آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
هاشمي رفسنجاني قیم نامشروع جبهه دوم خرداد

هاشمي رفسنجاني قیم نامشروع جبهه دوم خرداد


سرویس سیاسی مفید نیوز :: در طول 29 سالي كه از استقرار نظام جمهوري اسلامي مي گذرد، هاشمي رفسنجاني همواره در مناصب و موقعيتهاي مختلف اجتماعي و سياسي نقش خود را ايفا كرده و به عنوان يكي از تاثيرگذارترين مسئولان بلند پايه كشور مطرح بوده است. اما نکته ای که به نظر جای تأمل بیشتری دارد، دوستی و هم پیمانی دشمنان دیرین انقلاب با هاشمی در مواقع بحرانی و تکیه و سوءاستفاده از سابقه ی انقلابی او برای مقابله با نظام و انقلاب می باشد.

تاریخ: ۱۷ دي ۱۳۸۹

 مديريت هاشمي رفسنجاني در قواي مجريه و مقننه منتقدان و ناراضيان افراطي داشته است به گونه اي كه گروهي همه مشكلات و نابساماني هاي موجود را ناشي از نوع مديريت او در كشور دانسته و مي‌دانند و طرفداراني هم بخصوص در گذشته اي نه چندان دور داشته كه مخالفت با او را مخالفت با پيامبر(ص) قلمداد‌كرده و منتقدان وي را به بدترين زبان و ادبيات مي‌راندند و امروز نيز او را از سرمايه هاي اصلي نظام مي دانند.
زماني كه هاشمي رفسنجاني رياست قوه مجريه را به عهده داشت، طيف مخالفان او عمدتاً شامل نيروهاي موسوم به چپ و در راس آنها مجمع روحانيون مبارز بودند. اين گروهها در دوران نخست وزيري مهندس موسوي از سياستهاي وي حمايت مي‌كردند و شعارشان حمايت از محرومان و مستضعفان و پابرهنگان بود و با سرمايه‌داران و مرفهين بي‌درد بر سر دشمني بودند. زمان رياست هاشمي بر قوه مجريه كه فرا رسيد، اينان اعلام كردند منتقد سياست توسعه اقتصادي با معيارهاي هاشمي و حمايت از بخش خصوصي و تضعيف تعاوني‌ها هستند.
دوره رياست جمهوري هاشمي دوراني بسيار سخت براي جناح چپ بود. از يكسو نوع اعمال مديريت و شيوه‌هاي اجرايي و اداري در هيات دولت را نمي‌پسنديدند و از سويي ديگر به لحاظ تبليغي نيز جو منفي عليه آنان به راه افتاده بود. نكته ديگر اينجا بود كه در مقاطع پيشين، اين جريان كه شعار حمايت از ولايت مطلقه فقيه را سر مي‌دادند در دوره جديد با توجه به نوع تعامل آنان با رهبري و متعاقب آن با رييس قوه مجريه، متهم به مخالفت با ولايت فقيه شده مورد انتقاد و سرزنش قرار مي‌گرفتند. اين جريان اگر چه در عرصه رسانه‌اي با راه‌اندازي روزنامه سلام، توانستند از عقايد و آراي خود دفاع جانانه‌اي داشته باشند اما مخالفان آنان در عرصه سياست و اقتصاد و فرهنگ نيز از شيوه‌هاي موجود براي به مخالفت با آنان استفاده مي‌كردند. طبعاً در چنين شرايطي جناح چپ را بايد جزو منتقدان هاشمي رفسنجاني به حساب آورد. بي‌ترديد اينان اعمال سياستهاي خاص سياسي، اقتصادي و فرهنگي و حاكم شدن فضايي عليه جريان چپ را متوجه هاشمي مي‌دانستند. گذشته از منتقدان سنتي، برخي از هواداران سابق هاشمي رفسنجاني كه در جبهه مقابل با جريان چپ قرار داشتند، با گذشت چند سال از دوران سازندگي احساس كردند ارزشهايي كه به آنها معتقد بودند در اين سالها كم كم رنگ باخته و باورمندي هاي ديگري جايگزين فرهنگ ايثار و شهادت شده است. اين عده تاب تحمل آن را نداشتند كه با رواج فرهنگ مصرفي و تشويق ثروت‌اندوزي، عناصري فاقد خصائص دوران دفاع مقدس اينگونه در چشمان كارگزاران نظام عزيز باشند و مورد نوازش قرار گيرند و در مقابل، سينه ‌سوختگان انقلاب بي‌مهري ببينند و گوشه‌نشيني اختيار كنند.

* هاشمي و انتخابات هفتم رياست جمهوري

در آستانه برگزاري انتخابات هفتمين دوره رياست جمهوري، دسته‌بندي گروه‌هاي سياسي براي هواداري از نامزدهاي انتخاباتي مرزي مشخص‌تر پيدا كرد. مخالفان رياست جمهوري ناطق‌نوري، هواداران خاتمي بودند و اين عده بيشتر جناح چپ را شامل مي‌شدند. حاميان ناطق‌نوري، طرفداران سابق هاشمي رفسنجاني بودند كه از سياستهاي او در بخش اقتصادي حمايت مي‌كردند. در ميان حاميان رييس‌جمهور دوره ششم، كارگزاران سازندگي كه از درون كابينه او و با مساعدتهاي هاشمي‌رفسنجاني سر‌برآوردند، بدلايل گوناگون از جمله تكدرخاطري كه از جناح راست به خاطر بي‌اعتنايي به نامزدهاي آنان در جريان برگزاري انتخابات پنجمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي داشتند از كانديداتوري سيد محمد خاتمي حمايت كردند. براي بسياري، اين ائتلاف مصلحتي بين جريان چپ و كارگزاران سازندگي قابل هضم نبود و بخصوص جناح راست سعي كرد از اين اتفاق،بهره‌برداري سياسي كند كه در نهايت از اين بازي، دست‌خالي برگشت.
آيا اين ائتلاف به معناي آشتي جناح چپ با هاشمي رفسنجاني بود و يا نزديكي هاشمي رفسنجاني با جريان چپ؟ بويژه آنكه در آخرين هفته قبل از برگزاري انتخابات رياست جمهوري وي در نماز جمعه تهران از شرايط خاص رقابت سخن گفت و دست اندركاران اجرايي را از هر گونه اقدامي در دامن‌‌زدن به شايبه بروز تقلب در انتخابات برحذر داشت. نكته‌اي كه هاشمي روي آن تاكيد مي‌كرد، شبهه‌اي بود كه از طرف حاميان خاتمي مطرح مي‌شد.
اين اقدام هاشمي، سپاس نيم‌بند اصلاح‌طلبان را بعد از پيروزي دوم‌خرداد به دنبال داشت اما استمرار پيدا نكرد و نشان جدي از همياري و همگامي هاشمي رفسنجاني با اين جريان يافت نشد اگرچه برخي از نزديكان فكري و نسبي وي در دولت خاتمي مناصب كليدي داشتند.
هاشمي بعد از پيروزي خاتمي در انتخابات، با حكم رهبر انقلاب اسلامي به عنوان رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام، جايگاه خود را در عرصه سياسي ايران حفظ كرد. در اوايل روي كار آمدن اصلاح‌طلبان گرچه انتقاداتي به نوع تعريف حقوقي از مجمع تشخيص مصلحت وجود داشت اما با اين وصف، اين بار منتقدان هاشمي ادبياتي ملايمتر برگزيدند و چنين به‌نظر مي‌رسيد كه اگر اين روند استمرار مي‌يافت، نقد مواضع هاشمي رفسنجاني در دوره اصلاح‌طلبان به مراحل حادتري نمي‌رسيد. اما حوادثي كه از اين پس رخ داد بازي ديگري را براي نقش‌آفرينان سياسي رقم زد.
وقايعي چون قتلهاي زنجيره‌اي، محاكمه كرباسچي و فايزه هاشمي و عبدالله نوري، شركت در انتخابات ششمين دوره مجلس شوراي اسلامي و ... از جمله حوادثي بود كه به محل مواجهه رسمي هاشمي رفسنجاني با جبهه دوم خرداد تبديل شد.
اوج انتقادات اصلاح‌طلبان زماني بود كه وي آمادگي خود را براي شركت در انتخابات مجلس ششم اعلام كرد. هاشمي از اين حيث مديون نمايندگان مجلس پنجم بود كه با تصويب قانون، استعفاي رييس مجمع تشخيص مصلحت را از شرايط نامزدهاي انتخاباتي مستثني كرد. از اين پس بود كه در قريب به اتفاق نشريات دوم خردادي، هاشمي رفسنجاني به عنوان يك سوژه تكراري مطرح مي‌شد و هر خواننده‌اي با ورق زدن نشريات و جرايدي از اين دست، با حجم عظيمي از انتقادات عليه هاشمي مواجه مي‌شد.
نكته اينجا بود كه اكثر روزنامه‌هاي منتقد در دوران تصدي عطاالله مهاجراني بر وزارت ارشاد اسلامي انتشار پيدا كردند و وزير ارشاد به عنوان يكي از اعضاي حزب كارگزاران سازندگي از جمله حاميان هاشمي رفسنجاني به شمار مي‌آمد و اتفاقاً در ايام برگزاري انتخابات مجلس شوراي اسلامي براي پيروزي او پرتلاش نشان داد اما شيوه مديريتي او در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در نهايت به ضرر هاشمي رفسنجاني تمام شد. از طرفي ديگر روزنامه همشهري به عنوان ارگان رسمي شهرداري در اختيار كارگزاران قرار داشت و طبعا اين انتظار وجود داشت كه چنين شرايطي به صورت تريبون رسمي براي دفاع از عملكرد هاشمي رفسنجاني درآيد، اما اين اتفاق نيفتاد و اين روزنامه چنان كه انتظار مي‌رفت نه تنها در مقام دفاع برنيامد و حتي سعي مي‌كرد از مواجهه رودرو با نشريات همفكر و در عين حال منتقد هاشمي رفسنجاني طفره رود بلكه در حوزه هاي فكري و انديشه اي با همين جريان همسويي داشت. به عبارتي احساس مي شد كارگزاران داخل دولت، بر سر دو راهي حمايت از پدر معنوي خود و همراهي با پايگاه فكري دولت معروف به اصلاحات سخت مردد مانده بودند.
هاشمي حتي زماني كه گوشه خلوتي به نام مجمع تشخيص مصلحت نصيبش شد و در سكوت و خفا به رايزني براي حل مسائل و مشكلات خود و هوادارانش برآمد كماكان منتقدان سنتي دوران سازندگي را داشت. اين گروه از هر فرصتي براي قبولاندن هاشمي به مناظره‌اي رودرو استفاده مي كردند.
دفتر تحكيم وحدت در نامه‌ي سرگشاده‌اي از هاشمي رفسنجاني دعوت كرد تا در سمينار نقد هشت سال دوران سازندگي در فضايي دور از غوغاسالاري و مبتني بر منطق و عدد و رقم به انتقادات و ابهامات پاسخ دهد.
اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان دانشگاهها كه به عنوان يكي از منتقدان جدي برنامه‌هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي هاشمي رفسنجاني در دوران سازندگي بود نوشت: "حضرتعالي به عنوان يكي از چهره‌هاي شناخته شده انقلاب و نظام شايسته است كه موضع‌گيري‌ها و رفتار انتخاباتي‌تان نيز از چنان جايگاهي برخوردار باشد لذا انتظار مي‌رفت هنگامي كه مجلس پنجم شما را از شرط استعفا از مقام‌تان براي كانديداتوري مجلس مستثني كرد ، اين برخورد ويژه را نپذيريد ".
اين تشكل با توصيه به هاشمي رفسنجاني مبني بر داشتن اندكي بردباري و انصاف تصريح كرد: "اگر شما مدعي هستيد كه دوم خرداد، جامعه مدني و توسعه سياسي حاصل سياست‌هاي شما در دوران سازندگي است پس زيبنده است كه در عمل هم ملزم به يكي از ابتدايي‌ترين صفات حاكمان دموكراتيك يعني نقدپذيري باشيد.... سعي بليغ شما در مرتدسازي سياسي منتقدان‌تان اذهان سياسي همه را متعجب ساخته است. موج ابهامات ، زير سئوال بردن امام، خدمت به انگلستان و آمريكا ، تغافل و فريب مردم و معاند بودن منتقدان و ... چنان شباهتي با مواضع خشونت‌طلبان و افراطيون جناح راست دارد كه برخي از مواضع منطقي شما در سال‌هاي پيش در مقابله با جريان‌هاي بحران طلب را نيز با ترديد روبه‌رو كرده است ".( فتح -6/11/78)
مدتي نگذشت داستان قتلهاي زنجيره‌اي پيش آمد و نظام براي آن هزينه‌هاي زيادي پرداخت كرد. طبق معمول گروههاي سياسي رقيب از اين محمل براي از ميدان به‌در بردن يكديگر بهره‌بردند و هريك به بيان اتهام و نقش و مسئوليت طرف مقابل در اين زمينه پرداختند.
برخي از اصلاح‌طلبان نيز با قصد ريشه‌يابي مسئله به موضوع وزارت اطلاعات و نحوه اداره آن در زمان فلاحيان پرداختند و مدتي بعد مسئوليت نهايي قضيه را متوجه هاشمي رفسنجاني كردند كه چرا در دوران رياست جمهوري او وزارت اطلاعات در عرصه‌هاي سياسي و اقتصادي بصورت خود مختار و بي حساب و كتاب اداره مي‌شد.
‌منتقدان هاشمي بيش از همه از مدعاي او مبني بر اين كه در دوران رياست جمهوريش وزارت اطلاعات تميزترين دوره را داشته است ناخشنود بودند و مقالات فراوان و يادداشتهاي بسيار در روزنامه‌ها و نشريات در نقد اين اظهار نظر منتشر شد. در اين ميان بايد از مقالات اكبر گنجي ياد كرد كه با بهره‌گيري از تعابيري مبهم نظير عاليجناب سرخپوش، عاليجناب خاكستري، شاه كليد، تاريكخانه اشباح و ... مقالاتي نوشت و تلويحاً هاشمي را غير مستقيم به زمينه سازي قتلهاي زنجيره‌اي متهم كرد و مدعي شد كه تعداد مقتولان اين حادثه از چهار نفر بيشتر است و سابقه قتلهاي زنجيره‌اي به دوران تصدي فلاحيان در وزارت اطلاعات بازمي‌گردد.
اكبر گنجي در مقاله عاليجناب سرخپوش خود (عصر آزادگان- 29/10/78) در پاسخ به ادعاي هاشمي رفسنجاني مبني بر تميزترين دوران وزارت اطلاعات، از بازداشت 23 تن از نيروهاي ملي و مذهبي و قتل هشتاد نفر به وسيله محفلهاي اطلاعاتي گفت و ادعاي كم شدن فعاليتهاي اقتصادي وزارت اطلاعات توسط هاشمي را نقد كرد. تعابيري كه وي در اين مقاله بكار برد واكنش برخي از اصلاح‌طلبان را در پي داشت.
مرتضي مرديها در مقاله عاليجناب (عصر آزادگان-4/11/78) به او پاسخ گفت و صادق زيباكلام، هاشمي رفسنجاني را در جايگاه اصلاح‌طلبان قرار داد( عصر آزادگان-6/11/78) و مسعود بهنود در مقاله‌اي تحت عنوان پاسداري از اين ظريف نوپا( عصر آزادگان -2/11/78) نوشت: مقاله اكبر گنجي را در راستاي آرامش‌طلبي دوم خرداديان نيافتم... توقع چنين تندي بي‌لگام را نداشتم.
اما گنجي دست بردار نبود و در مقالاتي چون روشنفكران و عاليجناب سرخپوش (فتح- 6/7/78)، روشنفكران و گفتمان عاليجناب سرخپوش (عصر آزادگان -9/11/78) به تكرار ادعاهاي خود پرداخت. گنجي در يادداشتي تحت عنوان فقر و شكست نظريه اعتدال- نگاهي به اعتدال گرايي عاليجناب خاكستري (فتح 16/7/78) مدعاي ديگر هاشمي را كه اعتدال‌گرايي بود مورد نقد و بررسي قرار داد و نوشت: "آيا عاليجناب سرخپوش با رفتارهايي كه داشته مصداق اعتدال است يا اعتدال‌گراست؟ آيا زبان تحقيرگر و دشمن‌خوان هاشمي رفسنجاني از اعتدال حكايت دارد؟ آيا وقتي هاشمي رفسنجاني كابينه خود را غير سياسي معرفي كرد و افزود كه خود به جاي همه به قدر كافي سياسي است، از اعتدال خبر مي‌داد يا اعتدال را بنا مي‌نهاد؟ آيا قتل بيش از هشتاد نفر از روشنفكران و نويسندگان در مدت صدارت هاشمي نشانه اعتدال است؟ آيا مستثني كردن هاشمي از قانون انتخابات و قبول آن از طرف هاشمي، نشانگر اعتدال است؟ آيا استفاده هاشمي از تريبون نماز جمعه و صدا و سيما براي انتخابات اعتدال را به نمايش مي‌گذارد؟ "
همچنين در مقاله‌اي با نام هاشمي و دموكراسي (فتح -18/11/78) رد صلاحتيهاي گسترده اصلاح‌طلبان توسط شوراي نگهبان را به رفسنجاني نسبت داد و مدعي شد: "دموكراسي بدون حضور مخالف معني ندارد اما نبايد آقاي هاشمي مدعي شود كه مخالفان را من از انتخابات حذف نكردم. بلكه آنان هميشه بوسيله شوراي نگهبان حذف شده‌اند. در پاسخ مي‌گوييم فضايي كه در آن مخالف از عرصه سياست حذف و امكان هيچگونه فعاليت اجتماعي ندارد محصول گفتماني است كه هاشمي بيشترين باز توليد آن را داشته است ".
اين نويسنده معتقد بود رفسنجاني هميشه در مواقع حساس دوستان خود را تنها مي‌گذارد . وي در مقاله نوري، هاشمي و كارگزاران (عصر آزادگان-4/9/78) با انتقاد از سكوت هاشمي در جريان دادگاه عبدالله نوري تصريح كرد: " هاشمي رفسنجاني رفيق و يار عبدالله نوري بود اما در مقابل محاكمه و مجازات او سكوت پيشه كرده است . وي در قضيه فايزه هاشمي بر سر اتهام روزنامه زن در چانه زنيهاي پشت پرده در مقابل دادگاه ايستاده و مساله را حل كرد. متاسفانه هاشمي نشان داده كه پشت سر كسي نمي‌ايستد. هاشمي براي اينكه پدر باشد و همه گروهها او را به عنوان فصل‌الخطاب و داور بپذيرند خود را از منازعات سياسي و مسايل اختلافي دور نگاه مي‌دارد و در برابر مسايل حساس ابراز نظر نمي‌كند اما اين رويكرددر دوره اي كه ديدگاه توسعه سياسي گفتمان مسلط زمانه است به جاي آنكه علت پذيرش وي به عنوان فرد مسوول تمامي گروهها شود باعث دوري گروهها از او شد. او وقتي پشت قوي‌ترين مديرش (كرباسچي) را كه با اختيارات ويژه منصوب شده بود خالي كرد ديگران فهميدند كه در نحوه اتكا به او بايد بازنگري كنند ".
گنجي در نهايت هاشمي رفسنجاني را به مناظره دعوت كرد.(آفتاب امروز -20/11/78)
اين انتقادات كه با صراحت هر چه بيشتر ابراز مي‌شد اسباب خشم و غضب هاشمي رفسنجاني را فراهم آورد و وي در واكنش به اين اظهارات گفت: اين حرفها غرض و مرض است... من يك ذره هم نمي‌توانم خودم را قانع كنم كه اين حرفها با حسن نيت زده مي شود... اين حرفها از كساني است كه يا هيچ اطلاعي ندارند و يا خيلي شيطان هستند( ايران - 7/11/78)
فعاليت اقتصادي وزارت اطلاعات نيز مورد انتقاد اصلاح‌طلبان بود. عمادالدين باقي در يكي از سخرانيهاي خود كه متن آن در نشريه پيام آزادي (1/7/78)آمده به اجراي سياست خودكفايي وزارتخانه‌ها در زمان هاشمي رفسنجاني اشاره كرد و گفت: اين سياست، وزارت اطلاعات را به يك بنگاه تجاري تبديل كرد كه بسياري از بهترين فرزندان انقلاب آلوده شدند و همين مساله زمينه ساز فسادهاي مالي، اخلاقي و سياسي بسياري شد.
باقي در اظهار نظر ديگري در اين زمينه عنوان كرد: هاشمي از ابتدا مسئوليت وزارتخانه‌هاي اقتصادي را بر عهده گرفت و نسبت به وزارتخانه‌هاي ارشاد و اطلاعات هيچ مسئوليتي احساس نمي‌كرد. به نحوي كه وزارت اطلاعات، تلفن‌هاي رييس جمهور و بعضي ديگر از اعضاي كابينه را شنود مي‌كرد.( فتح- 30/11/78)

*هاشمي رفسنجاني و انتخابات مجلس ششم

محمد قوچاني يكي از نويسندگان روزنامه‌هاي اصلاح‌طلب از جمله كساني بود كه موضوع نامزدي هاشمي در انتخابات مجلس ششم را از زواياي گوناگون مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار داد. وي در مقاله‌اي با عنوان بازگشت سياستمدار- هيچ كس نمي‌تواند او را ناديده بگيرد(نشاط 6/6/78) نوشت: "به صحنه آمدن هاشمي رفسنجاني و برهم زدن معادلات در چپ و راست - فاصله‌گيري كارگزاران از فراكسيون پارلماني چپ و همسويي آنان با محافظه‌كاران- تصويب معافيت رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام - پدرخوانده خواندن هاشمي- كارگزاران مي‌خواهند هاشمي رفسنجاني با ادغام دو پست عاليرتبه رياست مجلس شوراي اسلامي و رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام بسيار فراتر از ديگر مردان عالي رتبه جمهوري اسلامي بايستد.تئوريسين‌هاي چپ( كه معمولا به لايه هاي جوان‌تر و نوگراي آن تعلق دارند) طي يكساله اخير بسيار تلاش كردند تا به لايه‌هاي ارتدوكسي خود بقبولانند كه عمر سياسي هاشمي رفسنجاني به پايان رسيده است. آنها مي‌گفتند هاشمي اين استاد برجسته چانه‌زني در سطح فوقاني قدرت ديگر نمي‌تواند از هنر ديپلماسي پنهان خود استفاده كند ". هاشمي يك بار ديگر بازگشته است. او همواره زماني وارد بازي مي‌شود كه دريابد يكي از طرفين سنتي بازي سياسي در ايران پس از انقلاب (راست و چپ) بيش از اندازه‌هاي خود قدرتمند شوند. وي مانند يك متعادل كننده( بالانسر) وظيفه خود مي‌داند كه با غلتيدن به سوي جناح ضعيف از قوي‌تر شدن حريف جلوگيري كند. اما آيا شيوه‌هاي او براي كنترل قدرت در ياران كهنه نشده است؟ در اينجاست كه بايد به تكنيك جديدي كه هاشمي رفسنجاني در بازي اختيار كرده نگاه كرد. او اين بار در دو سطح بازي مي‌كند. سطح فوقاني قدرت يا همان روش‌هاي سنتي چانه‌زني و سطح مياني آن در روش‌هاي جديدتري مانند بازي حزبي. بايد منتظر بود و ديد كه كدام بخش از سطوح بازي جديد هاشمي رفسنجاني به او در بردن بازي بيشتر كمك خواهد كرد؟ آيا اگر از سطوح فوقاني قدرت پيام ويژه‌اي به او برسد به آن عمل خواهد كرد؟ آيا خواهد توانست با تكيه بر پايگاه سياسي خود و با حمايت تكنوكراتها بار ديگر به صحنه سياسي باز گردد؟ در ميان روابط خويشاوندي و روابط مردم‌سالارانه كدام انتخاب نهايي او خواهد بود؟
قوچاني همچنين در مقاله ديگري با عنوان مردان دو رييس جمهور (اخبار اقتصاد - 27/6/78) موقعيت متزلزل هاشمي در انتخابات مجلس ششم را متذكر شد و خاطرنشان ساخت: "اصلاح‌طلبان در برابر هاشمي ايستادند و پس از آنكه در چند گمانه‌زني آماري، شانس پايين‌تر او را نسبت به خوييني ها و نوري به رخش كشيدند و از زبان سعيد حجاريان چنين گفتند: ما نمي‌خواهيم حتي يك كانديداي مشترك با جناح راست داشته باشيم . حتي اگر او هاشمي رفسنجاني باشد. آقاي هاشمي يا بايد جاي خود را در ليست راست قرار دهد يا در جبهه دوم خرداد قرار دهد ".
موضعگيري سعيد حجاريان مشهور به تئوريسين جبهه دوم خرداد، نه تنها پايان اميدواري هاشمي رفسنجاني براي قرار گرفتن در سقف همه فهرستها بود بلكه كاخ شيشه‌اي استراتژي محافظه‌كاران براي ورود سياستمدار و شكست ائتلاف اصلاح‌طلبان را نيز در هم شكست. ديگر شانس ورود هاشمي آنقدر اندك بود كه نزاعي ميان چپ‌ها و تكنوكرات‌ها در گيرد. خاصه آنكه مرداني چون عبدالله نوري وارد صحنه شوند. اينكه اگر هاشمي بخواهد وارد صحنه شود بايد بالاترين ريسك عمرش را انجام دهد. سخن حجاريان كه داوري افكار عمومي جناح چپ در آن مشهود است، هاشمي را در برابر يك انتخاب قرار مي‌دهد. انتخابي كه او هميشه از آن سر باز مي‌زند. هاشمي ديگر نمي‌تواند در خط ميانه حركت كند. سكوت يا انتخاب.
اين نويسنده موقعيت سنجي‌هاي هاشمي رفسنجاني را براي كسب امتيازات سياسي در شرايطي كه به عنوان نامزد انتخابات مجلس ششم وارد عرصه شده است مورد ارزيابي قرار داد و در مقاله شكاف؟ (اخبار اقتصاد- 10/7/78) تلويحاً به او نسبت فرصت‌طلبي داد و نوشت: "هاشمي هرگز امتيازاتي( حتي سوخته مانند برائت از بيانيه جامعه روحانيت مبارز) را از دست نمي‌دهد مگر آنكه امتيازي جديد( و بسيار استراتژيك مانند نشان دادن چراغ سبز به جناح چپ براي مجلس آينده) به دست آورد. شايد بتوان گفت كه اگر او بيش از اين فراست داشته باشد مي‌تواند از بيانيه‌اي كه به ضرر روحانيت مبارز تمام شود به سود خود بهره گيرد و چه با نگاه عاقل اندر سفيه به محافظه‌كاراني كه به توصيه مهم او - در نيفتادن با خاتمي- توجه نكرده‌اند و چه با ايفاي نقش طلبكاري از جناح چپ بابت مخالفت با صدور اين بيانيه عليه رييس جمهور ".
وي در نهايت ائتلاف با جناح راست را آخرين چاره هاشمي رفسنجاني در انتخابات مجلس شوراي اسلامي دانست و در مقاله دومين ائتلاف راستگرايان (عصر آزادگان و اخبار اقتصاد - 20/9/78) متذكر شد: "براي دومين بار در جمهوري اسلامي ائتلاف راست بر محور اكبر هاشمي رفسنجاني شكل گرفته است اما با اين ائتلاف نه براي حذف رقيب در مجلس چهارم كه براي حفظ خود در مجلس ششم تلاش مي‌كند. از سويي ديگر چهار سال دوري، چنان تخم كدورت را در دلهاي همه راست گرايان پراكنده است كه هنوز خطوط شكاف‌هاي موجود در درون جبهه ديده مي شود. از اين روست كه اگر محافظه‌كاران به هاشمي تنها مانند يك پل پيروزي مي‌نگرند او نيز ...عملا در هر دو جبهه به چانه زني و بخت آزمايي دست مي‌زند، اما آيا اين آخرين بخت آزمايي عمر سياسي او نيست ". هاشمي رفسنجاني با دو بار رهبري ائتلاف راست گرايان عملاً پرونده خود را در فايلي به ثبت رسانده است كه در آستانه بايگاني شدن به سر مي‌برد. او درست در اوج اختلافات و حركت جناح چپ به جلو در برابر تحولات ايستاده است تا از سنت‌گرايي حكومت خويشاوندي و الگوهاي رنگ باخته محافظه‌كاران دفاع كند. هاشمي هم اكنون مجسمه تمام‌نماي حفظ وضع موجود است كه نهايتا فرايند اصلاحات را به اتاق‌هاي تاريك قدرت مي‌برد تا در چانه‌زني‌هاي سياستمدارانه و محافظه‌كارانه آنها را كند سازد. شايد اين تاريخي‌ترين انتخاب او باشد.
اصولا اتحاد هاشمي رفسنجاني با جريان راست در انتخابات مجلس شوراي اسلامي در محافل اصلاح‌طلب حركتي در جهت تضعيف جريان دوم خرداد ارزيابي مي‌شد.
محسن آرمين (عصر آزادگان-20/9/78 ) چهره شاخص سازمان مجاهدين انقلاب در اين زمينه گفت: "جناح راست تصور مي‌كند كه مي‌تواند با ورود رفسنجاني به مجلس حركت اصلاح‌طلبانه را كند سازد و با چنين فرضي است كه از او حمايت مي كند . گفته‌هاي شاخصان اين جناح در حمايت و تشويق رفسنجاني به حضور در انتخابات كاملاً مقصود آنها را نشان مي‌دهد كه في‌الواقع مي‌كوشند از فواصل بين جبهه دوم خرداد و رفسنجاني بهره‌برداري كنند ".
قاسم شعله‌سعدي(آفتاب امروز - 21/9/78) در گفتگويي به اين موضوع اشاره و تصريح كرد: "مجموعه برداشت جبهه دوم خرداد و جناح چپ اين خواهد بود كه يكبار ديگر حضور هاشمي در صحنه سياسي كشور مي‌تواند مانعي بر سر ادامه راه حركت جنبش دوم خرداد باشد ".
التبه برخي از اصلاح‌طلبان نيز سعي داشتند بدون درنظر گرفتن موقعيت و جايگاه هاشمي نسبت به اعلام حضور رييس مجمع تشخيص مصلحت خود را بي‌تفاوت نشان دهند.
كوروش فولادي نماينده جناح اقليت مجلس پنجم در اين باره گفت: "حضور هاشمي رفسنجاني در انتخابات مجلس همانند حضور ساير داوطلبان است و ايشان هيچ فرقي با سايرين ندارد ".
انتخابات مجلس ششم برگزار شد و نتايج آرا نشان داد كه هاشمي در آن مقطع از چه ميزان اقبال عمومي برخوردار است. البته پيش بيني هواداران هاشمي قبل از اينكه او به عنوان نامزد انتخاباتي در عرصه رقابت شركت كند، ارزيابي متفاوتي از شرايط و موقعيت سياسي و ميزان توجه مردم به وي بود، اشتباهي كه در برخي انتخابات هاي ديگر نيز تكرار شد.

نام: ط.ر   تاریخ: ۱۷ دي ۱۳۸۹
هاشمی همواره به عنوان عنصر تعادل در نظام در حال خدمت به انقلاب است.
نام: بی نام   تاریخ: ۱۷ دي ۱۳۸۹
چیه دست از سر سران فتنه برداشتید گیر دادید به هاشمی؟؟!!
نام: بی نام   تاریخ: ۱۸ دي ۱۳۸۹
آقا اصلا شما مطبو خوندید؟!!!


نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.