آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
واکاوی تأثیر تاریخی انقلاب اسلامی بر سایر کشورها

واکاوی تأثیر تاریخی انقلاب اسلامی بر سایر کشورها


زهرا ساعی


انقلاب اسلامی ایران در ایجاد و تقویت افتخار و اعتماد به نفس مسلمانان، چه سنی و چه شیعه، بدون توجه به ملیّت یا تمایلات سیاسی آنها نقش داشته است، به گونهای که با پیروزی این انقلاب در سراسر جهان اسلام، از یوگسلاوی و مراکش در غرب گرفته تا اندونزی و فیلیپین در شرق، یک جنبش مردمی شکل گرفت، این تجدید حیات اسلامی به شکلهای گوناگون و با بیان عقایدی مرتبط با یکدیگر تجلی یافته است و نیروی مردمی ناشی از بیداری اسلامی، مرزهای جغرافیایی را در هم نوردیده و از ایدئولوژیهای سیاسی و نظامهای ملی فراتر رفته و در عین حال، به عنوان یک معضل جدّی در مقابل رژیمهای محافظه کار حاکم بر این کشورها قرارگرفته است.

 

در واقع، پیروزی انقلاب اسلامی ایران جذبهای اسلامی در مردم ایجاد کرد و از آن پس مردمی که از عظمت و قدرت خود بیاطلاع بودند و همهی مظالم را در چارچوب قسمت، تقدیر و قضای الهی تفسیر میکردند، با برداشتی نوین از اسلام به حرکت در آمدند و به تغییر سرنوشت خود پرداختند.
 
این حرکتهای 30 سالهی اسلامی که کماکان نیز ادامه دارد، نه تنها باعث تقویت انقلاب اسلامی ایران شده بلکه نقش ایران را به عنوان کانون بیداری اسلامی پررنگتر کرده است.
 
عراق
 
در بین کشورهای حاشیهی خلیج فارس، صدور افکار انقلاب ایران بیش از همه موجودیت عراق را تحدید میکرد و اگر عراق سقوط مینمود، کشورهای کوچک خلیج فارس یکی پس از دیگری سقوط میکردند. هر چند شیعیان عراق به ویژه از انقلاب اسلامی(1920 م) عراق تاکنون، همواره در حال مبارزه با حکومتهای حاکم بر عراق بودند، ولی پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران، این مبارزهها به علت وجود مذهب مشترک و تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی، شدت بیشتری یافته است.
 
در سالهای آخر دهه، حزب «الدعوه» و جامعهی شیعه، تحت تأثیر انقلاب اسلامی در ایران، رادیکال شدند. در سال 1978، آیتالله خمینی رهبر مذهبی ایران در نتیجهی نزدیکی میان ایران و عراق در سال 1975، پس از سالها تبعید در نجف، از عراق اخراج شد. در مورد روابط و پیوندهای خویشاوندی و همکاری نزدیک میان آیتالله و رهبران بلند پایهی شیعهی عراق، جای شک و تردید وجود نداشت. پیروزی انقلاب اسلامی در 1979، موج جدیدی از نا آرامیهای شیعه به وجود آورد. تظاهرکنندگان در مراسم محرم 1979، خواستار اصلاحات اجتماعی و استقرار یک حکومت اسلامی شدند. دولت عراق، با توجه به تشویق علنی پیکارجویی شیعه از سوی آیتالله خمینی(رحمها.. )، حزب الوعده را هم چون«ستون پنجم» میدانست که هدفش، ادغام ایران و عراق بود. دولت در پاسخ، «محمدباقرصدر» را در ژوئن 1979 دستگیر کرد و تظاهرات وسیع ناشی از آن در محلهی شیعی «استوره»ی بغداد را، به شدت در هم کوبید. عظمت و گستردگی سرکوب، باعث بروز شکاف در شورای فرماندهی انقلاب(عراق) شد و همین باعث گردید تا اندکی پس از روی کار آمدن «صدام حسین» در ژوئیهی 1979، 22 مقام بلند پایهی بعثی، اعدام شدند.
 
پس از چندی، محمدباقرصدر نیز به همراه خواهرش، به اتهام خیانت به کشور در سال 1980 به دار آویخته شد. در همین سال بود که موج جدید دستگیریها و اعدامها به وقوع پیوست. از همین روست که بلافاصله پس از وقوع انقلاب در ایران، با توجه به آثار انکار ناپذیر انقلاب اسلامی در کشورهای منطقه، گروههای معارضهی عراقی نیز نظام پویای اسلامی را به مشابه قبلهی آمال و امالقرایجهان اسلام تلقی نمودند و چون بین شیعیان عراقی و ساختار سیاسی حاکم بر این کشور نوعی تعارض وجود داشت، بستر مناسبی برای طرح اندیشههای انقلاب ایران فراهم آمد و هواداران را به سوی خود جلب کرد. الگوی ایران برای رهبران شیعی عراق توانست مفید باشد؛ زیرا کاستیهای آنها را در عمل جبران مینمود.
 
دو رویداد مهمی که پس از انقلاب اسلامی، عربستان را به لرزه در آورد، نخست قیام شیعیان و دیگری حادثهی تسخیر مسجدالحرام بود.
 
عربستان
 
شیعیان عربستان سعودی، پس از شیعیان عراق بزرگترین جامعهی شیعی عرب را در خلیج فارس تشکیل میدهند. مشارکت آنان در جامعهی سنی از تمام شیعیان عرب کمتر است. آنان بسیار حرمان زدهاند؛ یعنی تنها شیعیانی هستند که نه فقط گرفتار تبعیض در عمل، بلکه گرفتار تبعیضهای قانونی در کشوراند و تقریباً از اظهار علنی سنن مذهبی خود محروماند. آنان به منزلهی اقلیتی کوچک، به هیچ روی نمیتوانند خواستار نفوذ سیاسی زیادی در کشور باشند.
 
دو رویداد مهمی که پس از انقلاب اسلامی، عربستان را به لرزه در آورد، نخست قیام شیعیان و دیگری حادثهی تسخیر مسجدالحرام بود. وقوع انقلاب اسلامی تأثیر مستقیمی در مناطق شیعه نشین این کشور داشت؛ از جمله، آنان برای نخستین بار، مراسم سوگواری خود را در ایام محرم علنی کردند و نیز مردم ایالت شرقی در 29 نوامبر 1979 م، دست به راهپیمایی زدند. در شهر «قطیف»، قریب 30 هزار نفر دست به تظاهرات زدند، ولی با واکنش دولت مواجه شدند، اما نارضایتی و مخالفت مردم شیعهی این مناطق همچنان تداوم یافت و شیعیان این کشور در چند گروه و سازمان به مخالفت علیه دولت عربستان ادامه دادند.
 
از اتفاقهای دیگر، واقعهی تسخیر مسجدالحرام توسط شخصی به نام «جهیمان سیفالعقیقه» عضو سابق گارد ملی حکومت سعودی بود که اقدام به اشغال مسجدالحرام نمود و خواهان خروج آمریکاییها و اروپاییها از بلاد متبرکه شد که این بحران پس از حدود ده روز توسط اعضای گارد ملی، ارتش و پلیس و زیر نظر و به فرماندهی نیروهای مخصوص فرانسوی فرونشانده شد.
 
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، انعکاس صدای ایران در جای جای کشورهای منطقه به ویژه کشورهایی که بیشتر جمعیتشان شیعه است، شنیده شد و شیعیان که بیش از دیگران در انزوا و فلاکت به سر میبردند، گویی نوید پیروزی شنیدند و در همآرایی با این ندا به پا خواستند.
 
بحرین
 
بحرین چه قبل و چه بعد از انقلاب ایران، کانون رستاخیز شیعی در کشورهای خلیج فارس بوده است. این امر به طور مستقیم از وضع جمعیتی و اجتماعی اقتصادی جزیره، ناشی میشود. در مقایسه با سنیهایی که از نظر سیاسی بر این کشور مسلط هستند، شیعیان از اکثریت برخوردار میباشند.
 
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، انعکاس صدای ایران در جای جای کشورهای منطقه به ویژه کشورهایی که بیشتر جمعیتشان شیعه است، شنیده شد و شیعیان که بیش از دیگران در انزوا و فلاکت به سر میبردند، گویی نوید پیروزی شنیدند و در همآرایی با این ندا به پا خواستند.
 
یک کودتای ناموفق برای سرنگونی نظام حاکم بر بحرین از جانب شیعیان این کشور در سال 1360، انجام شد. این کشور، چه قبل و چه بعد از انقلاب، کانون رستاخیز شیعه در ممالک عربی خلیج فارس بود و به لحاظ جمعیت بالای شیعیان در این کشور، خصومت با دولت مرکزی همواره ادامه داشته است.
 
نمود عمدهی پیکارجویی شیعه در این کشور، «جبههی اسلامی برای آزادی بحرین» است. در سال 1979، «هادی صدری»، یکی از رهبران این جبهه، از بحرین اخراج شد. او پس از تبعید فعالیتهای ضد حکومتی خود را به شدت ادامه داد. ترس از فعالیت گروههای شیعی موجب شد، دولت عربستان و بحرین در 20 دسامبر 1981میلادی، پیمان امنیتی مشترکی منعقد کنند.
 
تأثیرات انقلاب اسلامی ایران در قطر، عمان، امارات متحده و کویت
 
در سه کشور نخست، شیعیان بیشتر جمعیت آرامی هستند که کمتر میتوان تحرکی از آنان دید؛ گرچه این گروهها هم پس از انقلاب اسلامی ایران تا حدی به تکاپو افتادهاند، ولی تعداد کم آنها و وضعیت به نسبت مطلوبی که به نسبت دیگر شیخنشینها در این کشورها برای شیعیان فراهم است، باعث شده تا اقلیت شیعه، خطر جدیای برای حاکمان سنی محسوب نشود؛ اما مهمترین نکتهای که در این سه کشور مشهود است، گرایشهای ایرانی شیعیان این کشورهاست. به ویژه آن که در بیشتر آنها، شیعیان متعلق به فرقهی اثنیعشری بوده و تحت تأثیر علمای قم میباشند.
 

سرزمینهای اشغالی فلسطین شاهد حرکت عظیم بیداری اسلامی به عنوان بخشی از نهضت اسلامی گسترش یافته در منطقه بودند که با قیام و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آغاز شد.


 
امارات متحدهی عربی
 
این شیعیان که در اصل به دعوت «شیخ مکتوم» برای خدمت به منافع بازرگانی او به دوبی آمدند، گاهی اوقات، چه در زمان شاه و چه در دوران جمهوری اسلامی، به طرفداری از ایران دست زدهاند. مقامهای فدرال، این شیعیان غالباً ساکت را «ستون پنجم» بالقوهی ایران قلمداد میکنند. نکتهی مهم این جاست که شیخ مکتوم دوبی، در برقراری روابط دوستانه با رژیمهای پهلوی و اسلامی بسیار دقیق عمل کرده است تا هم باعث تسکین شیعیان محلی باشد، هم با دیگر امارات تحت ریاست «ابوطبی» تعادل برقرار کند.
 
کویت
 
بنیادگرایی شیعه، برخلاف نوع سنی آن، جنبش اعتراض اقلیت بزرگ، اما محرومتر شیعیان اثنیعشری کویت است. مهمترین تجلی سازمانی و فکری شیعیان کویت، گروه «دارالتوحید» است. این گروه، در نشر و تبلیغات فعالیت میکند و تا اندازهای تبلیغاتش در حمایت از رژیم اسلامی ایران است. (دکمجیان، 1377، ص 285)
 
فلسطین
 
تأثیر انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) در فلسطین قویتر از هر مکان دیگری بود؛ زیرا مسلمانان فلسطین در حالی که تحت اشغال وحشیانهی صهیونیستی به سر میبردند، نا امیدتر و فروپاشیدهتر از تمامی ملل مسلمان بودند. در چنین شرایطی، سرزمینهای اشغالی شاهد حرکت عظیم بیداری اسلامی به عنوان بخشی از نهضت اسلامی گسترش یافته در منطقه بودند که با قیام و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آغاز شد. بدین سان، اسلام ثابت کرد که قادر به حرکت مردم و انقلاب و به دست آوردن پیروزی و تأسیس جمهوری اسلامی است. از همین رو، همان گونه که امام خمینی(ره) به زندگی ایرانیان معنا و مفهوم بخشید، به میلیونها انسان مسلمان و مستضعف نیز امید بخشید و مسلمانان فلسطین نیز احساس کردند که میتوان اسراییل را از میان برد.
یکی از پدیدههایی که تأثیر انقلاب اسلامی را بهتر از هرچیزی در فلسطین نشان میدهد، قیام مردم فلسطین در قالب جنبش «انتفاضه» است. این جنبش در میان سختترین شرایط بینالمللی، منطقهای و محلّی، همچنان در طی مسیر خود تا رسیدن به احقاق حقوق مردم فلسطین، اصرار دارد.
 
همچنین انقلاب اسلامی موجب گسترش مفاهیم و اصول مذهب شیعه از جمله اصول جهاد، شهادت و فداکاری در راه هدف -که نمادهای شیعیان و شعارهای انقلاب ایران بود- در بین طرفداران جنبشهای اسلامی اهل سنّت در فلسطین گردید.
 
تأثیر انقلاب اسلامی بر کشورهای شمال آفریقا
 
سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران را باید یکی از حساسترین مراحل تجدید حیات مذهبی- سیاسی گروههای فعال در منطقهی شمال آفریقا دانست. در این منطقه، به لحاظ مبارزههای ضداستعماری در چندین کشور و نیز فعالیتهای اسلامگرایانه، بهخصوص به وسیلهی «اخوان المسلمین» مصر، زمینههای این تجدید حیات سیاسی- مذهبی وجود داشت. در ادامه، به بررسی تأثیر انقلاب اسلامی در دو کشور مصر و الجزایر در این منطقه میپردازیم:
 
تأثیر مهم دیگر انقلاب ایران تقویت و تشدید جریان «بازگشت به اسلام» است که در تاریخ مصر ریشهای دیرینه دارد.
 
مصر
 
با عنایت به جایگاه مصر و به خاطر وجود «الازهر» در این کشور، به نظر میرسد مهمترین تأثیر انقلاب ایران در مصر، رشد گرایش انقلابی – مذهبی در آن کشور بوده است. با توجه به بیانیههایی که «انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه قاهره» صادر کرد- که همگی آنها بر نقش دین در سیاست و جایگاه علما در امور سیاسی تأکید داشتند- میتوان به تأثیر فکری غیر مستقیم انقلاب اسلامی ایران پی برد.
 
تأثیر مهم دیگر انقلاب ایران تقویت و تشدید جریان «بازگشت به اسلام» است که در تاریخ مصر ریشهای دیرینه دارد. این گرایش اگرچه در پی تحولات سیاسی زمان جنگ اسراییل و مصر و شکست مصر تا حد زیادی تضعیف شد، اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جان تازهای گرفت. ایران ثابت کرد که احیای اسلامی میتواند به مثابه عاملی مهم و نیرومند عمل نماید و این چیزی بود که در مطبوعات مصر به طور گستردهای انعکاس یافت.
 
الجزایر
 
تا پیش از سال 1357، یأس ناشی از فقدان نتایج و دست آوردهای انقلاب الجزایر، همچنین تبلیغات جهانی در مورد محقق نشدن انقلابهای دینی سبب شده بود تا احتمال وقوع انقلاب اسلامی در تصور مردم الجزایر غیر ممکن بنماید. اما پیروزی انقلاب اسلامی ایران این باور را در مردم الجزایر به وجود آورد که اسلام میتواند با ایجاد دگرگونی سیاسی، حکومتی مبتنی بر ایدئولوژی اسلامی بنا کند. در حالی که جوّ داخلی ایران پیش از انقلاب اسلامی متأثر از پیروزی انقلاب الجزایر بود، در مقابل مردم الجزایر هم از سال 1357 با استقبال از پیروزی انقلاب اسلامی، تحولات انقلاب ایران را پیگیری کردند.
 
پیروزی انقلاب اسلامی ایران جذبهای اسلامی در مردم ایجاد کرد و از آن پس مردمی که از عظمت و قدرت خود بی اطلاع بودند و همهی مظالم را در چارچوب قسمت، تقدیر و قضای الهی تفسیر میکردند، با برداشتی نوین از اسلام به حرکت در آمدند.
 
با توجه به موارد نام برده شده، میتوان گفت انقلاب ایران در افتخار و اعتماد به نفس مسلمانان، چه سنی و چه شیعه، بدون توجه به ملیّت یا تمایلات سیاسی آنها نقش داشته است، به گونهای که با پیروزی انقلاب ایران در سراسر جهان اسلام، از یوگسلاوی و مراکش در غرب گرفته تا اندونزی و فیلیپین در شرق، یک جنبش مردمی نضج گرفت، این تجدید حیات اسلامی به شکلهای گوناگون و با بیان عقیدتی مرتبط با یکدیگر تجلی یافته است. این نیروی مردمی ناشی از بیداری اسلامی، مرزهای جغرافیایی را در هم نوردیده و از ایدئولوژیهای سیاسی و نظامهای ملی فراتر رفته و در عین حال، به عنوان یک معضل جدّی در مقابل رژیمهای محافظه کار حاکم بر این کشورها عنوان شده است.
 
در واقع، پیروزی انقلاب اسلامی ایران جذبهای اسلامی در مردم ایجاد کرد و از آن پس مردمی که از عظمت و قدرت خود بی اطلاع بودند و همهی مظالم را در چارچوب قسمت، تقدیر و قضای الهی تفسیر میکردند، با برداشتی نوین از اسلام به حرکت در آمدند.*

 
 
منابع:
 
1.لاکویر، والتر، 1378، انقلاب: گزیدهی مقالات سیاسی- امنیتی؛ ترجمهی مؤسسهی پژوهشهای اجتماعی؛ ج 2، بینش، تهران.
 
2.آرنت هانا، 1361، انقلاب، ترجمهی عزتالله فولادوند، خوارزمی، تهران.
 
3.عنایت، حمید، 1377، انقلاب اسلامی: مذهب در قالب ایدئولوژی سیاسی، ترجمهی امیر سعید الهی، ماهنامهی اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شمارههای 137 و 138. بهمن و اسفند.
 
4.اخوان منفرد، حمیدرضا، 1381، ایدئولوژی انقلاب ایران، پژوهشکدهی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی.
 
5.فاضلینیا، نفیسه، 1386، ژئوپلتیک شیعه و نگرانی غرب از انقلاب اسلامی مؤسسهی شیعهشناسی، قم.
 
6. امرایی، حمزه، 1383، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران.
 
7.عزتی، ابوالفضل. اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی، الهدی، بیتا، تهران
 
8.امام خمینی(ره)، روحالله، 1358، صحیفهی نور، تهران
 
9- تشیع، مقاومت و انقلاب (مجموعه مقالات بین المللی دانشگاه تل آویو) 1984، بی جا، بی نا.
 
10-پژوهش و تحقیق: 1383، نقش شیعیان در فرآیند دولتسازی عراق نوین و تأثیر آن بر امنیت ملی ج 1010، مؤسسهی فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر، تهران.
 
11-دکمجیان، هرایر، 1377، اسلام در انقلاب جنبشهای اسلامی معاصر، ترجمه: دکتر حمید احمدی، چاپ سوم، سازمان انتشارات کیهان، تهران
 
12-فولر، گراهام و رندرجیم فرانکه، 1384، شیعیان عرب، مسلمانان فراموش شده، ترجمه خدیجه تبریزی، مؤسسهی شیعهشناسی، قم.
 
13- کدیور، جمیله، 1372،رویارویی انقلاب اسلامی ایران و آمریکا، اطلاعات، تهران.
 
14-متقیزاده، زینب، 1384، جغرافیای سیاسی شیعیان منطقهی خلیج فارس، مؤسسهی شیعهشناسی، قم.
 
15.Brier, Alan and Calvert, Peter (1982). Revolution in The 1960. political studies, No.1.P.32, 1982.
 
(*) زهرا ساعی؛ دانشجوی دکتری ژئوپلتیک



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.