نشریات روشنفکری غرب زده و جریان اصلاحطلبی
صدای عدالت
کیان و روزنامههای زنجیره ای
ماهنامه «کیان» معروفترین نشریه روشنفکری دینی پس از انقلاب اسلامی در ایران است. حلقه کیان به عنوان معروفترین مرکز مطالعاتی نواندیشان و تجدیدنظرطلبان، در آغاز به توصیه شهید حسن شاهچراغی(از مدیران ارشد موسسه کیهان) برای ایجاد کانونی فکری و دینی تشکیل شده بود. این افراد به دعوت شهید شاهچراغی در مؤسسه کیهان دور هم جمع شدند و به انتشار ماهنامه «کیهان فرهنگی» تا سال 1369 پرداختند.
افراد حلقه کیان در آغاز تماماً دارای یک گرایش خاص نبودند و ترکیبی از لیبرالها و چپگرایان بودند. برخی از آنها نیز همچون سعید حجاریان، علیرضا علویتبار، اکبر گنجی و عمادالدین باقی در دورههای مشخصی، در نهادهای امنیتی و حکومتی کشور مشغول بودند. اعضای این حلقه، هر هفته چهارشنبهها در منزل یکی از اعضا دور هم جمع میشدند و با بازاندیشی افکار خود، به به بحثهای معرفتشناختی و فلسفی، نقد وضعیت موجود، ترسیم نسبت دین و دنیا، چگونگی حضور دین در دنیای مدرن، نسبت دین و دموکراسی، دین و تجدد و غربپژوهی پرداختند و به این نتیجه رسیده بودند که تلفیقی از تجربیات مثبت تمدن غرب و بومی کردن آنها با ارزشهای ایرانی ـ اسلامی، بهترین راهکار برای توسعه در کشور است. اعضای این حلقه شیفتگی بسیاری به تمدن، علوم و مفاهیم جامعه مدرن غربی داشتند و به مرور زمان، از مواضع اصولی و دینی نظام جمهوری اسلامی فاصله گرفتند و با شعار توسعه سیاسی و پیوستن به نظام جهانی، به سوی تمدن و تفکر غربی و لیبرالیسم حرکت کردند. دگرگونی پایههای اندیشههای کسانی چون حجاریان و برخی سازماندهندگان اصلی جریان سیاسی دوم خرداد، در این حلقه و تحت تأثیر آن شکل گرفت.
شخصیت محوری این حلقه، دکتر عبدالکریم سروش بود که به ترجمه و انتقال مفاهیم جدید غربی با رنگ و لعاب عرفانی اسلامی با تأکید بر اشعار مولوی و تفکر غزالی مشغول بود. تلاش محوری وی، تلفیق و هماهنگی بین افکار مدرن غربی و اسلامی بود. اعضای این حلقه، ابتدا افکار و عقاید خود را در ماهنامه «کیهان فرهنگی»(در زمان سرپرستی حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی در موسسه کیهان) به چاپ میرساندند. مقالات جنجالی سروش با عنوان «قبض و بسط شریعت» بحث و جدلها و مخالفتهای متعددی برانگیخت. کوشش سروش در مقالات قبض و بسط این بود که براساس مبانی معرفت شناختی لیبرالی، نسبیگرا و پلورالیستی و تردید در قداست علوم دینی و روایات فقهی، آنها را به عنوان بخشهایی از علوم انسانی معرفی نماید.
بعد از بسته شدن کیهان فرهنگی و استعفای خاتمی از مؤسسه کیهان، این جریان به همراه برخی از نویسندگان مجله «زن روز» این موسسه، دستهجمعی از کیهان استعفا دادند و مجله «کیان» را از اواخر سال 1369 و همچنین نشریه «زنان» راهاندازی کردند. ماهنامه کیان با مدیرمسئولی رضا تهرانی و سردبیری ماشاءالله شمسالواعظین شروع به کار کرد و اکبر گنجی هم در انتشارات موسسه فرهنگی صراط، درسها و سخنرانیهای سروش و همفکرانش را به سرعت چاپ و توزیع میکرد.
لذا این نشریه در محافل علمی و سیاسی، ارگان روشنفکری دینی و نیز ارگان عبدالکریم سروش خوانده میشد؛ روشنفکرانی که سعی در سازگار نشان دادن آموزههای دینی و ارزشهای مدرنی چون دموکراسی، پلورالیسم و حقوق بشر داشتند و فراتر از نشریه، محفلی برای وصل کردن حلقهها و چهرههای نوگرا و لیبرال و تربیونی برای تبیین اندیشههای لیبرال دینی بود.
عبدالکریم سروش نویسنده ثابت مجله کیان بود و روشنفکران و چهرههای سیاسی چون محمد مجتهد شبستری، مصطفی ملکیان، بهاءالدین خرمشاهی، اکبر گنجی، سعید حجاریان(با نام مستعار جهانگیر صالحپور)، محسن سازگارا، محمدجواد کاشی، حسین قاضیان، مراد فرهادپور، مرتضی مردیها، مجید محمدی، آرش نراقی، محسن آرمین، فاضل میبدی، مصطفی تاجزاده، علیرضا علویتبار، هاشم آغاجری، محسن کدیور، مصطفی رخصفت و... در آن قلم میزدند.
کیان فقط یک نشریه سیاسی فکری نبود، بلکه کم و بیش به ادبیات و هنر هم بها میداد. این ماهنامه، یک حلقه هنری هم داشت که شخصیت های ادبی و هنری در آن قلم میزدند که در شعر، شاخصترین آنها مرحوم دکتر سیدحسن حسینی بود. رفتن پر سر و صدای سیدحسن حسینی به همراه قیصر امینپور(شاعر و نویسنده) و محسن مخملباف(فیلمساز) از حوزه هنری، مشهور بود. البته بلافاصله بعد از تحولات دوم خرداد، اولین کسی که از آن حلقه جدا شد باز هم سیدحسن حسینی بود و مجدداً به حوزه هنری برگشت و به نقد ادبی و شرح غزلیات بیدل دهلوی پرداخت. در ادبیات، هم مصطفی مستور، اولین داستانهایش را در آنجا به چاپ رسانید.
تلاش این حلقه فکری سیاسی در دوم خرداد سال 76 به بار نشست و پس از دوم خرداد، این حلقه به عنوان یک سایه موازی جنبش اصلاحطلبی در پیشبرد برنامههای آن عمل کرد. البته به اعتقاد دکتر سروش، گشادگی و فضای باز سیاسی پس از دوم خرداد، به زیان کیان تمام شد، چراکه برخی از اعضای این حلقه ناهمگون، به نقد و جدل با یکدیگر و افشاگری درباره همدیگر پرداختند.
پس از انتخابات دوم خرداد 1376، سردبیر مجله کیان برای تأسیس روزنامه «جامعه» از کیان رفت. روزنامه جامعه اولین روزنامه جریان موسوم به دوم خرداد بود که بهمن همان سال به چاپ رسید. این روزنامه به مدیرمسئولی حمیدرضا جلاییپور و سردبیری شمسالواعظین(از تحریریه ماهنامه کیان) آغاز به کار کرد. از همان آغاز، این روزنامه ابداعات و ابتکارات تازهای به کار بست. خودسانسوری نشریه با علامت {...} مشخص میشد. انتخاب تیترهای فرهنگی و حتی کنایهوار و طنز روزنامه نیز از ابتکارات این روزنامه بود. از دیگر موارد جالب روزنامه جامعه، ستون ثابت کاریکاتور بود و در حقیقت پای کاریکاتورها و کاریکاتوریستهای سیاسی را به عرصه حرفهای مطبوعات باز کرد، اگرچه پیش از آن، کاریکاتور در برخی نشریات کار میشد ولی ثابت نبود.
دو روز بعد از توقف جامعه، روزنامه دیگری به نام توس(به مدیرمسئولی محمدصادق جوادیحصار و سردبیری شمسالواعظین) توسط همین تیم آغاز به کار کرد که در شماره اول خود، تیتر بزرگ «توس به جای جامعه» را چاپ کرد. بعداً همین تیم، روزنامههای عصر آزادگان و نشاط را منتشر کردند. نکته مهم اینکه در این نشریات شمسالواعظین، نقش محوری داشت و غالباً سردبیر و همهکاره نشریه بود. در این نشریات که به روزنامههای زنجیرهای معروف شدند ساختار شکنیهای سیاسی، هنجارشکنیهای اجتماعی، حمله به مقدسات و آموزههای دینی و همچنین توهین به مسئولان نظام و نهادهای انقلابی به کرات و تناوب مشاهده میشد. در همین سالها بود که روزنامه ها و نشریات دیگری چون «صبح امروز»(به مدیرمسئولی حجاریان و سردبیری علیرضا علویتبار)، «مشارکت» و «نوروز»، ارگانهای حزب مشارکت(به مدیرمسئولی محسن میردامادی و سردبیری کریم ارغندهپور)، «نوسازی»(به مدیرمسئولی حمیدرضا جلاییپور)، «حیات نو»(به مدیرمسئولی حجتالاسلام سیدهادی خامنهای)، «خرداد»(به مدیرمسئولی حجتالاسلام عبدالله نوری)، «گلستان ایران»(نزدیک به طیف افراطی دفتر تحکیم وحدت)، «بیان»، «فتح»، «آفتاب امروز»، «مناطق آزاد»، «بهار»، «زن»، «پیام هاجر» و... منتشر میشد.
آیین و عصر ما؛ نشریات تئوریک حزبی
حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی بعد از استعفا از وزارت فرهنگ و ارشاد، درخواست مجوز نشریهای به نام «آیین» کرد تا از آن به عنوان تریبونی برای بیان افکار خود و همفکرانش استفاده کند. در آن زمان برخی از افراد حلقه «کیان» همراه با سیدمحمد خاتمی گروه کوچکتر آیین را شکل دادند. گروه آیین هیچ مجلهای تا سال 1382 منتشر نکرد و در این سال، در حالی که حدود شش سال از رخداد دوم خرداد 1376 گذشته بود، محمدرضا خاتمی، برادر رئیسجمهور وقت و دبیرکل حزب مشارکت، اولین شماره این نشریه را منتشر کرد. علیرغم عدم انتشار مجله، گروه آیین جلسات هفتگی منظمی برگزار میکردند. در این حلقه، چهرههایی چون هادی خانیکی، سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، محسن امینزاده، عباس عبدی، محسن کدیور و محمدرضا خاتمی حضور داشتند. هدف اولیه آنها این بود که نشریهای به راه اندازند تا مفاهیمی تازه و جدید و آنچه برای تحول اجتماعی ضروری میدانستند، ارائه کنند. تجربه کیان نشان داد که نشریههایی این چنین تا چه حد میتواند ذهنیت طبقه تحصیلکرده حوزه و دانشگاه را تحت تأثیر قرار دهد. اعضای این حلقه به مفاهیمی چون جامعه مدنی، مردمسالاری دینی، حقوق بشر و... می پرداختند. شخصیت محوری در این محفل، هم خود سیدمحمد خاتمی بود؛ اما افرادی چون کدیور و حجاریان نیز در فعال کردن هر چه بیشتر این محفل و نیز گرم نگهداشتن تنور مباحث اندیشگی و سیاسی نقش مهمی داشتند.
شاید بتوان گفت مبانی نظری«گفتمان دوم خرداد» در این محافل سر و سامان یافت. به نظر عدهای از محققان، ریشههای اصلی این مفاهیم در حلقه کیان بود اما در جلسات آیین، آن پایههای نظری به مفاهیم سیاسی و پروژه سیاسی تبدیل میشد. غالب آنان با حضور در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و خصوصاً مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری با مفاهیم نوین توسعه آشنا شده و به نوعی تحت تأثیر افکار دکتر حسین بشیریه قرار گرفتند و با هواداران کلام جدید تحت تأثیر اندیشههای سروش، بسیاری از مفاهیم و نگرشهای آنها در اثر این تلاقی، امکان تبدیل شدن به یک برنامه سیاسی را پیدا کرد. این نشریه که بیشتر به نشریه تئوریک حزب مشارکت معروف است، هم اکنون منتشر میشود.
«عصر ما» نشریهای بود که از ۲۷ مهر ۱۳۷۳ شروع به انتشار نمود و به عنوان ارگان رسمی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران به مدیرمسئولی محمد سلامتی و سردبیری محسن آرمین منتشر میشد. مطالب این نشریه عمدتاً شامل تحلیلهایی انتقادی از مسائل سیاست داخلی و اقتصاد سیاسی کشور است و هم اکنون به صورت درون حزبی منتشر میشود و برای یکسری شخصیتها ارسال میشود. عصر ما در دوران پیش از انتخابات دوم خرداد به همراه روزنامه «سلام»(به مدیرمسئولی حجتالاسلام محمد موسوی خوئینیها) رسانههای تبلیغاتی بودند که در اختیار گروههای موسوم به خط امام و جناح چپ قرار داشتند. سعید حجاریان یکی از مهمترین اعضای تحریریه عصر ما بود که در سال ۱۳۷۹ مجموعه مقالات منتشره خود در عصر ما را در کتابی به نام «جمهوریت؛ افسونزدایی از قدرت» به چاپ رساند.
روزنامه شرق و هفتهنامه شهروند امروز
روزنامه شرق، معروفترین روزنامه جریان اصلاحطلب ایران بود. اولین شماره این روزنامه در تاریخ ۲ شهریور ۱۳۸۲ با مدیرمسئولی رحمانیان و سردبیری محمد قوچانی منتشر شد. تحریریه این روزنامه، با انتشار «ضمیمه جهان»، «ضمیمه دیپلماتیک»، «همشهری ماه» برای روزنامه همشهری در سال ۱۳۸۰ گام تازهای در روزنامه نگاری در ایران برداشتند. این تیم با روی کار آمدن دومین دوره شورای شهر تهران و انتخاب دکتر محمود احمدینژاد به عنوان شهردار و تغییراتی که در مدیریت روزنامه همشهری بوجود آمد، آن روزنامه را ترک کردند و روزنامه شرق را منتشر کردند.
این روزنامه سه بار در دوران فعالیت خود توقیف شد. اولین بار ۳۰ دی ۱۳۸۲ به مدت یک روز و در کنار روزنامه «یاس نو»(به به مدیریت محمد نعیمیپور و نزدیک به جبهه مشارکت ایران اسلامی) پیش از برگزاری انتخابات مجلس هفتم و به دلیل پوشش دادن اخبار مربوط به نامه اعتراضی نمایندگان مجلس ششم به رهبر معظم انقلاب و حوادث آن زمان، توقیف شد و بار دوم در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۸۵ به علت انتشار کاریکاتوری تحقیرآمیز توقیف شد. در همین ایام، این تیم با حمایت جریان لیبرال و سرمایهدار که عمدتاً دستی در فعالیت اقتصادی در حوزه نفت داشتند، هفتهنامه «شهروند امروز» را راه انداختند. این هفتهنامه، فعالیت خود را از اسفند۱۳۸۵ آغاز کرد. تیم شرق پس از چند ماه و پس از رفع توقیف دوم، توانستند روزنامه را دوباره منتشر کنند. همزمان روزنامه «هممیهن» به مدیر مسئولی غلامحسین کرباسچی رفع توقیف شد و بدین ترتیب محمد قوچانی به هممیهن رفت و تیم شرق هر دو روزنامه را مجدداً منتشر ساختند. تیم شرق در قالب هفتهنامه «شهروند امروز» نیز موفقیت قابل ملاحظهای یافت و توانست به شمارگان ۵۰۰۰۰ نسخه برسد. در این نشریه محمد عطریانفر(رییس شورای سیاستگذاری)، محمد قوچانی(سردبیر)، اکبرمنتجبی(دبیر اجرایی) و رضا خجستهرحیمی(دبیر تحریریه) بود.
در این ایام، روزنامههای شرق، هممیهن و هفتهنامه شهروند امروز، تشابهات فراوانی در پرداختن به موضوعات و ضریب دادن به حوادث داشتند. تا اینکه روزنامه شرق برای سومین بار در ۱۵ مرداد ۱۳۸۶ به علت چاپ گفتگو با یک شاعر همجنسگرای ایرانی مقیم کانادا از ادامه انتشار بازماند. هفتهنامه شهروند امروز، نیز پس از انتشار هفتادمین شماره، در ۱۵ آبان ۱۳۸۷ به علت «غیر واقعی جلوه دادن برخی اقدامات دولت» توقیف شد.
روزنامه شرق و همچنین هفتهنامه شهروند امروز، با الگو گیری از نشریات معروف غربی مانند تایمز و نیوزویک و... نوآوریها و ابتکارات فراوانی برای عرصه مطبوعات و حرفه روزنامهنگاری کشور داشتند. این نشریات اهمیت ویژه به تاریخ معاصر، حوزههای علمیه، هنر و سینما، خانواده و... میدادند و ویژهنامههای ادبی و سیاسی بسیاری را منتشر کردند. این نشریات عمدتاً دغدغه تغییر ارزشها و هنجارهای جامعه و نگرشها و ترویج ارزشهایی همسو با ارزشهای فرهنگ غربی داشتند. مباحث ترجمهای جایگاه ویژهای در این نشریات داشتند. در عرصه سیاست خارجی هم در جهت گسترش روابط با کشورهای غربی و به ویژه آمریکا گام بر می داشتند و به صورت علنی و ضمنی انتقادهایی به جریان مقاومت اسلامی در کشورهای اسلامی وارد میساختند. این نشریات چهرههای ادبی، هنری، تاریخی، سیاسی و مدیریتی همسو با خود بسیاری به جامعه معرفی کردند و ضمن نخبهپروری سیاسی و ادبی، چهرهسازیهای فراوانی داشتند.
روزنامههای کارگزاران، اعتماد و اعتماد ملی
روزنامه «کارگزاران» به صاحب امتیازی حزب کارگزاران سازندگی با مدیریت سید مرتضی سجادیان و سردبیری مهران کرمی انتشار خود را از سال ۱۳۸۴ آغاز کرد. این روزنامه در ۱۱ دی ۱۳۸۷ به دلیل چاپ بیانیه طیف افراطی(طیف علامه) دفتر تحکیم وحدت، درباره حوادث غزه و محکوم کردن حماس، توقیف شد. این روزنامه در روز قبل از آن، با درج مطلبی جنایت ضد بشری رژیم صهیونیستی در غزه را تطهیر! و مدافعان فلسطینی را گروهی تروریست! و اقدامات آنها را حرکت ضد بشری! قلمداد کرد که با پناه گرفتن در کودکستانها و بیمارستانها، موجبات بمباران و مرگ کودکان و غیرنظامیان را فراهم کرده است!
روزنامه «اعتماد ملّی» ارگان مطبوعاتی حزب اعتماد ملی محسوب میشود. این حزب هم پس از شکست کروبی در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری با محوریت وی و جمعی از یارانش در مجمع روحانیون مبارز، در سال 1384 شکل گرفت. صاحب امتیاز این روزنامه، مهدی کروبی و مدیرمسئول آن محمدجواد حقشناس است. آخرین سردبیر آن پس از ابولفضل شکوری و رضا انصاری، محمد قوچانی بود. البته قوچانی پس از توقیف هفتهنامه «شهروند امروز»، به روزنامه دعوت شد. در مقطعی هم ضمیمه این روزنامه در زمینه اجتماعی و خانوادگی با نام «ایراندخت» منتشر کرد. این روزنامه به خاطر پرداختن نامناسب و غیرعادلانه به حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری تعطیل شد اما ضمیمه «ایراندخت» همچنان منتشر میشود و با تغییر رویکرد، در زمینه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منتشر میشود. این نشریه تحت مدیریت تیم هفتهنامه «شهروند امروز» منتشر میشود.
روزنامه «اعتماد»، روزنامه خبری ـ تحلیلی دیگر جریان اصلاحطلبی است که قبل از روزنامه اعتماد ملی منتشر میشد. این روزنامه پس از توقیف روزنامه های شرق و اعتماد ملی، با مخاطبان بیشتری مواجه شد. این روزنامه از خرداد ماه سال 1381 با مدیریت الیاس حضرتی منتشر میشود. این روزنامه طرح دو روزنامه در یک روزنامه را به اجرا درآورد و ویژهنامههای ضمیمهای را برای روزهای هفته در پیوست روزنامه منتشر کرد.
روزنامه دیگر این جریان، «همبستگی» است که به صاحب امتیازی حزب همبستگی ایران اسلامی و مدیرمسئولی علی صالحآبادی و در مقطعی دیگر، محمدرضا راهچمنی، منتشر میشد. این روزنامه به خاطر اختلافات درون حزبی در پی اعتراض برخی اعضای شورای مرکزی حزب نسبت به عملکرد مالی راهچمنی(مدیر مسئول) در سال 87 تعطیل شد.
گفتنی است روزنامههای کارگزاران، هممیهن، همبستگی، اعتماد، اعتماد ملی به شدت متأثر از روزنامه شرق بودند ولی هیچ وقت مخاطبی چون شرق نیافتند و نتوانستند چون روزنامه شرق تأثیرگذار باشند.
از دیگر روزنامههای همسو با این جریان میتوان روزنامههای «آفتاب یزد»(به مدیرمسئولی منصور مظفری و سردبیری مجتبی واحدی)، «مردمسالاری»(به صاحب امتیازی حزب مردمسالاری و مدیرمسئولی مصطفی کواکبیان) و هفتهنامه «ایران دخت» منتشر میشود.
در آخر ذکر می گردد آن چه در این یادداشت سعی شد ، مروری بر نشریات جریان روشن فکری غربزده و اصلاح طلبی است که در طول سالیان پس از انقلاب به فعالیت پرداخته است و بارها و بارها نظام مقدس جمهوری اسلامی را زیر شدید ترین فشارهای بی انصافانه قرار داده است و اگر نگوییم که ارگان رسمی داخلی دشمنان جمهوری اسلامی ایران نبوده است ، حداقل این را با قاطعیت می توان گفت که متاسفانه در جهت و سمت و سوی دشمنان تابلو دار و جهت دار نظام حرکت کرده است و کار را به جایی می رسانند که رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی با آن دید بسیط و باز فرهنگی در اردیبهشت 1379 این گونه بگویند: «من قلباً از بعضي از پديدههايي كه در كشور هست، رنج ميبرم. من نميخواهم آنچه را كه براي من رنجآور است، با افكار عمومي مطرح كنم، اما اين نكته كه آن روز گفتم داستان غمانگيزي است ... من حالا ميبينم متأسفانه همان دشمني كه به وسيلهي تبليغات خود، همتش اين بود كه افكار عمومي يك كشور را به سمتي متوجه بكند، امروز به جاي راديوها آمده و در داخل كشور ما پايگاه زده است. بعضي از اين مطبوعاتي كه امروز هستند، پايگاههاي دشمناند، همان كاري را ميكنند كه راديو و تلويزيونهاي بي.بي.سي و آمريكا و رژيم صهيونيستي ميخواهند بكنند» و همان طور که دیدیم این جریان در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری چگونه دوباره فعال شد و میدان داری می کرد برای دشمنان نظام !
یادداشت موجود متنی است برگرفته از منابع زیر با تلخیص و تصرف
1- از کیان تا کیهان: جریانشناسی نشریات پس از جنگ تحمیلی نوشته یاسر عسگری ، ماهنامه سوره ، شماره 45 (زمستان 88)
2- جریان شناسی مطبوعات پس از انقلاب ، سخنرانی جناب آقای صفار هرندی در جلسه بیستم کانون گفتمان دینی
3- مشارکت و مجاهدین انقلاب، از انحراف تا فرجام/4 ، کاری از واحد سیاسی سایت رجا نیوز
4- نقش رسانه ها در پازل 18 تیر ، پژوهشی از مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران
5-کتاب جنگ نرم ، نوشته داوود رنجبران ، انتشارات ساحل اندیشه تهران ، چاپ هفتم ، زمستان 88
http://sedaye-edalat.blogfa.com/
|