به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، حسن رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد دانشگاه و حوزه عصر امروز در نشست ضرورت انقلاب فرهنگی دوم در پرتو علومانسانی اسلامی که به همت بسیج دانشکده حقوق و علومسیاسی دانشگاه تهران در این دانشگاه برگزار شد، اظهار داشت: من از جهتی با این تعبیر موافق و از جهتی با آن مخالف هستم.
وی افزود: این عنوان کمی برانگیزاننده است و تفکر انقلابی را در عرصه نظام آموزشی و پژوهشی زنده میکند. اگر از این دیدگاه به این مسئله نگاه کنیم بنده با آن به عنوان پدیدهای برانگیزاننده موافق هستم.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه از دیدگاه دیگر با ضرورت انقلاب فرهنگی دوم مخالفم، یادآور شد: معمولا تصوری از انقلاب فرهنگی در اذهان برخی از دوستان وجود دارد به این شکل که یک بار دیگر دانشگاهها را ببندیم و پس از تغییراتی دوباره آنها را باز کنیم که با این نگاه بنده با ضرورت انقلاب فرهنگی دوم مخالفم.
وی با اشاره به اینکه مشکل ما تعطیل بودن یا نبودن دانشگاهها نیست، افزود: اگر دانشگاهها بسته باشند بیشتر ضربه میخوریم. حضور دانشجویان و اساتید انقلابی و مکتبی در صحنه ضرورت دارد که با بسته شدن دانشگاهها این مسئله محقق نمیشود.
رحیمپور ازغدی با اشاره به اقدامی که در انقلاب فرهنگی سال 59 رخ داد، تصریح کرد: دشمنان انقلاب در این زمینه تصویر غلطی را در ذهن تاریخ معاصر ایجاد کردند و به آن دامن میزنند. تصوری که در این خصوص عنوان میکنند مانند چیزی است که در انقلاب مائو در چین رخ داد یا مانند کارهایی که کاسترو در کوبا ایجاد کرد.
وی با تأکید براینکه در جریان انقلاب فرهنگی سال 59 چنین اتفاقی رخ نیفتاده است، گفت: بنده از نزدیک در جریان حوادث انقلاب فرهنگی در کشور نبودهام اما آنچه که در فضای حاکم بر کشور وجود داشته است نه تز انقلابیون مائو در چین بوده ونه تصویری که جریانهای لیبرالیستی در انقلاب فرانسه یا انقلابهای دیگر مطرح کردند، بوده است.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به فضای کشور در دهه 60، ادامه داد: تمام درگیریهای امام(ره) در دهه 60 را مخالفان امام(ره) شروع کردند. مسائلی مانند ترور، جنگ داخلی، بخش تجزیه کشور و تلاشهایی که در این زمینه صورت گرفت. تا جایی که به جنگ تحمیلی منجر شد درگیریهایی بود که امام(ره) در آن دفاع کرد و در هیچ کجای این موضوعات حمله نکرد. حتی در بحث رژیم شاه نیز این مسئله رخ نداد. امام(ره) تا آخر نیز نگفتند درگیری مسلحانه، فقط در آخر حوادث انقلاب عنوان کردند کاری نکنید حکم جهاد برای دفاع از مردم دهم که این مسئله نیز رخ نداد.
وی تصریح کرد: برخی در حال حاضر اقداماتی را در راستای تحریف تاریخ دهه 60 انجام میدهند که در این بین یکی از این مسائل در خصوص انقلاب فرهنگی است، اما باید گفت آنچه که در انقلاب فرهنگی رخ داد یک عملیات دفاعی از سوی امام(ره) بود.
رحیمپور ازغدی با اشاره به شرایط کشور در آن زمان، خاطرنشان کرد: گروههایی که در آن دوران در کردستان و جاهای مختلف مشغول جنگ بودند در دانشگاههای کشور از جمله در دانشگاه تهران اتاق جنگ داشتند و حتی در اتاقهای خود در دانشگاهها آر پی جی یا نارنجک داشتند و در دانشگاههایی مانند دانشگاه تهران به اسم حزب دموکرات، کومله، مجاهدین خلق و ... تبلیغات میکردند و میتینگ میگذاشتند. دانشکده علوم و فنی دانشگاه تهران پایگاه مجاهدین و فدائیان بود و دانشگاه را به جبهه جنگ تبدیل کرده بودند. اسلامستیزی عریان در آن فضا وجود داشت، حتی در دانشگاه مشهد پرچم لا اله الا الله را آتش زدند و یک اسلامستیزی علنی را در کشور صورت داده بودند.
وی افزود: ائتلافی بین چپها مانند مارکسیستهای آمریکایی، منافقین، سلطنتطلبان، لیبرالها و باقی ماندههای ساواک تا راست و چپ افراطی در حمله به امام(ره) و ارزشهای انقلاب ایجاد شده بود و درست در همین شرایط بود که دانشگاه تعطیل شد.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: برخی از اساتید دانشگاهها در آن زمان از نیروهای ساواک بودند و از آن حقوق میگرفتند. یک عده تودهای و مارکسیست و عده دیگر سلطنتطلب بوده که توسط ستاد شورای عالی انقلاب حذف شدند. البته بسیاری از آنها خودشان رفتند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه قرار شد در جریان انقلاب فرهنگی چند تغییر و اتفاق ایجاد شود، گفت: در مرحله اول قرار شد اساتید و روسای دانشگاهها که جاسوس ساواک و عضو ساواک بودند یا در جریانهای علیه انقلاب فعالیت میکردند که تعدادشان خیلی هم زیاد نبود از دانشگاه کنار گذاشته شوند.
رحیمپور ازغدی ارتقاء و تغییر متون درسی را هدف بعدی در این زمینه خواند و گفت: مهمترین مسئله در این خصوص ایجاد کارگروه دائمی و مستمر بود که صورت نگرفت. تغییر کمی و کیفی در رشتههای دانشگاهی و به خصوص بازسازی آنها از دیگر اهدافی بود که قرار شد در راستای انقلاب فرهنگی رخ دهد تا کشور به پیشرفت منهای وابستگی به دیگران دست یابد.
وی ادامه داد: در آن زمان روسای برخی از دانشگاههای کشور توسط سفارتخانههای خارجی تعیین شدند و سهمیه سفارتها بودند و رئیس دانشگاهی مانند دانشگاه تهران باید با نظر فلان سفارتخانه تعیین میشد.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اهداف انقلاب فرهنگی و محقق نشدن برخی از آنها، گفت: متأسفانه مهمترین بخش این مسئله که تشکیل کارگروههای دائمی بازنگری در سطح متون درسی بود رخ نداد و حتی این مسئله توسط بخشی از مسئولان کشور به دلیل اینکه ذهنشان تئوریک نبود از متن به حاشیه رفت.
وی با اشاره به اینکه این نگاه و دیدگاه امام(ره) مخالفان قوی داشت، گفت: حتی برخی معاند بودند که برخی از افراد از آنها جاهلانه و برخی نیز آگاهانه حمایت میکردند و متأسفانه حمایت مالی و قانونی مستمری از این نگاه امام(ره) در زمینه انقلاب فرهنگی حتی پس از 35 سال صورت نگرفته است.
رحیمپور ازغدی با اشاره به اینکه غرب برای ایجاد تمدن و مکاتب فکری خود چیزی نزدیک به 400 سال فعالیت مستمر صورت داده است، گفت: حتی اگر هم طی این 35 سال از این مسئله حمایت کافی صورت میگرفت این امر محقق نمیشد، زیرا در ایجاد این تحولات نیازمند زمان هستیم و بزرگترین مدت زمان مورد نظر یک قرن یا نیم قرن است. هنوز 40 سال هم از این مسئله در کشور نگذشته که برخی هنوز اصل طرح را درک نمیکنند.
وی ادامه داد: در این 35 سال بخش مهمی از حاکمیت تا کسی حرفی از این مسائل میزند هنوز هم این فکر و نگاه را نمیفهمند و بخش بزرگی از حاکمیت این مسئله را قبول نداشته و ندارند. آن بخشی هم که این مسئله را قبول داشتند متأسفانه جزو ضعیفترین و گاها بیعرضهترین بخش حاکمیت بوده و هست. به شکلی که با گذشته این همه سال کفه مخالفان آن از موافقانش قویتر دیده میشود و حتی در همین زمان هم توطئههای موذیانهای وجود دارد تا این چند قدم برداشته نشود.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: انقلاب فرهنگی ماهیت دفاعی در برابر جریانهایی که دست به اقدامات فرهنگی، سیاسی و حتی نظامی در دانشگاهها میزدند داشته و تا به امروز مورد حمایت قانونی و مالی آگاهانه قرار نگرفته است. هنوز هم در جلسات علومانسانی بر سر ابتداییترین مسائل چانه میزنند و بسیاری از مصوبات با گذشت 35 سال اجرایی و عمل نشده است.
وی با اشاره به اینکه بنده با تعبیر انقلاب فرهنگی دوم به معنای عزم و اراده برای تغییر و برداشتن گامهای بلند موافقم، گفت: در این راستا جهتگیری اهداف و عزم انقلابی آگاهانه نیاز است، اما اینکه دفعتا و ناگهانی این اقدامات را صورت دهیم مسئلهای است که با آن مخالفم و قطعا نتیجه مطلوب نیز نخواهد داشت.
رحیمپور ازغدی با اشاره به اینکه در حوزه علومانسانی به دلیل ماهیت این علوم قرائتهای مختلفی از مسائل مختلف وجود دارد، افزود: در حوزه علوم ریاضی و تجربی به دلیل اینکه همه مباحث عقلی و تعقلی است، کسی نمیتواند قرائتهای مختلف را مطرح کند، اما در حوزه علومانسانی هر کسی هر چه میخواهد میگوید و کسی نمیتواند مانع آن شود، چرا که افراد قرائتهای مختلفی دارند، اما همین که برخی از رویکرد اسلامی و نگاه اسلامی به آن میپردازند صدای دیگران در میآید که نگاههای مذهبی را نباید وارد این علوم کرد.
وی با اشاره به اینکه برخی میگویند امامخمینی(ره) در انقلاب فرهنگی دست به درو کردن فضا زد و بسیاری از افراد را حذف کرد، گفت: کمونیستهای چپ و راست و حتی تجزیهطلبانی که جنگ مسلحانه را آغاز کرده بودند در این کشور و حتی در دانشگاهها دارای امکانات بودند و آزادی بیان داشتند و حتی در آن دوران برخی از کسانی که ژست اپوزیسیون میگرفتند و با حاکمیت نیز نزدیک نبودند، از امکانات بیشتری برخوردار بودند. اگر دیدگاههای امام(ره) را ببینید متوجه میشوید که امام(ره) هیچ وقت نگفتند با کمونیسم، لیبرالیسم و مارکسیسم به خاطر دیدگاه آنها و ماهیت فکری آنها مبارزه کنند و در آخر که دست به اسلحه بردند، امام(ره) به آنها درگیر شد.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: تندترین حرف امام(ره) در برابر اساتیدی که اینگونه بودند این بود که دانشجوی مکتبی اسلامی در مقابل آنها ساکت ننشیند و آنجایی که این اساتید در کلاس درس به اسم علم دیدگاههای خود را ترویج میکند پاسخ آنها را به شکل منطقی و استدلالی دهند نه اینکه با دانشگاهها و مسئولان دانشگاه درگیر شوند بلکه اجازه سوء استفاده از کلاس را به آنها ندهند.
وی ادامه داد: اسلامی کردن علومانسانی عنوانش برای ما مصیبتی شده است. چیزی که تا نامش را میبریم یک عده فحش میدهند و یک عده از آن دفاع میکنند و هنوز هم از هر دو طرف نمیدانند که به چه چیزی فحش میدهند و یا از چه چیزی دفاع میکنند.
رحیمپور ازغدی گفت: همانطور که غرب 400 سال برای ایجاد مکاتب مختلف زمان به کار گرفت، ما نیز برای این مسئله به زمان زیادی نیاز داریم و با وجود اینکه مکاتب مختلفی در حوزه مسائل انسانی وجود دارند تا نگاه اسلامی به این علم پای کار میآید برخی واکنشهای دیگری نشان میدهند و خواستار عدم دخالت دین در این علوم میشوند.
وی با اشاره به اینکه باید اشتراکات مکاتب مختلف را با علومانسانی اسلامی مطرح کرد، گفت: مناسبات حقیقی و حقوقی در علومانسانی مطرح میشود و تا جایی که مناسبات حقیقی مطرح است با عقل سر و کار داریم، اما از جایی که معانی حقوقی مرتبط با اخلاق مطرح میشود دیدگاه اسلام به میان میآید.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه در علوم مختلف نگاه اسلامی در کنار عقل قرار میگیرد، گفت: به عنوان مثال در اقتصاد اسلامی از اقتصاد در کنار اسلام بهره گرفته میشود و اقتصاد اسلامی از اقتصاد علمی چیزی کم نمیکند، بلکه اخلاق را به آن اضافه میکند.