فرق بین هماغوشی با بی بی سی و بغل کردن رئیس جمهور
کیاسی ، به از سیاسی
از شدت وقاحت ریزه خواران سفره فتنه ، گاهی سر درد می گیرم.
تیرماه سال گذشته ، نوشته یی در یکی از سایتها در تنبیه «سامری ربناخوان فتنه» ، نوشتم .
سایت صهیونیستی «بالاترین» کرد آن چه کرد و سیل عقده های سبز ، به سمت بنده سرازیر شد.
وب سایت محترمی که زحمت درج مطلب اینجانب را کشید ، کل بازدید های روزانه اش بین دو تا چهار هزار بازدید بیشتر نبود. بناگاه قریب به 176 هزار بازدید از مطلب بنده را از سوی موافقان و مخالفان متن کوبنده ی حقیر به ثبت رساند.
دوبار دیگر در ادامه ی آن نوشته ها ، عرایضم را کامل کرده و تمام کسانی را که نا آگاهانه زبان به کلماتِ دُش باز کرده بودند بخشیدم.
جالب اینجا بود که طرفداران مودب آن یگانه حنجره ی دوران!! وی را تا حد خدایی بالا بردند. خسرو آواز ایران...خدای خواندن...پروردگار موسیقی ( نعوذ بالله)
مختاباد ناسپاس که روی پیشانی تمام سوابقش شماره ی اموال صداو سیما درج است نیز به فرآخور حال خویش نگارنده را در مطبوعات سبز نواخت.
کیهان و دیگر دوستان همسنگر در راستای محکوم کردن خیانت آوازه خوان سبز ، به موج داستان پیوسته و ....ادامه ی قضایا.
طولی نکشید که صحت عرایض بنده مبنی بر خیانت م.ش بر همگان مبرهن شد و حضرتش چشم هواداران سبزش را به جمال بی مثالش روی آنتن شیطان بزرگ منور ساخت.
اما بعد..
سوال این نگارنده از آندسته از م.ش پرستانی که هنوز هم به بهانه ی استادی وی ....خسرو اش میخوانند این است که :
اگر گفتار و رفتار خسرو شما در سال گذشته و هماغوشی وی با بی بی سی و صدای امریکا و فتنه گران داخل ، خیانت و سیاسی کاری نیست که هست ،
چگونه است که در بغل گرفتن احمدی نژاد و مصافحه ی این استاد آواز با رئیس جمهور کشورش ، سیاسی کاری محسوب می شود؟
فقط چون خلاف مصلحت و میل ایادی فتنه است؟
یک بام دوهوا تا کجا؟
وقاحت هم حدی دارد.
مهران موزونی - والعاقبه للمتقین
http://www.kiasi.blogfa.com
|