آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
آرایش آخرالزمانی هالیوود(2)

آرایش آخرالزمانی هالیوود(2)


ممهدون للمهدی


در واقع در آن سال‌ها ویتنام دیگر دشمن اصلی آمریکا نیست؟

جنگ ویتنام در سال 1975 تمام شد. این در حالی است که حتی ما می‌بینیم سال‌های بین دهه 50 و دهه 70 میلادی که اوج جنگ سرد است، فیلم‌های ضداسلامی تولید می‌شود. فیلم‌های مثل «جیمزباند»، «جاسوسی که از سردسیر آمد» و... حکایت همان آثار جنگ سرد است که بیشتر جنبه سرگرمی دارد اما در این میان شاهد تولید فیلم هایی هستیم که به شکلی پنهان و در لایه های خود بشدت ضداسلامی است. به طور مثال فیلمهایی که بسیار در بین ما محبوب شده، مانند "مردی که زیاد می دانست" ، "افسانه گمشدگان"، "عمر خیام" یا "علی بابا و چهل دزد" و یا "دور دنیا در هشتاد روز" است که در این فیلم ها اعراب و مسلمانان اشخاص نامطلوب و بی سر و پا و حتی جاسوس نشان داده می شوند. «ریک آلتمن» استاد دانشگاه «پرینستون» آمریکا کتابی درباره سینمای موزیکال به مناسبت 100 سالگی سینما نوشت. در این کتاب نوشته ، ما 100 سال با هالیوود تلاش کردیم فرهنگ آمریکایی را در مملکت خود قوام دهیم و در دیگر کشورها جا بیندازیم یعنی همواره خواسته اند فرهنگ کابوئیسم و گاوچرانی ـ که آقای احمدی‌نژاد نیز چندی پیش اشاره کردند ـ را رواج دهند.

شما معتقدید رویکرد اصلی هالیوود همین اهداف آخرالزمانی است ولی در کنار آن سرگرمی نیز مدنظر است که متاسفانه توجهات بیشتری به این سمت جلب شده است.

هالیوود همواره 2 نوع فیلم ایدئولوژیک داشته است؛ یک سری فیلم‌های سطحی سیاسی مثل جمیزباند تولید کرده است. درست است این فیلم ها درباره شرق و کمونیسم ساخته شد ولی بسیار سطحی بود. جیمزباند در این فیلم ها، آدمی زن باره و مشروب خوار و... است که برای مخاطب بیش از هدف سیاسی و ایدئولوژیک، ‌سرگرمی را القا می‌کند. اما نوع دوم فیلم‌های ایدئولوژیک هالیوود که اکثر آنها نیز چنین هستند ، فیلم‌هایی عمیقا ضد اسلامی به شمار می آیند. حتی فیلم‌های کمدی مثل فیلم معروف باد ابوت و لو کاستلو به نام «گمشدگان حرم» یا «سندباد» و... که فضایی هزار و یک شبی از کوچه و خیابان‌های کشورهای عربی اسلامی نشان می‌دهند با تصویری سیاه و کثیف و آدم هایی نیمه وحشی و بربر که غربی ها همواره در صدد متمدن ساختن آنها هستند.در فیلم «شاهزاده پارس» نیز همین نگاه موجود است و مسلمان‌ها را به شکل انسان‌های بدبخت و بیچاره که همواره به فکر دزدی یا راهزنی هستند نشان می‌دهند. بنابراین در همه دوران‌دشمن اصلی آنها اسلام بوده است، به طور مثال اگر سالهای اوج رژیم شاه را بررسی کنیم می‌بینیم کمونیست‌های ضداسلامی مثل پرویز نیکخواه در راس تلویزیون قرار می‌گیرند یا آریانپور در دانشگاه‌ها درس ضداسلامی می‌دهد و شهید مطهری با او درگیر می‌شود. می‌بینیم چگونه شاه که دشمنش را مارکسیست ها اعلام می کرد اما از همان ها علیه ‌اسلام استفاده کرد.

رویکرد هالیوود بعد از پیروزی انقلاب و دهه 80 چگونه است؟

در این دهه به قول دکتر عباسی تولید فیلم‌های استراتژیک کاملا مشهود است. مساله دیگری که باید در اینجا مد نظر قرار داد موج معنویت‌خواهی است که انقلاب اسلامی در دنیا به راه می‌اندازد.

این موج موجب می‌شود غربی که در دهه‌های 70 و 80 دچار عصیان شده بود و این نابسامانی در فیلم‌هایی مثل «5 قطعه آسان»، «ایزی رایدر»، ... مشهود بود، دچار بازگشت شود و گرایش‌ به دین های ابراهیمی به ویژه اسلام فزونی یابد. غرب در این مرحله انبوهی از فرقه‌ها را به راه می‌اندازد و خیلی از فیلم‌های با موضوع معنویت و عرفان‌های کاذب می‌سازد. فیلم‌های "دورز" الیوراستون و یا "دود مقدس" جین کمپیون و... نشان دهنده همان عرفان‌های کاذب است. در واقع غرب در مقابل«تک» معنویت‌خواهی ناب اسلامی، پاتک عرفان‌های دروغین می‌زند.

ما در دهه 90 و دهه نخست هزاره سوم نیز شاهد افزایش ساخت این گونه فیلم‌ها هستیم. فیلم‌هایی با ظاهر کاملا معنوی ولی پر از فریب و دروغ . یکی از اخیرترین این آثار ، فیلم ماقبل آخر«کاپولا» باعنوان«جوانی بدون جوانی » است که داستان آن را جامعه‌شناسی با نام«میرچا الیاده» نوشته ( همان کسی که در کتاب "جنگ سرد فرهنگی" فرانسیس ساندرس براساس مدارک و مستندات، نامش در لیست شوالیه های ناتوی فرهنگی آمده است) و می‌بینیم چگونه عرفان‌های کاذب رواج داده می‌شود.

می‌توان گفت در دهه 80 تبدیل شدن هالیوود به تریبونی برای سیاستگذاران آمریکا کاملا بر همگان مشهود می‌شود.

با رخ دادن انقلاب اسلامی برخلاف آنچه که پیش‌بینی می‌کردند، این رویکرد هالیوود عریان‌تر می‌شود. فیلم‌ها ایدئولوژیک‌تر و استراتژیک‌تر شده و به فیلم‌های مستقیم و بی پرده نزدیک‌تر می‌شود.

در حقیقت هالیوود از فرصت‌های شبه دینی که برایش به وجود آمده بود، نهایت سوءاستفاده را ‌کرد و جنگ آخرالزمان و آرماگدون را در فیلم‌های خود به نمایش در‌آورد.

عده‌ای عنوان می‌کنند هالیوود، سینمایی مستقل است. چطور می‌توان ارتباط پیچیده و پنهانی آن را با سیاستگذاران آمریکا نمایان ساخت؟

البته این ارتباط الان دیگر پیچیده و پنهان نیست. اسناد پشت پرده فیلم‌های دهه 40 و 50 همگی فاش شده است. به طور مثال «دونالد جیمسون» که از عناصر CIA بود پرده از فعالیت های شورای برنامه‌ریزی روانی یا PSB که اواخر دهه 40 تاسیس گردید ، برداشت. این شورا علاوه بر نشر کتاب و برگزاری برنامه‌هایی مثل تئاتر، نمایش و ... یک حلقه فیلمسازی نیز داشت. کسانی مثل «جان فورد»، «جان وین»عضو این حلقه بودند. این چیزی است که خودشان هم گفته اند. به هرحال در سیستم فیلمسازی آمریکا ، آن گونه نیست که ما فکر می کنیم هرکس هر فیلمی که دلش بخواهد می سازد.

فیلم «آنچه اتفاق افتاد» اثر «بری لوینسون» را مثال می‌زنم. کارگردان این فیلم زمانی بسیار محبوب هالیوود بود و برای فیلم «رین من» جایزه اسکار گرفت. در این فیلم رابرت دنیرو نقش تهیه‌کننده‌ای در هالیوود دارد. او فیلمی را تهیه کرده که کارگردان جوانی دارد. پس از قتل و غارت‌هایی که در آن فیلم اتفاق می‌افتد در پایانش ، یک سگ کشته می‌شود. صاحب استودیو که یکی از سرمایه‌داران است ، می‌گوید من نمی‌توانم چنین فیلمی را بپذیرم. فیلمساز با گریه می‌گوید این فیلم را با همه هنر و توانم ساختم. اما آن سرمایه‌دار می‌گوید یا آنچه را گفتم در فیلم تصحیح می‌کنی و یا خودم این فیلم را درست می‌کنم. ما پول خود را برای احساس و هنر شما خرج نمی‌کنیم.

خود «تیم برتون» می‌گوید من هنوز نتوانسته ام فیلم دلخواه خود را بسازم. کسی مثل «کلینت ایستوود» برای ساخت فیلم«رودخانه مرموز» می‌گفت که روزها و ماههای متمادی فیلمنامه‌ به دست کمپانی‌های هالیوود را زیر پا می گذاشته و از این استودیو به آن یکی می رفته و کسی حاضر به تهیه آن فیلم نبوده تا اینکه با هزار نوع تهدید و تطمیع توانسته این فیلم را بسازد. یعنی هالیوود سرمایه‌ها را برای سلیقه کارگردان‌ها خرج نمی‌کند بلکه برای اهداف سیاست گذاران آمریکا به کار می‌گیرد. به‌طور مثال یک کمپانی مثل«فاکس قرن بیستم» تعیین سیاست می‌کند که در هر دوره چه فیلم‌هایی بسازد. برای همین است که می‌بینیم مثلا در یک دهه ناگهان ، 3 الی 4 فیلم درباره«بودا» ساخته می‌شود. برتولوچی در ایتالیا فیلم می‌سازد، ژان ژآک آنو فرانسوی "7 روز در تبت" را می‌سازد و اسکورسیزی محبوب ما نیز «کوندون» را جلوی دوربین می برد!

سوال من همین‌جاست. به طور مثال ارتباط‌های اسکور سیزی با آمریکا چگونه است؟

بعد از قضیه 11 سپتامبر «جک والنتی» رئیس وقت اتحادیه تهیه‌کنندگان آمریکا همه صاحبان کمپانی‌های اصلی آمریکا را در کاخ سفید جمع کرد و بحران تروریسم جهانی را مطرح کرد و گفت: باید تمام سیاست‌های فیلمسازی در این جهت باشد. بعد از آن می‌بینیم حتی تمام تصاویر برج‌های دوقلو از فیلم‌های ساخته شده هم حذف می‌شود و فیلمسازی روندی را به خود می‌گیرد که غرور جریحه‌دار شده آمریکایی ها را جبران نمایند. فیلم‌هایی مثل«جاسوس بازی» اثر«تونی اسکات» یا "سقوط بلک هاوک"ساخته می شود تا حملات آمریکا به کشورهای اسلامی را توجیه کنند. این یک مثال از ارتباطات کمپانی‌های هالیوود با سیاستگذاران بود که مطرح کردم. بنابراین لازم نیست به اسکورسیزی بخشنامه ابلاغ کنند که چه فیلمی بسازد بلکه سیاست کمپانی‌های هالیوودی کاملا مشخص و تمامی کارگردان‌ها بایستی در این جهت فیلم بسازند.

لذا اگر فیلمنامه‌ای در این راستا بود پذیرفته می‌شود اما اگر مطابق با خواسته‌های هالیوودی نبود هرگز اجازه ساخت نمی گیرد. کارگردانی مثل«برایان دی پالما» از هالیوود اخراج می‌شود. تنها به دلیل اینکه فیلم‌های او مورد قبول هالیوود قرار نمی‌گیرد. در حالی که این شخص یکی از 5 کارگردان برتر هالیوود نوین در کنار «کاپولا»، «اسکورسیزی»، «اسپیلبرگ» و «جورج لوکاس» است.

یعنی دی پالما تحت سیطره هالیوود بودن را قبول نمی‌کند؟

بله، نمی‌تواند با این سیستم هماهنگ شود. فیلمنامه‌های او مورد قبول قرار نمی‌گیرد. فیلمی می‌سازد به نام «کوکب سیاه» که کل هالیوود را زیر سوال می‌برد. همانطور که اسکورسیزی در فیلم «دار و دسته نیویورکی» این جمله معروف را دارد که «نیویورک از خیابان‌ها رشد کرد» در این فیلم هم این شعار مطرح است که «هالیوود از محله‌های بدنام رشد کرد».

در واقع می‌توان گفت فیلم‌هایی با این مضمون ممکن است تولید شوند ولی نمی‌گذارند توزیع و دیده شوند.

شما می‌بینید فیلمی مثل "ماتریکس" در 18 هزار سینمای دنیا اکران می‌شود اما فیلم «برایان دی پالما » فقط در یک یا دو سینما نمایش داده می‌شود. ما نباید با معیارهای خودمان بسنجیم که یک فیلم تولید می‌شود یا خیر. بلکه معیارهای هالیوود برای تولید یک فیلم بسیار پیچیده است. مرحوم دکتر شریعتی 40 سال پیش در سخنرانی خود با عنوان امت و امامت گفت در اروپا و آمریکا اینطور نیست که رای را در صندوق‌ها بریزند بلکه رای را با ابزاری مثل تبلیغات و رسانه‌ها و... در ذهن‌ها خلق می‌کنند. فیلم «بولینگ برای کلمباین» آقای مایکل مور نتیجه‌گیری می‌کند که بیش از 11 هزار قتل که سالانه در آمریکا رخ می‌دهد، در اثر هجوم و تبلیغات هراس آفرین رسانه‌هاست. دولت در آمریکا، اوباما یا بوش یا... نیست بلکه دولت، حلقه‌ای شامل کمپانی‌های اسلحه‌سازی، فیلمسازی و... یا به عبارتی حلقه سرمایه‌دارهاست. برای همین است بوش، اوباما و هر رئیس‌جمهور دیگری که می‌آید ، پای دیوار اسرائیل تعظیم می‌کند. خدای ناکرده من و شما هم اگر بخواهیم برویم آنجا رئیس‌جمهور شویم باید همین کار را بکنیم. لذا دولت در آمریکا مفهوم دیگری دارد. مثلا در فیلم "جنگ چارلی ویلسون" که افشای ارتباط طالبان با آمریکا و اسرائیل است ، یک سناتور آمریکا‌یی به نام جارلی ویلسون می‌گوید اگر نتوانم رای سرمایه‌داران یهودی را جذب کنم شکست خورده‌ام لذا رای 6 میلیون یهودی ساکن نیویورک بسیار تعیین‌کننده است. سال آینده انتخابات کنگره را در پیش داریم. همین الان دستاویزی که جمهوری‌خواهان علیه اوباما د ارند این است که سیاست‌های او با اسرائیل منافات دارد با این دستاویز می‌خواهند رای موثر 6 میلیون یهودی را به نفع خود جذب کنند.


فیلم‌هایی مثل 2012 یا آواتار فضای جدیدی از رویکرد هالیوود پس از اتفاقات 11 سپتامبر را نشان می‌دهد. فکر می‌کنید پروژه جدید هالیوود چیست و چه تغییراتی در روند فیلمسازی کمپانی‌های فیلمسازی رخ داده است؟

همانطور که گفتم اینها معتقد بودند با عوض شدن هزاره، جنگ آرماگدون اتفاق می‌افتد. در بخشی از فیلم رمز داوینچی، پرفسور تیبینگ با بازی یان مکلن افرادی را به داخل کلیسایی می‌برد که اسحاق نیوتن دفن است و می‌گوید خانقاه صهیون باید رازها را باعوض شدن هزاره افشا می‌کرد. می‌بینیم که اینها شدیدا به آخرالزمان اعتقاد دارند. حدود یکهزار و 500 کانال تلویزیون 24 ساعته در آمریکا بر طبل آخرالزمان می‌کوبند و مرتبا برای جنگ آرماگدون تاریخ تعیین می‌کنند. 11 سپتامبر به همین دلیل به وجود آمد. دیک چنی در فیلم «دبلیو " الیور استون می‌گوید اگر 11 سپتامبر نبود، نمی‌توانستیم به عراق و افغانستان لشکرکشی کنیم. چون عراق در ایدئولوژی که دستاویز آنهاست همان شهر بابل است و از پیش‌درآمدهای جنگ آرماگدون فتح بابل به حساب می آید. البته همه تیرهای آنها به سنگ خورد چرا که ما به منجی واقعی آخرالزمان اعتقاد داریم و می‌دانیم هیچ‌وقت ایدئولوژی کاذب آنها به نتیجه نمی‌رسد. وقتی می‌بینیم تئوری‌های میلیتاریستی غرب جواب نداده، آنها را متوسل به تئوری‌های ایدئولوژیک می‌یابیم تا بتوانند از تضاد بین این دو تئوری استفاده کنند. کابالا الان بوجود نیامده ، به قرون 12 تا 13 میلادی بازمی‌گردد. بعد از 11 سپتامبر این فرقه گسترده شد و طبق نوشته روزنامه دیلی میل در سال 2004 رهبر این فرقه به نام فیلیپ برگ پشت اغلب تولیدات هالیوود قرار گرفته بود. در آن سال ورود «مادونا» به این فرقه را جشن گرفتند و کارشناسان و ناظران سیاسی و هنری ، پیوست دیگر بازیگران و فیلمسازان هالیوود به این فرقه را نشان حضور رهبر آن در هدایت هالیوود می‌دانند. جیمز کامرون نیز در سال 2005 به این فرقه پیوست.

در واقع می‌توان گفت ارتباط هالیوود با خانقاه صهیون و کابالا از 11 سپتامبر به بعد علنی‌تر می‌شود؟

در واقع هالیوود به سمت یک ایدئولوژی شبه‌عرفانی حرکت کرد تا بتواند در کنار خشونت میلیتاریسم که وجود دارد نسخه تازه ای برای جهانیان باشد. در واقع استراتژی همان است و هالیوود با تغییر تاکتیک به سمت اهداف خود پیش می‌رود. کابالا هیچ‌وقت خود را در مقابل مذاهب نشان نمی دهد در حالی که دشمن همه دین های توحیدی و ابراهیمی است . او خودش را رواج دهنده معنویت، صلح و آزادی معرفی می نماید. طبیعت‌گرایی و محیط زیست هم از دستاویزهای محکم این فرقه برای رسیدن به مادی‌گری است. اوج این مفاهیم را در "آواتار" می‌بینیم که سیاست جدیدی را برای تسخیر دنیا پیشنهاد می‌کند.

البته این سیاست نیز با شکست مواجه خواهد شد، چرا که معنویت شبه عرفانی صهیونی ، هیچ وقت نمی‌تواند با اسلام مقابله کند. در مقاله‌ای که چند وقت پیش خواندم آمده بود که حتی سرخ پوست‌های مکزیک در حال روی آوردن به اسلام هستند و خیلی از معنویت‌های خود را در اسلام یافته‌اند. سال گذشته نشریه گاردین نوشت تا 20 سال دیگر اسلام با این روند رشد به مذهب اول اروپا تبدیل می‌شود. 20 سال تلاش آنها در ترکیه نتوانست نتیجه دهد.

در واقع می‌خواهند کابالا را به‌عنوان پادزهر اسلام به کار برند اما هرچه تلاش می‌کنند به علت نداشتن مبناهای صحیح نتیجه معکوس می‌گیرند. تحلیل یکی از موسسات غربی این بود که اگر همین امروز در سطح خاورمیانه انتخابات آزاد برگزار کنند بنیادگرایان اسلامی رای خواهند آورد.

اینجاست که متوجه خواهیم شد تفکر در هالیوود چقدر با بخش هوشمندانه سیاست های کانونهای پنهانی که در واقع آمریکا را اداره می کنند ، منطبق است. دلیل این امر نیز مشخص است؛ متفکرین سیستم امپریالیسم آمریکا پشت هالیوود هستند نه پشت پنتاگون. متاسفانه ضعف ما نیز همین‌جا مشخص می‌شود که هیچ کدام از اتاق‌های فکرمان پشت رسانه‌هامان نیست. به خاطر همین است که می‌بینیم فیلم‌ها، سریال‌ها و برنامه‌های تولیدیمان اغلب خالی و پوچ است و فکری پشت سر آنها نیست. اگر فیلم‌هایی مثل«رمز داوینچی» و یا «فرشتگان و شیاطین» آنچنان در ارائه تفکر ماسونی و صهیونی موفق هستند به این دلیل است که یک تیم عظیم فکری پشت آن قرار گرفته است. یا به طور مثال آیا فیلم "لاست" نتیجه کار شخصی«جی‌جی ‌آبراهام» است؟ هرگز! لاست محصول یک پروژه بسیار عظیم تحقیقاتی است.

تحلیل شما از رویکرد جدید هالیوود که به سمت تولید سریال‌های به‌طور میانگین 100 قسمتی، پیشرفته چیست؟

سریال‌ها همیشه تاثیر خاص خود را بر مخاطب داشته است. بعضا سریال‌هایی مثل«روزهای زندگی»، «محله پیتون»، «پرستاران»، «پزشک دهکده» و ... بوده اند که مخاطب ، 10 الی13 سال با آنها زندگی کرده است. کسی که از ابتدا با یک سریال و کاراکترهای آن بزرگ شود، همذات پنداری قریبی با آنها خواهد داشت و هر شعاری که در سریال داده شود قبول می‌کند. البته این تاثیر در سریال‌های درازمدت مشهودتر است. این رویکرد در قدیم نیز بوده اما چند سالی است که در حال جهانی کردن پخش سریال‌ها هستند. وقتی غرب تاثیر سریال را بر مردم خود می‌بیند طبیعتا به این سمت پیش می‌رود تا سریال‌ها را به خارج از مرزهای خود نیز بکشد و ما هم که معمولا کار او را تسهیل می‌کنیم! و سریال‌ها را با دوبله فارسی وارد بازار کشور می‌کنیم.

تحلیل شما از سریال‌ لاست چیست؟

اگر در نگاهی خیلی ساده ، نمادهای این سریال را بررسی کنیم دیگر نیازی به کاوش‌های دشوار روی محتوای سریال نداریم. سیر داستان، آدم‌های جزیره، اسامی آنها مثل«جان لاک»،«روسو» و ... هدف این سریال را نشان می‌دهد معروف است تاثیر هالیوود همراه تاثیر پنهان بوده است. آزمایش معروفی وجود دارد که فرانسوی‌ها فیلمی را نشان دادند و در هر 24 فریم (مربوط به هر ثانیه فیلم) یک فریم را به عکس نوشابه کوکاکولا اختصاص دادند. بعد از اتمام نمایش فیلم طبق آماری که گرفتند اکثریت مردمی که فیلم را از نزدیک دیده بودند،کوکاکولا می‌خواستند.

اما فیلم«لاست» گسترده شده فیلمی به نام«جزیره گمشده» است که در سال‌های دهه 30 برای اعضای جمعیت تسلیح اخلاقی که از انجمن‌های فراماسونری در ایران بود به نمایش گذاشته می شد. کسانی که عضو این حلقه ماسونی در ایران می‌شدند نخستین فیلمی که نشانشان می‌دادند همین «جزیره گمشده» بود.

"جزیره گمشده" فیلم کوتاهی بود که آرمان‌های ماسونی در آن به نمایش گذاشته می شد. لذا این فیلم برای کسانی که به عضویت "جمعیت تسلیح اخلاقی" فراماسونری درمی آمدند، یک فیلم آموزشی به حساب می آمد. بنابراین سریال "لاست" با ساخت قوی، داستانی جذاب‌تر از "جزیره گمشده" ، به صورت گسترده‌تر پخش جهانی شد. اگر تعدد سازمان‌ها و کمپانی‌هایی که پشت این سریال قرار داشتند را نیز بررسی کنیم بیشتر به اهداف تولید«لاست» پی خواهیم برد. به طور مثال کمپانی‌های "ACT ONE" و گروه "والدن مدیا" که کمپانی های اوانجلیستی هستند و موسسات تحقیقاتی بسیار گسترده‌ای دارند و تمامی فیلم‌های آنان نیز ایدئولوژیک است. فیلمهای نارنیا یکی از فیلم‌های تولیدی این شرکت‌هاست که توسط سی اس لوییس نوشته شده است.

فقط برایتان بگویم که کتاب های سی اس لوییس برای اوانجلیست ها، مثل حافظ است برای ما. همین کتاب نارنیا 7 قسمت است که آخر آن به جنگ آرماگدون می‌رسد و شیری به نام اصلان نماد بازگشت مسیح به سرزمین موعود است.

نظر شما درباره سریال 24 چیست؟

این سریال به سفارش سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا بعد از 11 سپتامبر ساخته شده است و توجیه حضور آمریکا در کشورهای دیگر به بهانه سرکوب تروریست‌ها هدف این سریال است. بنابراین این فیلم را می‌توان در رده فیلم‌های سیاسی مثل رمبو، جیمزباند و ... دانست. که جنبه تبلیغاتی آن مدنظر بوده است.

روی کار آمدن اوباما نیز در فیلم‌هایشان نمایش داده شده است؟

زمانی که اوباما به ریاست جمهوری آمریکا رسید ، کریستوفر پالین ( از کارشناسان سیاسی معتبر غرب) مطلبی را با این تیتر روی سایتش گذاشت: «یک اسراییلی کاخ سفید اوباما را می گرداند» و این اسراییلی فردی به نام رم امانوئل است که این نقش را برعهده گرفت. رم امانوئل و دیوید اکسلراد ( مدیر کمپین اوباما در انتخابات 2008) به کانونی از صهیونیست ها وابسته هستند که از اواسط دهه 80 روی ریاست جمهوری یک سیاهپوست کار می‌کردند. در کتاب خانم فرانسیس ساندرس - جنگ سرد فرهنگی- آمده است که در اوایل جنگ سرد و در کمیته های جنگ روانی ایالات متحده گفته می شد ، یکی از نکاتی که باید در فیلم‌ها نشان داد این است که در آمریکا ، سیاهپوستان آزادند و از حق مساوی با سفیدپوستان برخوردارند چرا که چهره آمریکا در نزد اروپاییان با مصداق‌هایی چون جامعه ای همیشه در حال جویدن آدامس ، شورولت رانی دیوانه‌وار و مانند آن تصویر می‌شده است. سازمان سیا این برنامه را داشت که چهره آمریکا را باید در نزد جهانیان خوب جلوه داد. فیلم معروف سال 69 میلادی با عنوان «در گرمای شب» از فیلم‌هایی بود که در راستای این اهداف ساخته شد و در آن یک سیاهپوست(با بازی سیدنی پواتیه) قهرمان داستان بود که در کنار پلیس سفید پوست (با بازی رد استایگر) قرار گرفته و به اصطلاح او را سر به راه می کرد . در فیلم 2012 نیز رئیس‌جمهور سیاهپوست است که در عین حال انسانی فداکار، خوب و... نشان داده شده است.

هالیوود با چه اهدافی پروژه 2012 را ساخت و با چه اهداف و روندی ادامه خواهد داد؟

نوآم چامسکی در جایی گفته بود آمریکا همیشه نیاز دارد یک هژمونی جهانی برای خود درست کند. اگر این هژمونی از بین برود سوالات بسیاری در ذهن جهانیان پدید خواهد آمد. سوالاتی از قبیل اینکه آمریکا در افغانستان، عراق، خاورمیانه و... چه می‌کند؟ در جاهایی 2012 را به حمله قریب‌الوقوع شرق و بویژه ایران تعبیر کرده‌اند.

آیا با حجم وسیع تبلیغاتی که انجام می‌دهند کار عملیاتی نیز در پیش دارند؟

امکانش بسیار زیاد است. به‌طور‌ مثال حفظ نیرویی که در عراق دارند بسیار مشکل است. علاوه بر بار مالی هزاران میلیارد دلاری، تاثیر معنوی منفی شدیدی روی جامعه آمریکا گذاشته است. به هر صورت اینها می‌خواهند کار را در خاورمیانه تمام کنند. حتی اگر بتوانند اسرائیل را هم فدا می کنند. الان جمعیت یهودیان اسرائیل با جمعیت یهودیان آمریکا برابر است. اسراییل برای آنها واقعا حکم یک بهانه و دستاویز را دارد .روچیلد از معروف‌ترین بنیانگذاران صهیونیسم وقتی با کشتی خود به اسرائیل آمد همه دعوتش کردند که پای به سرزمین موعود بگذارد اما روچیلد گفت سرزمین موعود من همین کشتی من است! و همین بارون ادموند روچیلد جمله معروف دیگری دارد که می گوید صهیونیست خوب آن آمریکایی است که به یک انگلیسی پول دهد تا یک یهودی لهستانی را به اسراییل بفرستد!!

پس می‌توان گفت پروژه 2012 پس‌زمینه اتفاقاتی است که آمریکا طراحی کرده است؟

غرب همیشه به هدایت افکار عمومی جهان اهمیت می دهد. گسترش معنویت دروغین و پروژه "آواتار" نیز در همین راستاست. البته در اتاق فکر آمریکا نظرات مختلف وجود دارد. همین الان برخی بر این باورند که باید به ایران حمله کرد. مایکل لدین از مسئولان موسسه آمریکن اینترپرایز (همان موسسه استراتژیک نئو محافظه کاران) در بالای سایت خود نوشته است «سریع‌تر حمله کنید» اما تصمیم اصلی را صاحبان سرمایه می‌گیرند.

مقام معظم رهبری تعبیری ‌داشتند که سیر فروپاشی آمریکا آغاز شده است. آیا می‌توان گفت با تمام این هجمه وسیع تبلیغات، فیلمسازی و... هالیوود هم دیگر نمی‌تواند برای آمریکا کاری کند؟


بله این سرنوشت محتوم تاریخ است. این همان وعده الهی است که در قرآن مجید آمده است. مگر هالیوود توانست از وقوع انقلاب اسلامی جلوگیری کند؟ مگر هالیوود توانست مانع گسترش اسلام در جهان باشد؟ چقدر در ترکیه تلاش کردند تا تفکر اسلامی را منکوب کنند ، حجاب ممنوع شد و بیشترین تبلیغات بر علیه جمهوری اسلامی صورت گرفت اما موج اسلامگرایی روز به روز در این کشور بیشتر شد. این را بنده با گوش خودم شنیدم که خبرنگار صدای آمریکا اعزامی به مصر برای کنفرانس شرم الشیخ چند سال پیش در همان برنامه خود تعریف می کرد که در تاکسی نشسته بود تا برای پوشش خبری به کنفرانس برود. راننده تاکسی تا فهمیده بود او ایرانی است گفته بود درود بر احمدی‌نژاد و شروع به تعریف از ایران و احمدی نژاد کرده بود. این دیگر اعتراف خود آنهاست که البته با لحنی تحقیر آمیز نقل می کنند... لذا برخلاف تبلیغاتی که هست ایرانی‌ها در سراسر دنیا مجبوب هستند و هر جا می‌روند با استقبال روبه‌رو می‌شوند. یعنی می‌بینیم اسلامی که نزدیک به 1400 سال سرکوب شد امروز رشد فراگیری داشته و روز به روز گسترده‌تر می‌شود.

http://www.mlmir5.blogfa.com



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.