«حفظ نظام به چه معنا و با چه بهايي از اوجب واجبات است؟ انقلاب نبايد به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد اما كدام نااهلان و نامحرمان؟ معيار حقانيت نظام كدام است؟ چگونه مي توان فهميد يك حكومت علوي است يا اموي؟...» سايت كلمه كه تحت نام موسوي و البته از خارج كشور مديريت مي شود، در ادامه تحركات منافقانه و مغالطه گرانه، سؤال هاي مذكور را پيش كشيده و به زعم خود تلاش كرد هشدارها و رهنمودهاي حضرت امام(ره) را با ابهام و نامفهومي مواجه كند.
به گزارش کیهان، سايت مذكور به قلم يكي از اعضاي باند فتنه گر مهدي هاشمي مي نويسد: «مقصود امام خميني از اين دو جمله كه «حفظ نظام از اوجب واجبات است» و «نگذاريد انقلاب به دست نامحرمان و نااهلان بيفتد» چه بوده، يعني نظامي كه برپا شده به هر جا كه برود و به هر صورتي كه درآيد بايد با هر ابزاري چه مشروع و چه غيرمشروع حفظ شود؟ قطعا مقصود اين نبوده است. زماني كه اين نظام، ارزشها را رعايت نكند همگان وظيفه دارند جلوي اين امر را بگيرند و اين تكليف از واجب ترين تكاليف شرعي است. كساني نااهل هستند كه معيارها و ارزشهاي اسلامي را رعايت نمي كنند.»
درباره اين مغالطه بايد گفت با هر تفسير مضيق يا موسعي كه به دو عبارت صريح حضرت امام خميني(ره) بنگريم، قطعا فتنه گران و آشوب طلبان حوادث پس از انتخابات در نقطه مقابل حضرت امام قرار خواهند گرفت. به عنوان مثال «اسلام» را هرگونه كه تعريف كنيم، اين واقعيت تلخ را نمي توان انكار كرد كه عناصر ضدانقلاب تشجيع شده از سوي موسوي و خاتمي و كروبي، در تجمع ضدانقلابي حاشيه روز قدس هم تظاهر به روزه خواري كردند و هم بر عنوان اسلامي در شعار «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» خط كشيدند. آيا اين بدنه آشوبگر و اوباش «غم حفظ نظام» و «حفظ ارزشهاي اسلامي» را داشتند؟! يا جسارت به ساحت امام حسين(ع) در روز عاشورا توسط بهائيان و منافقين و سلطنت طلب ها، انجام تكليف ديني!! بود؟! شعارهاي صريح به نفع آمريكا و رژيم اشغالگر قدس چطور؟ آيا اينها تفسيرهاي جديدي از خط امام(ره) و دغدغه هاي متعالي آن حضرت است؟ ياغي گري و مقابله با راي اكثريت و تن ندادن به مكانيزم هاي قانوني چه؟ در حالي كه حضرت امام خطاب به گردن كشان در برابر قانون مي فرمود «تو غلط مي كني قانون را قبول نداري، قانون تو را قبول ندارد». آيا توسل به انواع خيانت ها تا آنجا كه به ستايش و حمايت هاي جانانه سران استكبار (آمريكا و انگليس و اسرائيل) از فتنه گران منجر شود، در راستاي حفظ نظام و مقابله با نفوذ نااهلان و نامحرمان بود؟!
همچنين بايد پرسيد باند آدم كش و تروريست مهدي هاشمي و موتلفان آنها در گروهك هاي تروريستي منافقين و تندرو پژاك و ريگي، از كي تا به حال غصه دار ارزشهاي اسلامي و نگران انحراف نظام ديني شده اند و آيا همين يك سند بزرگ در حقانيت و سلامت جمهوري اسلامي كافي نيست كه شرورترين گروهها و مستكبرترين و طاغوتي ترين رژيم ها در دنيا با جمهوري اسلامي سر ستيز دارند؟ همين اعتراف براي فتنه گراني چون موسوي كافي است كه گفتند ولايت فقيه جلوي كودتا و ديكتاتوري و انحراف را در كشور مي گيرد اما برخلاف شهادت خود و برخلاف كلام حكيمانه حضرت امام (پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد)، عمل كردند تا خيانت به جمهوريت و اسلاميت و ملت و كشور را كامل كرده باشند. يعني علي بن ابيطالب و حسين بن علي عليهماالسلام نعوذبالله با شعار عدالت خواهي و اصلاح طلبي زير بيرق معاويه و يزيد رفته بودند؟! يا به عبارتي مي توان سر زير برف برد و مغالطه را جاي استدلال گذاشت و آروغ زد كه از كجا معلوم حكومتي علوي هست يا نيست؟!... البته كه مي توان! وقتي وارثان يزيد و حرمت شكنان روز عاشورا «مردان خداجو» لقب گرفتند، لابد نظام اسلامي ريشه دار در قلب ملت ايران را بايد مورد تخطئه قرار داد. بالاخره عمل به فرموده و اوامر بيگانگان، جز همين بي آبرويي ها را نتيجه نمي دهد.
