آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
لبنان و آینده

لبنان و آینده


سعدالله زارعي


سقوط كابينه «سعد حريري» در لبنان بار ديگر اين سؤال را فراروي افكار عمومي قرار داد: «آينده سياسي و امنيتي لبنان چه مي شود». رژيم صهيونيستي همزمان با اين تحول مهم به گشت زني هوايي روي پنج منطقه لبنان پرداخت و فرمانده «جليل شمالي» نيروهاي خود را به حال آماده باش درآورد. در فضاي بين المللي، آمريكا از مواضع سعد حريري در خصوص دادگاه بين المللي حمايت كرد، فرانسه كه تحولات لبنان را با دقت پي مي گيرد، سكوت كرد، عربستان و سوريه از روند اوضاع ابراز نگراني كردند و دبيركل اتحاديه عرب، لبناني ها را به آرامش و حل و فصل داخلي اختلافات خود دعوت كرد. اما رئيس جمهور لبنان كه طي سي ماه گذشته بي طرفي خود را حفظ كرده بود، تلويحا دوره نخست وزيري سعد حريري را پايان يافته خواند و اظهار داشت كه از روز دوشنبه- پس از تعطيلات رسمي لبنان- رايزني هاي خود را براي انتخاب «نخست وزير جديد» شروع خواهد كرد.

در خصوص مسائلي كه به اين نقطه ختم شد و مسائل پيش روي لبناني ها نكاتي وجود دارد كه به بعضي از موارد آن اشاره مي شود:
1- حدود سي ماه پيش و پس از نوزده ماه تنش شديد سياسي- فاصله آبان 85 تا ارديبهشت 87- و بعد از آن كه گروه حامي سعد حريري بخت خود را در درگيري نظامي- درگيري جنوب شرقي بيروت در هفته دوم ارديبهشت 87- آزمود، مخالفان مقاومت در «نشست دوحه» شركت كردند و به تنش امنيتي با مقاومت خاتمه دادند. پس از آن بود كه ميشل سليمان به رياست جمهوري انتخاب شد، سعد حريري نخست وزير شد، دولت وحدت ملي شكل گرفت، بحث درباره سلاح حزب الله از دستور كار گروه هاي لبناني خارج شد، اصلاح قانون انتخابات مورد توافق قرار گرفت و مقاومت به ثلث ضامن در دولت دست پيدا كرد. در آن مقطع آمريكايي ها اذعان كردند كه روند تحولات لبنان به ضرر آنان و به نفع بلوك مقاومت- ايران، سوريه، حزب الله و...- پيش رفته است. در اين سي ماه حزب الله موقعيت طلايي پيدا كرده بود و در خلال انتخابات مجلس- بيست خرداد 88- توانست بيش از هشتصد هزار رأي از يك ميليون و چهارصدهزار رأي مردم لبنان را بدست آورد. حزب الله در جريان تشكيل دولت توانست جناح اكثريت را به پذيرش تنها نيمي از كرسي هاي دولت متقاعد كند و عملا نيمي از كرسي ها را در اختيار خود داشته باشد. آمريكايي ها به همراه رژيم هاي عربي هوادار خود در منطقه تلاش كردند تا اين فضا را بهم بزنند و «اقتدار داخلي» مقاومت را مخدوش گردانند. آنان در لبنان موقعيت هاي خود را از دست داده بودند لذا به ناچار به «خلق موقعيت» روي آوردند. دادگاه بين المللي رسيدگي به ترور رفيق حريري و تغيير سمت و سوي اتهامات آن از سوريه به حزب الله از نظر آمريكايي ها ظرفيت اثرگذاري بر فضاي داخلي لبنان را داشت. آنان گمان مي كردند، حزب الله ناچار است با دادگاه كنار بيايد و رايزني هاي خود با گروه مقابل و طرف هاي بين المللي را براي كاستن از حكم دادگاه شروع كند آنگاه مي توان متقابلا از حزب الله تنازل در رويكردها و مواضع را مطالبه كرده و زمينه اجراي قطعنامه هاي بر زمين مانده 1559 و 1701 را دنبال كرد كه نتيجه حداقلي آن «خلع سلاح مقاومت» است. اما حزب الله حاضر نشد در زمين آمريكا و اسرائيل بازي كند و به جاي آن به افشاگري و مقابله با روند دادگاه بين المللي روي آورد. ماجرا در نهايت به اينجا ختم شد كه مهمترين حامي منطقه اي سعد حريري و جريان المستقبل- پادشاه عربستان- در سفر دو ماه پيش به بيروت، سعد را به كنار گذاشتن دادگاه فرا خواند. پس از آن سعد اعلام كرد كه دو قاضي لبناني عضو دادگاه بين المللي را به بيروت فراخوانده است. در اين اثنا سعد حريري دو بار به آمريكا فراخوانده شد، بهانه، عيادت از ملك عبدالله بود ولي پس از ده روز و موضع جديد حريري همه فهميدند كه حريري بشدت تحت فشار واشنگتن قرار دارد. در واقع آمريكا به قماري روي آورد كه گمان برد در آن داشت ولي مقاومت با منحل كردن كابينه، موقعيت بازي را از آمريكايي ها گرفت.

2- روند دادگاه بين المللي رفيق حريري كه با حضور 10قاضي غربي و 2 قاضي لبناني در اسفند سال 84- يك ماه پس از ترور حريري- شروع به كار كرد ابتدا سوريه را متهم كرد و با همين اتهام آمريكايي ها قطعنامه 1559- ناظر بر خروج سوريه از لبنان- را كه 5 ماه قبل از ترور حريري تصويب شده بود، عملياتي كردند و حدود دو ماه بعد نيروهاي نظامي سوريه از لبنان خارج شدند. پس از آن آمريكايي ها درصدد ساقط كردن دولت بشار اسد برآمدند كه موفقيتي نداشتند. مدتي گذشت تا اينكه دادگاه به سمت حزب الله نشانه رفت، آمريكايي ها بعد از ناكامي در جنگي همه جانبه، درصدد برآمدند با اجرايي كردن قطعنامه 1701، كوشيدند حزب الله را خلع سلاح نمايند كه موفق نشدند و اينك آخرين تلاش خود را براي ضربه زدن به مقاومت لبنان به كار بسته اند كه قطعا دستاوردي نخواهند داشت.

جالب اين است كه حزب الله حداكثر همكاري خود را با سعدالدين حريري براي شناسايي عوامل اصلي و فرعي ترور رفيق حريري ارائه كرده ولي سعد عليرغم آنكه مستندات دادگاه بين المللي از جمله «شاهدان» را مخدوش خوانده حاضر نشد پرونده اين شاهدان را به شوراي قضايي لبنان و هيات قضايي رئيس جمهور ارائه كند و يا از مدارك كاملا مستند و كارشناسي حزب الله كه حتي بعضي از مقامات رژيم صهيونيستي به درستي آن اذعان نموده اند، استقبال نمايد.
اين مسئله به خوبي نشان داد كه سعد اختياري ندارد و اين آمريكاست كه از سوي او و به نام او تصميم مي گيرد. سي ماه قبل و پس از توافق گروههاي لبناني در دوحه سخنگوي كاخ سفيد فاش كرد كه: «آمريكا عليرغم توافق دوحه به دو موضوع مهم يعني سلاح حزب الله لبنان و خارج كردن اين كشور از حوزه نفوذ سوريه اهميت مي دهد.» اينك 30 ماه از آن روز گذشته و اوضاع به ضرر آمريكا جلو رفته است. «اموس هارئيل» تحليلگر روزنامه صهيونيستي هاآرتص دو روز پيش در يادداشتي نوشت: «آمريكا به ناچار از تقسيم منطقه به سفيد و سياه و محور شر فاصله گرفته و به رنگ خاكستري نيز متمايل شده است.» وي دليل اين تغيير موضع آمريكا را افزايش قدرت ايران و ناتواني آمريكا در حل منازعات ارزيابي كرده است. آمريكا اينك به جاي تلاش براي ريشه كن كردن حزب الله درباره واداشتن آن به مذاكره مي انديشد كما اينكه درباره ايران نيز آمريكا به ناچار از واژگون كردن نظام آن به تلاش براي محدود يا متعهد كردن آن از طريق مذاكره مي انديشد. بنابراين روي آوردن آمريكا به دادگاه حريري براي آن نيست كه حزب الله را كنار بزند چرا كه توانايي آن را ندارد بلكه هدف آن است كه حزب الله خود را بخشي از منطقه اي بداند كه مسائل آن توسط شوراي امنيت و مراكزي نظير دادگاه حريري حل و فصل مي شود.

3-آنچه در عمل اتفاق افتاده اين است كه موقعيت خاندان حريري در پست نخست وزيري به مخاطره افتاده و فراكسيون سني (المستقبل) براي شكل گيري دولتي با محوريت كانديداي آنان ناچار به دادن امتيازات مهمي خواهد بود. حزب الله، جنبش امل و جريان آزاد ملي كه سه فراكسيون مهم مجلس و 10وزير كابينه را در اختيار دارند حاضر به پذيرش مجدد سعد به عنوان نخست وزير نخواهند بود مگر آنكه او كاملا از مواضع كنوني فاصله بگيرد و رسما بپذيرد كه خطا كرده است. اگر او اين را بپذيرد در واقع تير خلاص به سوي دادگاه بين المللي- يعني توطئه اصلي آمريكا و اسرائيل عليه مقاومت- شليك كرده است. معرفي فرد ديگري از فراكسيون تحت رياست سعد حريري هم مستلزم پذيرش او توسط مقاومت (نصرالله، بري و عون) مي باشد و در اين صورت آنان ناچارند فردي ميانه رو را معرفي نمايند كه يك پيروزي جديد براي حزب الله و... خواهد بود. اما اگر فراكسيون المستقبل بگويد سعد و لاغير در اين صورت رئيس جمهور ناچار است با ناديده گرفتن فراكسيون المستقبل و در رايزني با شيعيان، مسيحيان و دروزها- كه هيچكدام از عملكرد سعد راضي نيستند- يك شخصيت سني خارج از فراكسيون المستقبل- مانند عمر كرامي و نجيب ميقاتي- و يا فردي از فراكسيون المستقبل كه از عملكرد حريري ناراضي است را مامور تشكيل دولت نمايد. فراخوان، سخنان و اعتماد به نفس ميشل سليمان كاملا از وجود گزينه هاي مختلف براي نخست وزيري لبنان حكايت مي كند.

4- سفر سعد حريري به فرانسه و تركيه- پس از بركنار شدن- نشان داد كه مسير حركت سعد با محدوديت زياد مواجه شده است و او نوميدانه به اين در و آن در مي زند و تلاش مي كند كه شرايط را در خارج از لبنان به نفع خود تغيير دهد. خبرهاي مختلف بيانگر آن است كه مقامات فرانسوي از رفتار سعد و برنامه آمريكا ناراضي اند. فرانسه در طول سالهاي گذشته كه مسيحيان و ماروني هاي لبنان به سه گروه همراه مقاومت (دو حزب تحت رهبري ميشل عون و سليمان فرنجيه)، مخالف مقاومت (دو حزب تحت رهبري امين جميل و سمير جعجع) و متمايل به مقاومت (شخصيت هايي نظير ميشل سليمان و اميل لحود) تقسيم شدند سعي كرده است كه رابطه سنتي خود را با همه مسيحي ها حفظ كند از اين رو نمي تواند كنار حريري قرار گيرد. دولت تركيه هم در جريان جنگ 33روزه در كنار مقاومت قرار داشت و پس از آن هم روابط صميمانه اي با حزب الله داشته است. او طبعا در پاريس و آنكارا تلاش كرده تا مقامات اين دو كشور را قانع كند كه بسيار بعيد است كه اين اتفاق افتاده باشد. كما اينكه حريري در حال حاضر حتي عربستان را هم در كنار خود ندارد با اين وصف مي توان گفت آمريكايي ها از بي تجربگي سعد استفاده كرده و او را به نحو بلاهت آميزي ساقط كرده اند.

5- درباره چشم انداز آينده تحولات لبنان بايد گفت؛ روند تحولات و تجربه لبنان نشان مي دهد فرايند تشكيل دولت زمان بر خواهد بود چرا كه دولت جز با توافق گروههاي لبناني شكل نمي گيرد و توزيع قدرت در طوايف مختلف و عدم وجود فصل الخطاب، حل چالش موجود را به تاخير مي اندازد. اين تاخير لبنان را با بحران مواجه نمي كند چرا كه دولت در لبنان مسئوليت هاي محدودي در قبال مسائل داخلي لبنان دارد. از سوي ديگر ارتش و نيروهاي امنيتي تحت امر دولت نبوده اند و وضع باثباتي دارند امنيت منطقه اي لبنان هم عملا بر دوش مقاومت است و عدم وجود دولت آسيبي به مقاومت نمي زند.
از آنجا كه جريان 14مارس در لبنان فقط دولت را بطور نسبي در اختيار داشت، تاخير در شكل گيري دولت به آنان لطمه مي زند و بنابراين آنان اصرار بيشتري براي شكل گيري مجدد دولت خواهند داشت كه لازمه آن، دادن امتياز است، اولين امتياز، پذيرش جابجايي فرد ديگري به جاي سعد حريري است كه اگر اين اتفاق بيفتد گروه تجزيه شده 14مارس را به سمت فروپاشي سوق مي دهد و دسته بندي سياسي جديدي درلبنان شكل مي گيرد. انحلال كابينه، اولويت لبنان را از دادگاه حريري به شكل گيري دولت سوق داد و در واقع ميدان بازي را دگرگون ساخت و موضوعي امنيتي را به موضوعي سياسي تبديل كرد. يعني در واقع از امروز جريان 14مارس بايد صرفا براي بدست آوردن چيزي كه تا دو روز پيش در اختيار داشت، تلاش كند و مقاومت چيزي را به آنان خواهد فروخت كه از آن او نبوده است. اين يك نمونه است كه نشان مي دهد آمريكا، اسرائيل و وابستگان آنان فقط مي توانند انتحار و حماقت كنند.



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.