سفيران رقص، دستاويزي براي مقابله با گرايش ضدآمريكايي در جهان اسلام
تاریخ: ۱۸ دي ۱۳۸۹
به گزارش خبرنگار ديپلماسي عمومي خبرگزاري فارس، "كلر كرافت " (Clare Croft) دانشجوي فوقدكترا و عضو انجمن پژوهشگران دانشگاه ميشيگان و استاديار دپارتمان رقص است، كرافت با حمايت وزارت امور خارجه آمريكا در حال نگارش كتابي با عنوان مدلي از ديپلماسي فرهنگي است.
وي در مقالهاي با عنوان "شركتهاي هنري حركات موزون در نقش نمايندگان فرهنگي آمريكا ظاهر ميشوند " با اشاره به اعزام هنرمندان حركات موزون به سوي كشورهاي مسلمان، آنرا ابزاري براي جلوگيري از رشد فزاينده تمايلات ضدآمريكايي در جهان اسلام دانست.
كرافت در مقاله خود چنين مينويسد: پنجاه سال قبل، آمريكا يكي از فعالترين كشورهايي بود كه براي ترويج فرهنگ رقص تورهاي بينالمللي به اقصي نقاط جهان اعزام ميكرد، اما سرمايهگذاري دولت در اين بخش طي دو دهه گذشته عملاً حدف شد، حدس بزنيد چه اتفاقي افتاد فعاليت اين تورهاي بينالمللي دوباره از سر گرفته شده است.
به نقل از نويسنده مقاله، وزارت امور خارجه آمريكا بهار سال گذشته برنامه رقص بينالمللي خود را با نمايش چند قطعه در معرض آزمايش قرار داد، وزارت امور خارجه با همكاري آكادمي موسيقي بروكلين (BAM)، گروه Urban Bush Women را به آمريكاي لاتين، شركت Ronald K. Brown's Evidence Dance را به آفريقا و گروه ODC/Dance را به منطقه آسياي جنوب شرقي اعزام كرد.
همچنين وزارت امور خارجه آمريكا اخيراً از اجراي طرح موسوم به "حركات موزون آمريكا " (DanceMotion USA) خبر داد كه به مدت يك سال بر روي آن سرمايهگذاري شده است. بودجه طرح از 1.5 ميليون دلار به 1.75 ميليون دلار افزايش يافته است. پس، اين برنامه نه تنها ادامه خواهد يافت بلكه توسعه آن نيز در دستور كار قرار داد.
كرافت به نقل از "كريس ماينر " (Chris Miner)، مديركل برنامه تعاملات فرهنگي و حرفهاي اداره امور آموزشي و فرهنگي وزارت امور خارجه آمريكا، افزود: اجراي آزمايشي طرح فوق با اقبال عمومي در خارج از كشور روبرو شد، سفارتخانههاي آمريكا در گزارشات ارسالي خود اجراي اين برنامه را با واژگاني همچون "فوقالعاده " و "حيرتآور " توصيف كردند.
عضو انجمن پژوهشگران دانشگاه ميشيگان در ادامه مقاله خود آورده است: استقبال باشكوه عامه مردم از اين برنامه، احتمالاً اجراي مجدد و حتي توسعه اين طرح را در پي خواهد داشت، پيشنهاد شده است كه مرحله بعدي تورها از پاييز سال 2011 آغاز شود و تا سال 2012 نيز ادامه يابد. براي اجراي برنامه رقص در ماه دسامبر، وزارت امور خارجه ابتدا مناطق خاصي را انتخاب خواهد كرد. سپس هيئتي متشكل از نمايندگان وزارت امور خارجه، نمايندگان شركاي احتمالي در سال آتي و هنرمنداني كه سال قبل در اين تورها حضور داشتند را به عنوان سفيران فرهنگي خود براي سال 12-2011 برميگزيند. وزارت امور خارجه همچنين در نظر دارد متقابلاً براي شهروندان خود نيز چنين برنامهاي را اجرا كند: يعني دعوت از يك شركت بينالمللي رقص براي اجراي برنامه در آمريكا.
وي همچنين در ادامه مقاله خود با بيان اينكه طرح حركات موزون آمريكا يك رويكرد چندوجهي در اجراي برنامه رقص و تنظيم برنامه هنرمندان از بامداد تا شامگاه است، نوشته است: اجراي كنسرت يكي از مهمترين بخشهاي اين تور است كه تنها بخشي از هدف اصلي محسوب ميگردد. در اجراي آزمايشي اين طرح، فعاليتهاي اجتماعي نقش بسيار مهمي را ايفا ميكنند.
"جوزف مليلو " (Joseph Melillo)، مدير هنري آكادمي موسيقي بروكلين كه مسئوليت گزينش هنرمندان براي برنامه سال 2010 و اجراي سه تور آزمايشي را بر عهده دارد، كلر كرافت به نقل از وي گفت: "هدف اصلي اين برنامه حول محور ارتباطات است نه اجراي نمايش حركات موزون، يعني تاكيد آن بر برقراري روابط ميان گروههاي مختلف است. "
به نوشته كرافت، اين شركتهاي هنري در زمان اقامت خود در كشور ميزبان بيشتر زمان خود را در خارج از سالنهاي نمايش- در كلاسهاي آموزشي با هنرمندان حرفهاي و دانشجويان رشته حركات موزون يا در كارگاههاي آموزش رقص با حضور كارآموزان مبتدي سپري كردند. گروه Urban Bush women كارگاههاي آموزشي خود را با همكاري شركتهايي نظير UBW برگزار كردند كه در جوامع غالباً محروم و در چارچوب موضوعات مبتني بر عدالت اجتماعي فعاليت مينمودند. در ميان آنها، گروه كلمبيايي Incolballet and Colegio del Cuerpo از نمايش حركات موزون به عنوان راه برقراري ارتباط با جوانان استفاده ميكردند. در آفريقا، شركت Evidence كارگاههاي آموزشي ويژه نسلهاي مختلف را برگزار كرده و با شركتهاي هنري مثل شركت سنگالي Jant-Bi همكاري نمود. شركت ODC/Dance نيز بخش اعظمي از برنامه آموزش خود در آسياي جنوب شرقي را به معرفي سبك سنتي و تركيبي رقص آمريكايي به گروههاي هدف اختصاص داد.
نويسنده مقاله به نقل از "جرمي اسميت " (Jeremy Smith)، از هنرمندان حركات موزون شركت ODC مي نويسد: در ابتدا از اينكه وقت خود را در كارگاههاي آموزشي سپري كند، بسيار ميترسيد اما بعدها نظرش تغيير كرد. اسميت ميگويد: "طول دوره آموزشي در اين كارگاه تقريباً سه ساعت بود اما همين مقدار زمان كافي بود تا علاقمندان به يادگيري رقص در پايان جلسه به پرواز درآيند. "
به عقيده ماينر، كارگاه آموزشي فقط ويژه شهروندان آمريكايي نبود بلكه اتباع خارجي نيز ميتوانستند در آن شركت نمايند، در راستاي تقويت تبادل فرهنگي، در اين كارگاه فقط هنرمندان آمريكايي آموزش نميدادند. ماينر فضاي حاكم بر اين كارگاه را همكاريجويانه توصيف كرده و معتقد است اين كلاسهاي آموزشي ميتواند براي هنرمندان آمريكايي و اتباع خارجي علاقمند به يادگيري حركات موزون شرايط " برد-برد " را ايجاد نمايد.
در ادامه اين مقاله آمده است: هنرمندان شركت ODC در برمه يك رقص سنتي كوتاه را آموختند و از آن در نمايشي استفاده كردند كه به سبك حركات آنها نزديك بود. بنابر اظهارات اسميت، شركت ODC در تايلند با هنرمندان برجسته و سنتي اين كشور همكاري نموده و "قطعاتي " از حركات موزون سنتي تايلند را ياد گرفتند. اسميت گفت: "اين اتفاق خود يك نوع درس تاريخي است. "
اين استاد دانشگاه ميشيگان به نقل از "ژائول ويلا جو زولار " (Jawole Willa Jo Zollar)، مدير هنري شركت UBW خاطرنشان كرد كه كارگاههاي آموزش رقص ميتواند بازتابي از دستاوردهاي هنري شركت در كشورهايي باشد كه در آنجا برنامه اجرا كرده است: شناخت مردم كلمبيا، ونزوئلا و برزيل از جوامع آنها به عنوان تركيبي از فرهنگ بومي آفريقا و اروپا.
كرافت تأكيد كرده است: با اجراي كنسرت حركات موزون، شركتهاي هنري آمريكا بين هنر رقص و پيشينه فرهنگي ارتباط برقرار ميكردند. چنين روابطي بيشتر در مورد شركتهاي UBW و Evidence صدق ميكرد كه هر دو ريشه آمريكايي-آفريقايي داشته و با گروهي همكاري داشتند كه سبك رقص آفريقايي و "آفريقايي- كارائيبي " (Afro-Caribbean) را اجرا ميكردند. اجراي برنامه UBW با عنوان "قدم زدن در كنارپرل .... خاطراتي از آفريقا " بخشي از تقدير چندساعته شركت از "پرل پريموس " (Pearl Primus) طراح رقص و انسانشناس آمريكايي آفريقاييتبار است كه با تشويق مخاطبان آمريكاي جنوبي همراه بود. زولار ميگويد كه اين اقدام و بازتابهاي ناشي از آن بر روابط ميان مردم آفريقا و آمريكا و نيز وجود اشتراكات تاريخي بين مناطق شمال و جنوب آمريكا را برجسته ساخت.
استاديار دپارتمان رقص در ادامه مقاله خود ابراز عقيده كرده است: بنابر عقيده بسياري از هنرمندان، ظاهراً گروههاي هدف از برقراري ارتباط با هنرمندان آمريكايي نا اميد شده بودند، اسميت گفت كه در برمه اين شايعه به گوش ميرسيد كه دولت ممكن است در لحظه آخر اجراي كنسرت را لغو كند. به نقل از وزارت امور خارجه؛ تقريباً 1400 نفر سالن را پر كرده بودند. هنرمندان حركات موزون شركت ODC براي رفتن به روي صحنه بايد راه خود را از ميان ازدحام باز ميكردند. در اندونزي، رقاصان اغلب تا يك ساعت پس از اجراي نمايش نيز در سالن ميماندند زيرا كه تماشاگران براي گرفتن عكس يادگاري با رقاصان از يكديگر پيشي ميجستند.
رقصيدن براي القاي ديپلماسي آمريكايي
اين پژوهشگر آمريكايي همچنين به نقل از مليلو كه خود در تور شركت Evidence و ODC حضور داشت، مينويسد: مدارك مستدلي وجود دارد كه نشان ميدهد كه هنر رقص ميتواند شكلي از دپيلماسي باشد.
مليلو ميگويد: "رقص با مخاطب ارتباط برقرار ميكند، افراد را به يكديگر پيوند ميدهد و ديپلماسي را به شكلي اصيل و كاربردي تعريف ميكند زيرا كه هنرمند با حركات موزون خود مثل يك واژه يا عبارت با فرهنگي ديگر ارتباط برقرار ميكند. " به عقيده زولار نيز تركيب گروههاي هدف اين فرصت را به هنر رقص ميدهد تا به عنوان يك ابزار ديپلماتيك ايفاي نقش كند. "هنر رقص روشي زيبا براي برقراري ارتباط با سايرين است. "
احتمالاً هيچ شركت آمريكايي در زمينه ديپلماسي رقص با تجربهتر از شركت هنري "آلوين آيلي " (Alvin Ailey) نيست. حتي اگر دولت كنوني آمريكا نتواند بر روي طرح تورهاي بينالمللي شركت بزرگي همچون آيلي سرمايهگذاري كند، اما وزارت امور خارجه اين ظرفيت را دارد كه نقش مهمي در اجراي برنامههاي تور شركت آيلي ايفا نمايد.
رقاصان در خط مقدم ديپلماسي آمريكا قرار دارند
كرافت در ادامه مقاله خود افزود: "جوديت جميسون " (Judith Jamison) در چندين تور بينالمللي شركت آيلي به عنوان يك رقاص و سپس به عنوان مدير هنري شركت حضور داشته است، با وجود همه اين تجربيات، وي معتقد است كه دولت بايد از تورهاي بينالمللي حمايت كند. جميسون كه در سال 2011 از سمت خود كنارهگيري كرد، ميگويد: "تورهاي وزارت امور خارجه براي ارائه تصويري مناسب از آمريكا راهكاري واقعاً استثنايي هستند. اين اقدام را ميتوان اينگونه نيز تلقي كرد كه شما سفير واقعي اين كشور هستيد و در خط مقدم ديپلماسي قرار داريد. "
به گفته جميسون، وزارت امور خارجه آمريكا سرمايهگذاري بر روي تورهاي بينالمللي را از سال 1954 آغاز كرد كه در آن زمان به دستور آيزنهاور رئيسجمهور وقت، صندوق ويژه رياستجمهوري براي فعاليتهاي بينالمللي تاسيس شد كه ماموريت آن سرمايهگذاري بر تورهاي رقص، تئاتر، موسيقي و ورزش بود (پيش از سال 1954، نهادهاي دولتي ديگري از جمله سيا از اجراي برنامههاي بينالمللي شركتهاي هنري رقص در مناسبتهاي خاصي حمايت ميكردند).
استاديار دپارتمان رقص در ادامه خاطرنشان كرده است: تورهاي موسيقي و رقص از بزرگترين برنامههاي اواسط قرن گذشته بودند. تاثير تورهاي جاز وزارت امور خارجه كه در كتاب "پني وان "(Penny Von) با عنوان Satchmo Blows Up the World به تقصيل بدان اشاره شده، بسيار شگرف بود. وزارت امور خارجه در راستاي برنامه "جاده موسيقي " (Rhythm Road) خود همچنان بر موسيقي جاز و ديگر سبكهاي موسيقي آمريكايي تاكيد دارد- برنامهاي كه ماينر تاثير آن را بر طرح حركات موزون آمريكا بسيار مهم ميداند.
شركت آيلي در اولين تور وزارت امور خارجه در سال 1962 يعني 4 سال پس از تاسيس شركت حضور داشت. در سال 1966 و 1967، شركت آيلي دو سفر به آفريقا داشت كه در كشورهاي تازه استقلال يافته اين قاره برنامه اجرا كرد. در سال 1970، شركت آيلي اولين شركت مدرن رقص آمريكايي بود كه در اتحاد جماهير شوروي نيز برنامه اجرا كرد. از نگاه جميسون اين تورها از اهميت بسزايي برخوردار بودند. وي ميگويد كه تورهاي آفريقايي "تاثيري عميق بر او داشته " و "نگاهي غيرهاليوودي درباره قاره آفريقا " به او دادند.
به نوشته كرافت، تورهاي وزارت امور خارجه آمريكا نسل كاملي از هنرمندان را وارد صحنه رقص بينالمللي كرد. بسياري از شركتهاي هنري از جمله گروه باله شهر نيويورك و تئاتر باله آمريكايي و نيز شركتهاي جديدي با مديريت "خوزه ليمون " (José Lim?n)، "پل تيلور " (Paul Taylor)، "مارتا گراهام " (Martha Graham)، "مرس كانينگهام " (Merce Cunningham) در چندين مرحله تحت حمايت وزارت امور خارجه قرار گرفتند.
جميسون نيز در همين رابطه افزوده است: با حمايت دولت توانستم در بيشتر تورهاي بينالمللي شركت نموده و بعدها به عنوان مدير هنري آن را مديريت كنم. رويارويي با چالشها و سودهاي كلان اين تورها، جميسون را از مزاياي بالقوه و جنبههاي سودآور تورهاي بينالمللي آگاه ساخت - اطلاع از اين مسائل به عنوان مدير هنري شركت آيلي براي تحقق هدف شركت بسيار حياتي بود.
نويسنده مقاله در ادامه به نقل از "شارون لاكمن " (Sharon Luckman) مدير اجرايي شركت آيلي تصريح كرد كه تلاش براي تداوم ايفاي نقش به عنوان نماينده آمريكا در گوشه و كنار جهان به شركت اين انگيزه را ميداد تا به خارج از كشور سفر كند و براي تنظيم قرار ملاقات و دعوت از شخصيتهاي برجسته محلي براي تماشاي برنامه با سفارت محلي آمريكا در تماس باشد، اما نماينده آمريكا بودن به همين سادگي نيست.
از نگاه لاكمن، فعاليت به عنوان يك شركت آفريقايي- آمريكايي و سفر به خارج از كشور بخشي از وظايف يك سفير است. هنرمندان حتي اگر فرداي روز نمايش براي نوشيدن يك فنجان قهوه به كافي شاپ بروند، ميتوانند نظر سايرين را به خود جلب كنند. ما اين توانايي را داريم كه تصوير مثبتي از آمريكا به جهانيان نشان دهيم كه اين مسئله همواره از اهميت خاصي برخوردار است.
ديپلماسي عمومي مستقيماً با سياست خود را درگير نميكند
اين پژوهشگر آمريكايي با تأكيد بر اينكه ديپلماسي عمومي مستقيماً با سياست خود را درگير نميكند، يادآور شده است: هنرمندان حركات موزون در طول ماموريت خود هيچ حرفي از سياست به ميان نميآورند. حتي اغلب اوقات ديده ميشود كه برخلاف جريان بحران جهاني در اين برنامهها بيشتر سرمايهگذاري ميكنند. آيزنهاور با اين اميد كه نفوذ كمونيسم را در آمريكاي لاتين، آسيا و آفريقا هدف قرار دهد، بر تورهاي بينالمللي سال 1954سرمايهگذاري كرد. در پي اعلام نتايج نظرسنجي مركز تحقيقات "پو "(Pew Center) و گزارش سازمانهاي ديگر آمريكا، وزارت امور خارجه در برنامه سال 2003 چندين طراح حركات موزون را به سوي كشورهاي مسلمان گسيل داشت زيرا كه نتايج تحقيقات نشان ميداد گرايش ضدآمريكايي فزايندهاي در ميان مسلمانان مقيم آمريكا و حتي خارج از آمريكا در حال شكلگيري است.
عضو انجمن پژوهشگران دانشگاه ميشيگان افزود: سنجش ميزان تاثير اجراي برنامههاي رقص آمريكا در خارج از كشور بر مخاطبان محلي دشوار است اما اجراي اين نمايشها زمينه ملاقات با سايرين و به تصوير كشيدن زواياي مختلف فرهنگ آمريكا را فراهم ميكند. شركت آيلي افتخار دارد كه در اين پروسه تاثيرگذار است، امروزه در بيشتر شعارهاي تبليغاتي، شركت آيلي خود را به عنوان "سفير فرهنگي آمريكا در نقاط مختلف جهان " معرفي ميكند. كنگره آمريكا در قطعنامه سال 2008 خود به نقش شركت آيلي در عرصه ديپلماسي فرهنگي اشاره كرده و آن را در پنجاهمين سالگرد شركت به رسميت شناخته است. كرافت به نقل از جميسون گفت: "به رسميت شناختن نقش اين شركت در سياست آمريكا بسيار حائز اهميت است. "
وي همچنين افزود: "حال ميتوانيد بگوييد كه واقعاً سفيران فرهنگي آمريكا در اقصي نقاط جهان هستيم. اين شناسايي رسمي از سوي نمايندگان، ميتواند بر قدرت شما بيافزايد. "
لاكمن معتقد است كه اين احساس قدرت به هنرمندان حركات موزون انرژي ميدهد. منافع متقابل ناشي از اتحاد هنر و سياست را ميتوان در اجراي نمايش ماه سپتامبر هنرمندان حركات موزون مشاهده كرد- رويدادي كه به ميزباني "ميشل اوباما " (Michelle Obama) بانوي اول آمريكا به مناسبت جشن تولد جميسون برگزار گرديد. نويسنده به نقل از لاكمن گفت: "هدف نهايي، سفير بودن است. شما نماينده شركت آيلي و آمريكا هستيد و در حال حاضر اين فرصت را داريد كه در كاخ سفيد برقصيد. "
به اعتقاد كرافت، طي چند دهه اخير تحقق هدف آمريكا - حداقل در مورد تورهاي بينالمللي - به طور فزايندهاي دشوار شده است. اما هنرمندان از اين فرصت محدود براي برقراري روابط بلندمدت استفاده كردهاند. وزارت امور خارجه از برگزاري تورهاي بزرگ بينالمللي حمايت ميكند همانگونه كه زماني از شركت آيلي حمايت كرد. اما شهرت اين شركت در دهه 1980 رو به افول گذاشت و در نهايت در دهه 1990 فعاليت آن متوقف شد. پايان جنگ سرد و برخي از نهادهاي بوروكراتيك دست به دست هم دادند تا اجراي برنامههاي مهم فرهنگي را محدود كنند. حمايت از هنرمندان در راستاي برنامه كارشناسان فرهنگي جهت اعزام هنرمندان به خارج از كشور و نيز طرح اجراي برنامههاي هنري، به سفارتخانهها اين بهانه را ميدهد تا براي اجراي برنامههاي هنري درخواست بودجه كنند.
عضو انجمن پژوهشگران دانشگاه ميشيگان در ادامه مقاله خود آورده است: پس از حملات 11 سپتامبر، دولتمردان منافع بسياري را در ديپلماسي فرهنگي يافتند، از اينرو در سال 2003 برنامه ويژهاي را اجرا كردند كه تركيبي از تورهاي دوران جنگ سرد و نيز برنامه كارشناسان فرهنگي بود. در سال 2003، "قوام راس " (Kwame Ross)، "روت آندريان " (Ruth Andrien)، "لورتا ليوينگستون " (Loretta Livingston)، "وندي راجرز " (Wendy Rogers) و "مارگارت جنكينز " (Margaret Jenkins) هر يك به مدت يك ماه در كشورهاي با اكثريت مسلمان فعاليت كرده و به علاقمندان هنر رقص، آموزش دادند.راس به مصر، آندريان به تونس، ليوينگستون به تركيه، راجرز به مالزي و جنكينز به كشور هند سفر كردند.
به نوشته كرافت، طراحان رقص سرمايهگذاري اندك وزارت امور خارجه را در ميان چندين هنرمند تقسيم كردند كه آنها نيز موفق شدند با اين سرمايهگذاري روابط مستحكمي را با شهروندان آن كشور برقرار نمايند. پس از اجراي طرح سال 2003، شركت رقص مارگارت جنكينز در سان فرانسيسكو و شركت رقص Tansuree Shankar در شهر كلكته طي مدت سه سال كار مشتركي را با عنوان "نگاه يواشكي " ( A Slipping Glimpse) بر روي صحنه اجرا كردند. آنها اين برنامه را ابتدا در سراسر هند و سپس در آمريكا به نمايش گذاشتند. وزارت امور خارجه از نمايش آن در هند تا اندازهاي حمايت كرد.
وي همچنين به نقل از جنكينز تصريح ميكند كه حمايت مالي وزارت امور خارجه از كل پروژه چندان قابلتوجه نبود- شركت بايد بخشي از آن را خود سرمايهگذاري ميكرد، از اينرو بودجه موردنياز را از سازمان ملي امور خيريه درخواست نمودند. اما جنكينز معتقد است نتيجه اين عدم حمايت كامل وزارت امور خارجه كاملاً روشن و واضح بود: بدون اجراي برنامه 2003، وي هرگز نميتوانست با شركت Shankar ملاقات كرده و با آنها همكاري داشته باشد.
در ادامه مقاله آمده است: قطعه ديگري از جنكينز با نام "دروازهها (در همين نزديكيها) " در زمان حضور وي و دستيارش "مري كاربونارا " (Mary Carbonara) در سال 2003 در هند به اجرا در آمد. اما اينكه مردم چگونه با يكديگر تعامل دارند و بين هويت و فرهنگ خود تفاوت قائلند به عنوان موضوع اصلي در نمايش "نگاه يواشكي " مطرح شد.
عضو انجمن پژوهشگران دانشگاه ميشيگان تأكيد ميكند: بسياري از رقاصان نظير جنكينز كه پروژه ديپلماسي فرهنگي را تجربه كردهاند، اعتقاد دارند كه آثار بين فرهنگي ميتواند تحولات هنري را در پي داشته باشد. جميسون ميگويد تورهاي آسياي جنوب شرقي، شركت آلوين آيلي را با گروه رقص جزيره بالي آشنا كرد و از آن به بعد بود كه جميسون در طراحي رقصهاي خود از شيوه رقص هنرمندان بالي بهره گرفت.
اين استاد دانشگاه در ادامه مقاله خود با اشاره به تاثير عميق تورهاي بينالمللي بر رقاصان غيرآمريكايي، به نقل از "والري پانوف " (Valery Panov) ستاره سابق گروه Kirov مينويسد: حضور گروه رقص باله نيويورك در اتحاد جماهير شوروي در سال 1962 باعث شد تا "هر زمان كه ميخواستم از مدل خاصي الگوبرداري كنم، سبك رقص نيويوركي جلوي چشمان ظاهر ميگشت. "
اين پژوهشگر آمريكايي در پايان مقاله خود خاطرنشان كرده است: ديپلماسي فرهنگي به هنرمندان اين فرصت را ميدهد تا تجربيات فراواني كسب كنند و به دولت آمريكا نيز بستري را پيشنهاد نمايند كه از زمينههاي تعصبآميز سياسي به دور بود. اسميت رقاص گروه ODC در خصوص اجراي نمايش در خارج از كشور در بهار سال 2010 ميگويد: "تجربيات بسياري آموختهام - از يك سو، حال ميدانيم كه هر چيزي مهمتر از خود ماست و از سوي ديگر، اينكه ما هنوز با يكديگر ارتباط داريم. "
|