در يك از پست هاي قبلي مطلبي با عنوان تلمود نجس ترين كتاب دنيا نوشته بودم كه داراي نظراتي هم بوده كه بعضي ها در كامنت هايشان اظهار تعجب مي كردند از ديدگاه جهود در تلمود و بعضي ها هم توهين را بهترين منطق در باره اين مطلب مي دانستند .
واما حال نيز مطلبي تكميلي درباب عقيده يك يهودي خواهم گذاشت كه نه از تراوشات ذهن من است نه كسي مي تواند سنديت آن را زير سوال ببرد ! كتاب«تاريخ يهود،آيين يهود»نوشته«اسرائيل شاهاك»براياولين بار در سال 1994،در شرايطي كه يهوديان اين گونه در برابر انتسابجزييترين واقعيات به خود،حساسيت نشان ميدادند،از اهميت ويژهايبرخوردار است.اين اهميت بيشتر از آن جهت است كه كتاب حاضرتوسط يك يهودي برجسته و مطلع و يك نفر به اصطلاح«خودي»به طورمستند در مورد عقايد و رفتار همكيشان يهوديش نوشته شده است.اسرائيل شاهاك در سال 1933 در ورشو متولد شد.بخشي از دورانكودكياش را در اردوگاه اسراي جنگي«بلسن»گذرانيد.در سال 1945به فلسطين مهاجرت كرد.ايام جواني و دوران خدمت سربازي را دراسرائيل سپري كرد و سپس به ادامه تحصيل پرداخت و كرسي استاديدانشگاه«هبرو»اورشليم را به خود اختصاص داد.زبان عبري را به خوبيفرا گرفت و با حال و هواي اخلاقي خاص جامعه يهود كاملا آشنا شد.موضعگيريهاي شاهاك به طرفداري از فلسطينيان و انتقاد از رفتاراسرائيليها با آنان،مشهور است.وي در مدت سي سال دفاع از حقوق بشربه كرات از فلسطينيها به عنوان قربانيان آپارتايد ياد كرده است.
نويسنده كتاب درباره ساختار تلمود اين گونه بيان مي كند كه اين نكته بايد تفهيم شود كه منبع اعتبار يهوديت كلاسيك(ودر حال حاضر يهوديت ارتدكس)در تمام فرائض،و مبناي تعيين كنندهساختار حقوقي آن،تلمود يا به عبارت دقيقتر همان تلمود بابلياست،در حالي كه بقيه نوشتههاي مربوط به تلمود(از جمله تلمود به اصطلاح اورشليمي)،منابع تكميلي محسوب ميشوند.
شاهاك درباره ديدگاه يهوديان درباره قتل و كشتار اينگونه مي نويسد براساس قوانين مذهب يهود،قتل يك يهودي گناه كبيره و يكي از سهگناه شنيع(دو گناه شنيع ديگر،بتپرستي و زنا)است.محاكم شرع يهودو مقامات غير مذهبي،فارغ از محدوديتهاي عادي دادگستري دستوردارند هر كس را كه در قتل يك يهودي مقصر باشد،مجازات كنند.هريهودي كه به طور غير مستقيم باعث قتل يك يهودي ديگر شود،تنها درقبال آنچه كه قوانين تلمود آن را معصيت عليه«قوانين الهي»ميخوانند،مقصر قلمداد ميشود و به جاي افراد بشر بايد خداوند او را مجازات كند.اما وقتي كه محكوم،يك غير يهودي است،قضيه كاملا متفاوتاست.اگر يك يهودي،يك غير يهودي را بكشد تنها قوانين الهي را زير پاگذاشته و دادگاه نميتواند او را مجازات كند. و چنانچه به طور غيرمستقيم باعث مرگ يك غير يهودي شود،ابدا گناهي مرتكب نشده است
ودر ادامه شاهاك ديدگاه يه روحاني مطرح يهودي در باب قتل را بيان مي كنديكي از دو مفسر بزرگ شولبان آروخ وقتي به بحث غير يهوديميرسد ميگويد«يك غير يهودي را مستقيما نميتوان مورد اذيت قرارداد،اما اگر فردي به طور غير مستقيم به يك غير يهودي آسيب برسانداشكالي ندارد،مثل برداشتن نردبان پس از آنكه غير يهودي به داخلگودال افتاده باشد،چون اين آسيب رساندن مستقيم انجام نشده است. در عين حال اين مفسر اشاره ميكند كه هر عملي به طور غير مستقيم منجربه مرگ يك غير يهودي بشود،چنانچه موجب اشاعه خصومت نسبت بهيهوديان گردد،ممنوع است!
ودر جايي ديگر اشاره كرده بود كه ربي«شيمون»گفته است:«غير يهودي،حتي بهترينش همكشتني است.»؛«مار،حتي بهترينش،بايد مغزش متلاشي شود.»
طبق قاعده مورد نظر در تلمود اين مسأله به صورت يك قاعده كلي آمده است كه:«غير يهوديان نه بايد از چاه بيرون آورده شوند و نه به داخل آن هل دادهشوند.»ميمونيدس اين گونه توضيح ميدهد:ما نبايد موجب مرگ كساني شويم كه با آنان در جنگ نيستيم،اما اگرآنها حتي در آستانه مرگ قرار داشته باشند،نجاتشان ممنوع است. در ادامه هم مثالي زده مي شود براي درك مخاطب، به عنوان مثال اگر ببينيم يكي از آنها در حال غرق شدن در درياست،نبايداو را نجات دهيم.درست است كه در دستورات داريم:«تو نبايد بگذاريدوستت كشته شود.» اما[يك غير يهودي]«دوست تو»نيست.
مخصوصا يك پزشك يهودي نبايد يك بيمار غير يهودي را مداوا كند.ميمونيدس كه خود پزشك مشهوري است در اين خصوص با صراحت تفاوت بين«دوست تو»و«غير يهودي»را تكراركرده و اين طور نتيجه ميگيرد كه:«و تو بايد از اين قاعده بفهمي كهمداواي يك غير يهودي حتي در مقابل دريافت دستمزد نيز ممنوعاست...»
خوب از نوشت هاي بالا مشخص است كه جان انسان در نزد يهوديان چقدر ارزشمند است ! براي نجات بشريت چه ها كه نمي كند نمونه بارز آن هم در سرزمين هاي اشغالي به وضوع مشخص است.
اسرائيل شاهاك در جايي ديگر از كتابش به جرايم جنسي اشاره مي كند و اين گونه مي نويسد آميزش جنسي بين يك زن شوهردار يهودي با هر مردي غير ازهمسرش براي دو طرف گناه كبيره محسوب ميشود و يكي از سه گناهشنيع است.وضعيت زنان غير يهودي كاملا فرق ميكند.از نظر«هالاخا»،غير يهوديان كلا بدكارهاند و آيه«شهوت او مانند شهوت خر و نژادش[ازنطفه]مانند نژاد اسب است.» البته اين بدان معنا نيست كه آميزش جنسي مرد يهودي با زن غيريهودي مجاز است،درست بر عكس،مجازات هم دارد اما مجازاتاصلي بر زن غير يهودي تحميل ميشود كه بايستي اعدام گردد،حتي اگرتوسط مرد يهودي مورد تجاوز به عنف قرار گرفته باشد!
در جايي ديگر خوي نژاد پرستي آنها اين گونه به نمايش گذاشته مي شود به راستي آنچه آن ها به نام دين موسي انجام ميدهند از جانب خداست يا ساخته و پرداخته بلهوسي كاهنان جهود مي باشد قضاوت كاري سختي نيست!
در يكي از پاورگي ها اين كتاب مطلبي به چشم مي خورد كه دانستن آن خالي از لطف نيست!زن يهودي پس از به انجام رسانيدن غسل ماهانه(كه پس از آن مجامعت او باشوهرش اجباري است)،نبايد چشمش به چهار مخلوق شيطاني بيفتد.اينچهار مخلوق عبارتند از:غير يهودي،خوك،سگ و خر.در غير اين صورتبايد مجددا غسل كند.اين سنت در كنار رسوم ديگر،در كتاب Musar،راهنماي اخلاقي يهوديان،منتشره براي اولين بار در سال 1712 كه تا اوايلقرن حاضر يكي از معروفترين كتب در اروپاي شرقي و كشورهاي اسلاميبه شمار ميرفت و هنوز هم از پر خوانندهترين كتابها در برخي از محافلارتدكس به شمار ميرود،مورد حمايت قرار گرفته است.
دوستان اين گوشه اي از نوشته هاي اين كتاب بوده است و در بردارنده نمونه كوچكي از مباحث مطرح شده در آن، به قول معروف مشت نمونه خروار است . به اميد روزي كه ما شاهد نابودي اسرائيل باشيم .
: ته نوشت :
لازم مي دانم به اين نكته هم اشاره شود كه يكي از دوستان با نام امير مطلب تلمود نجس ترين كتاب دنيا را در سايت بالاترين قرار داده بودند به گفته ايشان سوز و گداز عجيبي براي يهود صفتان رخ داد و فحاشي هاي زيادي كردند و در نهايت نيز اين مطلب را حذف كردند .