرگرمیها و رفتار اجتماعی، كاستی و فساد به بار میآورند. تجارت از سلامت ذاتی خویش دور مانده و كوچك شمردن معیارها و اصول اخلاقی به نحو فراگیر در همه جا احساس میشود.
«كنث انگر»، نویسنده و كارگردان آوانگارد سینمای آمریكا، نیز در كتابی تحت عنوان «بابیلون هالیوود»، پرده از زندگی تاسفبار بسیاری از مشاهیر هالیوود برداشته است.
او در این كتاب به فساد اخلاقی هالیوودیها، رواج بیحد و حصر اعتیاد و قاچاق مواد مخدر و وقوع قتل و جنایت و اقدام به خودكشی برخی از چهرههای مطرح این صنعت سینمایی اشاره مینماید و كمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی در هالیوود را عامل تمامی این بدبختیها میداند.
اگرچه برخی از ادعاهای او در این كتاب مورد تردید واقع شد، ولی كتاب او طی سالهای بعد نیز با تیراژ بالا چندین بار تجدید چاپ شد.
در فیلمیهای چون «كوكب سیاه»، «8 میلیمتری»،«جاده مالهالند»، «فساد اخلاقی: هالیوود» ساخته «ماركوس اونس» و چندین فیلم دیگر نیز به گوشههایی از فساد در هالیوود اشاره شده است.
این مسئله تا بدانجا پیش رفته است كه اهالی سینمای هالیوود و همچنین رسانههای آمریكایی نیز بارها به این مسئله اعتراف كردهاند.
«گوئینت پالترو»،بازیگر هالیوودی، ضمن اشاره به كمرنگ شدن ارزشها در هالیوود، به این مسئله اعتراف میكند كه زنان در هالیوود تنها ابزاری تجاری برای هرچه بیشتر به قدرت رسیدن روسای این صنعت سینمایی هستند.
شبكه سیبیاس آمریكا نیز در یكی از برنامههای سال گذشته خود، شكستهای مكرر گیشه هالیوود را ناشی از ابتذال جنسی رایج در این صنعت سینمایی دانسته و از وجود ابتذال جنسی فراوان در هالیوود و فرهنگ این كشور ابراز تاسف كرد.
##نمونههایی رسانهایی از فساد در هالیوود
از جمله شخصیتهای مشهور به فساد اخلاقی در هالیوود كه «كنث انگر» در كتاب خود نام آنها را آورده است میتوان به «كارول لندیس»، «مرلین مونرو»، «جوآنتینا هانسن»، «باربارا لامار»، «ماری نولان»، «توماس فلین»، «ایرول لسلی»، «رامون ناوارو»،«مرلین مونرو» و «الیزابت شورت» اشاره كرد.
# «كارول لندیس»: یكم ژانویه سال 1919 در آمریكا متولد شد، دوران كودكی او با فقر و تجاوزات جنسی متعدد همراه بود، او در سن 15 سالگی ازدواج كرد كه تنها پس از چند ماه به دلیل رابطه با فردی جدید، از همسر خود طلاق گرفت، ولی ازدواج بعدی او نیز تنها چند سال به طول انجامید.
«لندیس» در 15 سالگی مدرسه را رها كرد و به خاطر زیبایی خدادی كه داشت در چند شوی تلویزیونی مشغول به كار شد و همزمان در یك كلوب شبانه به عنوان خواننده كار میكرد تا آنكه سرانجام در سال 1937 توسط «ویلیام ای ولمن»، كارگردان هالیوودی برای بازی در فیلم «یك ستاره متولد میشود»، بازی كرد، او در این فیلم در نقش «جانت گینور» دختر جوانی بازی میكند كه با آرزوی بازیگری به هالیوود سفر مینماید.
همزمان با به شهرت رسیدن «لندیس» شایعاتی درباره فساد اخلافی او بر سر زبانها میافتد كه باعث میشود تا او از آن زمان به بعد موهایش را بلوند كند و نام خود را از «فرانسیس لیلیان ماری» به «كارول لندیس» تغییر دهد.
«لندیس» در دهه 40 همچنان در چند فیلم سینمایی درخشید، البته درخشش او در عرصه سینما همزمان بود با روابط غیراخلاقی او با «داریل فرانیس زانوك»، نویسنده، كارگردان و تهیهكننده برنده اسكار هالیوود، زوانوك در سیستم استودیویی هالیوود در آن برهه از زمان نقش مهمی داشت.
زمانیكه «لندیس» به رابطه خود با «زانوك» خاتمه داد، دردسرهای شغلی او نیز شروع شد و درخشش وی در عرصه سینما به اتمام رسید و از آن پس او تنها در فیلمهای درجه 2 و3 دیده شده، پس از آن او طی مدت زمان كوتاهی چند ازدواج ناموفق دیگر هم داشت، زندگی او چنان با افسردگی و شكستهای پیاپی همراه شده بود كه او در سالهای 1944 و 1946 دوبار اقدام به خودكشی كرد، سرانجام در سال 1948 جسد وی در حالیكه باردار بود در خانهاش یافت شد، كه بعدها گفته شد كه مرگ او خودكشی نبوده و به ادعای مادر و خواهرش، «كری هریسون» بازیگر مشهور هالیوود كه در آنزمان با لندیس رابطه داشته، او را به قتل رسانده ولی هیچگاه اتهام او ثابت نشد.
# «لوپه ولز»، بازیگر مكزیكی الاصل هالیوود 13 دسامبر سال 1908 در مكزیك متولد شد، او اولین بار در سن 19 سالگی با بازی در فیلم «گائوچو» ساخته «داگلاس فیربانكز»، وارد عرصه سینما شد، پدر ولز یك نظامی بود و به شدت با ورود او به هالیوود مخالف بود، به همین دلیل او همواره از برای بازی در فیلمهایش، نام خانوادگی مادرش استفاده میكرد.
یك سال بعد وی از سوی موسسه «ومپاس بیبی استار» (WAMPAS BABAY STAR) به عنوان یكی از 13 بازیگر زن جوان برگزیده سال انتخاب شد. این كمپانی بازیگران جوان و زیبا را هرساله مورد تقدیر قرار میداد كه یكی از علل پیشرفت بازیگران در آینده به شمار میآمد.این كمپانی در سال 1934 به دلیل انتقادهای فراوانی كه بدان میشد منحل شد.
«ولز»، از آن پس به سرعت پلههای شهرت را پیمود، ولی علیرغم زندگی حرفهای موفقی كه داشت، در زندگی شخصیاش چندان موفق نبود، آنچنان كه تنها طی مدت زمانی كوتاه چندین ازدواج ناموفق داشت.
او در سن 36 سالگی در اواسط دهه 40 با بازیگری جوان به نام «هارالد مارش» رابطه غیراخلاقی برقرار كرد ولی كمی بعد او كه تمایلات مذهبی كاتولیكی داشت، شرمگین از روابط غیراخلاقی خود و فرزند نامشروعش، دست به خودكشی زد و این نامه را از خود به جا گذاشت: خطاب به هارالد، خداوند من و تو را ببخشد ولی من ترجیح میدهم كه پیش از آنكه فرزندم را با شرمندگی به دنیا آورم و یا به زندگی او پایان دهم، خودم را بكشم.
# «مرلین مونرو»، یكم ژوئن سال 1926 با نام «نورما جین مورتنسون»، در لسآنجلس بدنیا آمد، پدرش پیش از تولد او خانواده را ترك كرده بود و مادرش در پی شكست در رابطهای غیراخلاقی به دلیل مشكلات روحی راهی تیمارستان شد و «نورما جین» از همان زمان به پرورشگاه سپرده شد.
«مونرو» در سن 16 سالگی برای رهایی از زندگی در پرورشگاه، مجبور میشود تا با كارگر یك كارخانه ازدواج كند ولی تنها 4 سال بعد با ورود به هالیوود، از همسرش جدا میشود و از همان زمان نام خود را به «مرلین مونرو» تغییر میدهد.
او در اوج شهرت و در سن 29 سالگی با «آرتور میلر»، نمایشنامهنویس آمریكایی ازدواج میكند و از همان زمان به آیین یهودیت میپیوندد ولی این ازدواج نیز تنها 6 سال به طول میانجامد.
یك سال بعد جسد او در خانهاش در كالیفرنیا پیدا میشود، علیرغم آنكه مرگ او در آنزمان مصرف بیش از حد داروهای خواب آور اعلام شد ولی همواره این شبهه وجود داشت كه او توسط خانواده كندیهای به قتل رسیده است، گفته میشد كه او با «جان.اف. كندی»، رییس جمهور آمریكا و برادرش «رابرت كندی» روابط غیراخلاقی داشته و تهدیدی برای موقعیت سیاسی آنها به شمار میرفته ولی این اتهام هیچگاه به اثبات نرسید.
# از دیگر چهرههای هالیوود میتوان به «جوآنتینا هانسن» كه با استعمال بیش از حد مواد مخدر دست به خودكشی زد، «آلما روبنز» كه همزمان با به شهرت رسیدن در هالیوود، زندگی و شهرتش به خاطر اعتیاد شدید به هروئین نابود شد و «باربارا لامار» كه بیش از بازیگری در زمینه اعتیاد به هروئین و روابط غیر اخلاقی با افراد مختلف به شهرت رسید، اشاره كرد.
«ماری نولان» نیز از جمله این بازیگران است كه چندین دفعه به اتهامات مختلف از جمله دزدی، بدهكاری و اعتیاد به هروئین دستگیر و روانه زندان شد، او كه یك مازوخیست جنسی بود سرانجام در سن 42 سالگی براثر حمله قلبی به علت مصرف زیاد مواد مخدر درگذشت.
همچنین «ایرول لسلی»، یكی از بازیگران هالیوود كه در جوانی به شهرت رسید، یك بیمار دوجنسی بود كه در نوجوانی به دلیل تجاوزات جنسی از مدرسه اخراج شده بود، وی بدلیل داشتن روابط غیراخلاقی با افراد زیادی چون «هاوارد هیوز» همواره جزو پرحاشیهترین بازیگران هالیوودی به شمار میآمد.
فساد و رواج ضد ارزشها در هالیوود طی دهه هشتاد تا بدانجا پیش رفت كه در این دهه افراد برای ورود به این صنعت سینمایی خود را همجنس باز و یا دو جنسی نشان میدادند، آنچنانكه براساس آماری كه توسط برخی از رسانههای غربی منتشر شد، تخمین زده میشود كه 35 درصد از اعضای جامعه سینمایی آمریكا همجنسباز باشند كه از جمله آنها میتوان به «رامون ناوارو»، یكی از بازیگران نقش «بنهور» اشاره كرد كه تمایلات همجنس بازانهاش سرانجام منجر به قتل او شد.
البته این خصوصیت ضد اخلاقی در سینمای هالیوود، امروزه نیز بیش از پیش نمود پیدا كرده است، تا آنجا كه همواره در جشنوارههای مهم سینمایی این كشور از جمله اسكار، همواره به فیلمهایی با چنین موضوعاتی توجه خاصی میشود، در سال 2006 نیز جایزه اسكار بهترین فیلم سال به فیلم همجنس بازانه «كوهستان بروكبك» ساخته «انگ لی» داده شد، این درحالی بود كه بسیاری از منتقدان سینمایی این فیلم را فیلمی نه در خور جوایز اسكار میدانستند.
پس از گذشت قریب به یك قرن از تولد سینمای هالیوود، این صنعت سینمایی همچنان با الگو قرار دادن ضد ارزشها، تیشه به ریشه ارزشها اخلاقی و مقدسات میزند، كه یكی از قربانیان این وادی، بنیان مقدس خانواده است.
ستارگان هالیوود كه به تبع نقشهای پرزرق و برق و قهرمان پرورانهای كه در فیلمهایشان بازی میكنند، به الگویی انكار ناپذیر برای مخاطبان چند صد میلیونی خود تبدیل شدهاند، بیشترین آمار طلاق را به خود اختصاص داده و در برخی موارد نیز بدون آنكه حاضر شوند به زندگی خود مشروعیت و به وظایف خانوادگی خود رسمیت بخشند، سالیان سال را در كنار هم زندگی میكنند، بچهدار میشوند و پس از مدتی به راحتی یكدیگر را كنار میگذارند، كه از جمله این افراد میتوان به «براد پیت» و «آنجلینا جولی»، «تام كروز» و «كتی هلمز»، بازیگران مشهور هالیوود، اشاره كرد.
امروزه با تسلطی كه سینمای هالیوود بر دیگر سینماهای جهان یافته است، فساد در لایههای پنهان و آشكار این صنعت سینمایی نه تنها مخاطبان آمریكایی، كه تمامی جهانیان بالاخص جوامع آسیب پذیر جهان سوم را به شدت تهدید میكند.
###دست سیاستمداران جنگ طلب در آستین هالیوود
هالیوود اگر چه در جهان به عنوان یك صنعت سینمایی با تولید سالانه حدود 700 فیلم شناخته شده است، ولی عملكرد آن اثبات كرده كه این صنعت بیش از آنكه در خدمت هنر باشد در خدمت سیاستمداران آمریكایی و صهیونیسم و اهداف جنگطلبانه آنهاست.
اگر نخواهیم در این رابطه به خیلی قبل بازگردیم میتوانیم نگاهی به 11 نوامبر سال 2001 بیاندازیم، دقیقا دو ماه پس از حادثه 11 سپتامبر، در این روز جلسهای مخفی در هتل پنینسولای بورلی هیلز واقع در غرب لسآنجلس با حضور نمایندگانی از كاخ سفید و بیش از 40 نفر از قدرتمندترین دستاندركاران هالیوود بالاخص یهودیهای این صنعت سینمایی برگزار شد.
در این جلسه كه به بهانه كمك گرفتن دولت از سینماگران برای غلبه بر تروریسم برگزار شده بود، علنا از سینماگران خواسته شد تا فیلمهایشان را هر چه بیشتر با سیاستهای دولت همراه و هم سو كنند و بدین منظور نیز شخصی برای نظارت بر عملكرد هالیوود معرفی شد.
البته این مسئله طی سالهای بعد نیز بارها با پنتاگون، سازمان سیا و افبیای تكرار شد و اگرچه همگی این جلسات به طور سری برگزار شدند ولی نتوانستند از دید تیزبین رسانهها مخفی نگاه داشته شوند.
**تاریخچه سیطره سیاستمدارن آمریكایی بر سینمای هالیوود
دولت آمریكا از همان سالهای آغازین تاسیس هالیوود، از این صنعت سینمایی انتظار داشت تا همواره كوركورانه و به دور از هرگونه شعور سیاسی، دنباله رو و حامی سیاستهای جنگطلبانهاش در داخل و خارج از آمریكا باشد.
پنتاگون در سال 1915، تنها 5 سال پس از تاسیس هالیوود، طی حكمی كه از سوی دادستانی كل ایالات متحده، عملا حق آزادی بیان را از هالیوود گرفت، و علیرغم تمام نارضایتیها، این ممنوعیت همچنان تا سال 1948 ادامه یافت.
در سال1921 نیز صاحبان كمپانیهای سینمایی كه در راس آنها كمپانیهای یهودی چون «دریم وركز» و «برادران وارنر» بودند، ضمن تصویب بیانیهای جدید، ارائه تصویری كمدی و انتقاد آمیز از قانون گذاران، ارتش آمریكا، نیروی دریایی یا سایر مقامات دولتی را ممنوع كردند كه در این میان تعدادی فیلم از جمله فیلم «چرخ و فلك» ساخته «جیمز كروز» در سال 1932 مورد سانسور قرار گرفت.
در سال 1941 در پی وقوع درگیری آمریكا با كشورهای ژاپن و آلمان، كاخ سفید برای آنكه بتواند مردم آمریكا را از حالت انزوا درآورد و به چنین جنگی ترغیب كند، نسبت به هالیوود احساس نیاز كرد، به همین منظور دیوان عالی كشور، قانونی كه به موجب آن استودیوها از داشتن سینماهای زنجیرهای محروم میشدند، را منحل كرد و هالیوود نیز در مدت زمانی كوتاه حدود 40 فیلم در این زمینه ساخت.
در سال 1950 كاخ سفید پس از آنكه احساس كرد، مدتی است كه هالیوود آن چنانكه كه باید و شاید در خدمت سیاستهای دولت نیست، بار دیگر استودیوها را از داشتن سینماهای زنجیرهایشان محروم كرد و لحن آرام خود را به لحنی دستوری و تهدیدآمیز تغییر داد تا اینبار با تشكیل لیست سیاه در هالیوود، بیش از 500 نویسنده، بازیگر، تهیهكننده، آهنگساز و كارگردان از جمله «هربرت بیبرمن»، كارگردان و فیلمنامهنویس، «لستر كوله»، فیلمنامهنویس، «ادوارد دمیتریك»، كارگردان و «آدرین اسكات»، تهیه كننده و فیلمنامهنویس، را به بهانه داشتن فعالیتهای كمونیستی ضد آمریكایی از كار بیكار نماید و آنها را به میز محاكمه بكشاند.
اگرچه همواره این لیست به لیست ضد كمونیستی معروف بود ولی در این میان بسیاری از سینماگرانی كه به نوعی با سیاستهای جنگطلبانه آمریكا مخالف بودند، نیز با برچسب كمونیست، دستشان از هالیوود كوتاه شد.
در كنار لیست سیاه كه اولین بار در سال 1947 به اجرا درآمد، لیست كانالهای قرمز مصوب 22 ژوئن سال 1950 نیز از دیگر لیستهایی است كه براساس آن برخی افراد به دلیل عقاید سیاسی و اجتماعی خود حق كار در رادیو و تلویزیون آمریكا را نداشتند، البته این لیست نیز همچون لیست سیاه با اهداف ضد كمونیستی تهیه شد ولی در این میان 151 بازیگر، نویسنده، ژورنالیست، آهنگساز و ... كه برخی از آنها هیچگاه كمونیست بودنشان به اثبات نرسید، از سیستم رادیو و تلویزیون آمریكا كنار گذاشته شدند.
اگرچه امروزه دیگر لیستهای قرمز و سیاه به صورت دهههای پیش در هالیوود وجود ندارد ولی همچنان افراد به طور پنهان و آشكار به خاطر عقاید سیاسی خود مورد بازجویی و تحریم حرفهای قرار میگیرند، آنچنانكه دو سال پیش «مل گیبسون»، كارگردان و بازیگر مشهور هالیوود پس از آنكه یهودیان را عامل بسیاری از جنگها و بدبختیهای بوجود آمده در سراسر جهان معرفی كرد، از سوی بسیاری از تهیهكنندگان و استودیوهای هالیوود كه اكثر آنها خود یهودی بودند، تحریم شد.
جالب آن است كه امروزه به راحتی در فیلمهای آمریكایی به مسلمانان و اعتقاداتشان توهین میشود و مدعیان حقوق بشر با شعار آزادی بیان، در برابر چنین توهینهای سكوت میكنند.
اگرچه روز به روز بر تعداد هالیوودیهای مخالف با سیاستهای جنگطلبانه دولت آمریكا، افزوده میشود، ولی كاخ سفید همواره با دادن تسهیلاتی ویژه به سینماگران، توانسته تعداد خدمتگزاران خود را در این صنعت سینمایی در حد قابل توجهی نگه دارد، از جمله این تسهیلات میتوان به دسترسی آسان و مجانی برخی از تهیهكنندگان و فیلمسازان به ابزار آلات نظامی همچون هلیكوپتر، تانك و انواع سلاحهای پیشرفته اشاره كرد.
آنچنانكه «نیك ترس» روزنامهنگار آمریكایی، در این باره میگوید: هالیوود، برخلاف انتقادات ظاهری از دولت آمریكا، همواره در خدمت مطامع نظامی و سیاسی بوده است.
ترس میافزاید:امروزه به هر كجای صنعت فیلم سازی آمریكا نگاه كنید میتوانید رد پای پنتاگون را به وضوح ببینید. در حقیقت بیشتر شركتها، از سازندگان كامپیوترهای شما گرفته تا تولید كنندگان نوشیدنیهای غیر الكلی به نحوی مقاطعهكاران وزارت دفاع آمریكا هستند.
«الیور استون»، كارگردان ضد جنگ آمریكایی كه همواره از سیاستهای بوش انتقاد كرده است، نیز در این باره میگوید: هرگز نتوانستهام از كمكهای نظامی بهره بگیرم.
استون میافزاید: میخواهند از ما موجودات هرجایی بسازند، نمیخواهند به جنبههای منفی جنگ پرداخته شود. آنها به فیلم هایی كه در تلاشند تا حقیقت را بگویند، كمك نمیكنند؛ بنا براین اكثر فیلمهای جنگی در واقع پوسترهایی تبلیغاتی برای جلب داوطلبانی جدید برای ارتش هستند.
همچنین در یكی از محدود برنامههای تلویزیونی كه تاكنون پخش شده است، شبكه «اسبیاس» استرالیا در یك برنامه چند قسمتی با نام «عملیات هالیوود» با حضور «امیلیو پاكال»، فیلمساز به عنوان مجری و اشخاصی چون «دیو راب»، روزنامهنگار و كارشناس سینمایی،«فیل استراب» از وزارت دفاع آمریكا، «لارنس سویید»، مورخ، و «جوترنتو»، نویسنده و رئیس «مركز آموزش عمومی ضد جنگ» به عنوان كارشناسان برنامه، به نقد و بررسی كمكهایی كه از جانب پنتاگون به تهیهكنندگان و فیلمسازان هالیوودی میشود، پرداختند.
در این برنامه تلویزیونی به جزئیات دقیق تغییرات صورت گرفته در فیلمنامهها پرداخته شده و اسامی تعدادی از فیلمها و تهیهكنندگانی كه با پنتاگون همكاری كردهاند، منتشر شد،این برنامه نشان میداد كه ویراستاران وزارت دفاع چگونه فیلمنامهها را تغییر میدهند.
«دیو راب» در این برنامه به این مطلب اشاره میكند كه بسیاری از فیلمسازان هالیوود از قبیل «جری براكهایمر»، «تام گلدنبرگ»، «جان وو» با كمال رغبت خود را با سیاستهای پنتاگون هماهنگكردهاند، او این فرایند را «راز كثیف هالیوود» مینامد.
## سلطه صهیونیسم بر هالیوود
امروز مهمتر از سیطره سیاستمداران آمریكایی بر هالیوود، سلطه صهیونیسم بر این صنعت سینمایی است كه خود آمریكاییها بارها بدان اذعان داشتهاند، جالب آنكه 12 نفر اول لیست یكصد فرد موثر بر سینمای آمریكا، همگی یهودیاند.
حاكمان یهودی هالیوود با تولید محصولاتی مستهجن و پرفروش، به سودهای كلان دست یافتهاند كه درصدی از این درآمد نیز هرساله صرف محقق ساختن اهداف صهیونیست میشود، آنچنانكه در این میان میتوان به «استیون اسپیلبرگ»؛ كارگردان یهودی الاصل هالیوود اشاره كرد كه سالانه چند میلیون دلار از درآمد میلیاردی خود را به زنده نگاه داشتن خاطره حادثه هلوكاست اختصاص میدهد.
علاوه بر كمپانیهای بزرگ هالیوودی چون «برادران وارنر»، «والت دیزنی» و «دریم وركس» كه صاحبان آنها همگی یهودیاند، سه شبكه اصلی و مهم آمریكا از جمله NBC و ABC و همچنین حدود دو سوم تولیدكنندگان اصلی و پیشتاز صنعت سینما و تلویزیون این كشور یهودی هستند.
همچنین طبق آماری كه چند دهه پیش از این منتشر شد، از 85 فرد تأثیرگذار بر صنعت سینمایی هالیوود در سال 1936 میلادی، 53 تن یهودی بودهاند.
اكتبر سال 1994 میلادی، «ویلیام كش»، روزنامه نگار بریتانیایی، مقالهای را با عنوان «توطئهگران یهودی هالیوود» در نشریه «Spectator» منتشر نمود ولی كمی بعد به اتهام یهودستیزی، با واكنشهای تندی مواجه گردید.
«ویلیام كش» در این مقاله نوشته بود: وقتی «مایك اویتز» اعلام نمود كه در شهر لسآنجلس كنفرانسی خبری برگزار خواهد نمود، همه دریافتند كه اتفاق بزرگی در راه است. در آن جلسه اعلام گردید كه یك استودیوی چندمیلیارد دلاری فیلم سازی با مدیریت استیون اسپیلبرگ در آستانه تشكیل است.
«لوییس بیمایر» با اینكه خود یكی از پیشگامان یهودی سینماست، در كتاب «امپراتوری از میان خودشان؛ چگونه یهودیان هالیوود را ابداع نمودند.» به این مسئله اعتراف كرده است.
چند سال پیش، یكی از مدیران شركت سونی كه حاضر به ذكر نام خود نشده بود، در مصاحبهای با یكی از هفته نامههای اقتصادی ژاپن اظهار داشت كه صنعت فیلمسازی آمریكا تقریباً به صورت كامل به وسیله یهودیان كنترل میگردد.
سلطه یهودیان بر هالیوود تا بدانجا پیش رفته است كه یكی از لطیفههای قدیمی و شایع در لسآنجلس این است كه برای ورود به صنعت سینما باید به آیین یهودیت گروید.امروزه در شرایطی یهودیان به رهبران بلامنازع هالیوود تبدیل شدهاند كه آنان تنها 4% جمعیت آمریكا را تشكیل میدهند.