اولين مناظره «حماسه ساز» بود يا «حماسه سوز»!؟
قطعا مناظرهي روز گذشتهي هشت كانديداي رياست جمهوري را بايد يكي از بزرگترين غافلگيريهاي چندماه اخير چه در بين برنامههاي رسانهي ملي و چه در بين مسائل مربوط به انتخابات رياست جمهوري يازدهم به حساب بياوريم.
به گزارش رجانيوز، مناظرههاي تلويزيوني در انتخابات 88 يكي از مهمترين دلايل مشاركت حداكثري مردم و همچنين يكي از پرمخاطبترين و جنجاليترين برنامههاي تاريخ صداوسيما بودند و به همين دليل هم از ماهها قبل انتظارها براي رونمايي از مناظرههاي انتخابات يازدهم آغاز شده بود. اما چيزي كه روز گذشته شاهد آن بوديم يك غافلگيري بزرگ هم براي خود كانديداها و هم براي مخاطبان بود و نهتنها هيچ رنگوبويي از مناظرات88 نداشت بلكه اساسا چندگام به عقب بزرگ در سير برنامههاي انتخاباتي رسانهي ملي به حساب ميآمد و از اشكال اساسي رنج ميبرد.
اولين نكتهاي كه در اين رابطه بايد به آن اشاره كرد اين است كه آنطور كه از شواهد و قرائن و بازخوردهاي مخاطبان و فعالان فضاي مجازي پيداست، همه بر اين مسئله متفقاند كه اين مناظرات برخلاف مناظرات 88 به نظر نميرسد تاثيري در مشاركت حداكثري مردم و افزايش شور انتخاباتي داشته باشند و شايد اصلا نتيجهي عكس نيز به همراه داشته باشند.
نكتهاي كه در اينجا بايد به آن اشاره شود اين است كه اساسا مهمترين كاركرد رسانهي ملي به دليل ضريب نفوذ بالاي برنامههاي انتخاباتياش در بين عموم مردم، در كنار معرفي و شناساندن كانديداها و برنامههاي آْنها براي انتخاب درستتر مردم، ايجاد شور انتخاباتيست. نكتهاي كه اصلا ديگر برنامههاي كليشهاي و تكراري رسانهي ملي از انجام آن عاجزند و همين مناظرات ميتوانست مانند انتخابات گذشتهي بزرگترين برگ برندهي صداوسيما باشد. فرصتي كه تا حدودي زيادي از دست رفت.
نكتهي ديگر اين است كه اصلا اگر براي مناظرهها جز ايجاد شور انتخاباتي نقش معرفي كانديداها را هم در نظر بگيريم، مناظرهي روز گذشته خيلي نميتواند در اين معرفي نيز نقش اساسي ايفا كند. مخاطبي را در نظر بگيريد كه هنوز كانديداي اصلح خود را انتخاب نكرده است و قرار است بعد از ديدن اين مناظرات تفاوتهاي گفتماني و برنامههاي نامزدها را دريابد و دست به انتخاب بزند. چنين فردي واقعا بعد از ديدن 4 ساعت گفتوگو كه به بازههاي زماني يك و نيم دقيقهاي خرد شده، چيز مفيدي از گفتمان و برنامههاي كانديداها خواهد فهميد؟ اصلا بعد از 4 ساعت صحبتهاي پيدرپي هشت كانديدا چيز زيادي از جزئيات مطالب مطرح شده از سوي آنها در ذهن مخاطب خواهد ماند تا آنها را تجزيه و تحليل هم بكند و دست به انتخاب بزند؟
جز اين، حتي اگر به بخش اول مناظره هم انتقادي وارد نباشد و در آن توزيع عادلانهي وقت بين هشت كانديدا را هم درست بدانيم و از رسانهي ملي تشكر هم بكنيم، بخش دوم مناظره را با هيچ منطقي نميتوانيم توجيه كنيم. به بخش دوم مناظرهها دو ايراد اساسي وارد است؛ اول اينكه حتي اگر سوالات گزينهاي طراحي شده و عكسهاي نمايش داده شده را داراي محتوا و منطق درستي بدانيم، اين قبيل تستها و نظرسنجيها بيشتر به درد روانشناساني ميخورد كه با استفاده از آناليز پاسخ فرد مورد پرسش تحليلي از روحيات و شخصيت آن به دست ميدهند، نه مردمي كه در روستاها و شهرهاي كوچك شاهد اين برنامهاند و قرار است با ديدن اين مناظره رئيس جمهور مطلوب خود را انتخاب كنند.
اين تازه درحاليست كه سير سوالات و تصويرها را درست بدانيم و به مدل كار ايرادي نگيريم. نكتهي بعدي اما همين است كه اصولا اين مدل برخورد با افرادي كه قرار است رئيس جمهوري اسلامي ايران باشند و در آينده به عنوان نمايندهي نظام اسلامي در بزرگترين و مهمترين مجامع بينالمللي حاضر شوند و به عنوان نمايندهي ملت ايران در برابر دوربين معتبرترين رسانههاي دنيا قرار بگيرند و از حقوق اين ملت دفاع كنند، پائين آوردن شان اين افراد و به تبع آن پائين آوردن شان جمهوري اسلاميست.
صداوسيما بايد تمام تلاشش اين باشد كه هر روز بر ميزان شان و رتبهي رئيسجمهور در نظر مردم و همچنين در نظر مخاطبان و رسانههاي خارجي بيافزايد، نه اينكه در همين ابتداي كار فضايي را براي پائين آوردن شان و سطح رياست جمهوري فراهم كند و حتي بعضا شرايط تمسخر برخي كانديداها را مهيا كند.
كاش مديران رسانهي ملي پيش از اين از كارشناسان بهتري براي طراحي مناظره استفاده ميكردند تا حداقل شاهد اعتراضات روز گذشتهي خود كانديداها نبوديم و صداوسيما ميتوانست نقش پررنگتري در ايجاد حماسهي سياسي ايفا كند، اما با اين تفاسير واقعا اميدواريم كه مديران صداوسيما فكري براي دو مناظرهي باقي مانده انجام دهند چون هم در برخي اخبار شنيده ميشود كه برخي كانديداها اعلام كردهاند با اين مدل در مناظرات بعدي شركت نخواهند كرد و هم مخاطبين ديگر مناظرات را پيگيري نخواهند كرد.
|