آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
دم خروس... یا عدالتخواهی تکنوکراتی

دم خروس... یا عدالتخواهی تکنوکراتی


عدل و داد


به نام خدا

در آغاز برای روشن شدن فضای عدالتخواهی باید به یک پرسش اساسی پاسخ داد و آن اینکه "حد یقف عدالتخواهی" کجاست؟ یعنی از چه زمانی به بعد، از عدالتخواهی و ظلم ستیزی مستغنی و بی نیاز خواهیم شد؟ اگر فقر اقتصادی و فحشا و فساد نباشد آیا باز هم دم از پرسش های عدالت محور خواهیم داشت؟ یا اصلا عدالتخواهان اصیل در چه مقاطعی تاریخی و در چه شرایطی دست به کار می شوند؟ و چه شرایطی آنها را راضی می کند؟  و به عبارت بهتر امام زمان (ع) با چه طیفی از مظالم درگیر می شوند و عدالت را به کار می بندد؟

برای پاسخ به این پرسش ناگزیر به شناسایی ابعاد استضعاف و تبعا عدالت و عدالت خواهی هستیم، اما باید اعتراف کرد که آنقدر ابعاد، ناشناخته و فهم نشده بوده و هست که بعضا از اساتید و چهره های لیبرال وطنی نیز ادعای عدالت و عدالت خواهی داشته و دارند.
زمانی که فقر و استضعاف یکی گرفته می شود، فقر زدایی و دولت رفاه نیز استضعاف زدایی تعبیر می شود و چه باک که نئوکلاسیک های اقتصاد خوانده نیز عدالتخواه! اما به محض اینکه میان فقر و استضعاف فاصله می افتد و حتی استضعاف ابعاد متنوع تری می یابد داستان عدالتخواهی تغییر می کند.

تمایز بین فقر و استضعاف در توجه به عدالت آشکار می شود که در تذکر به سیرت عدالت نتایج بعدی دیگری نیز آشکار می شود. اما استضعاف ستیزانی که نسبتشان را با صورت عدالتخواهی مشخص سازند از ابعاد دیگرش غمض عین خواهند کرد یعنی با اینکه از بین دوگانه فقر و استضعاف سراغ استضعاف را گرفته اما در ادامه استضعاف ستیزی از ابعاد دیگر استضعاف غفلت ورزیده و استضعاف را فقط در مسائل اجتماعی و اقتصادی جست و جو کرده و از دیگر شئون آن چشم پوشیده که این چشم پوشی، خود را ادامه مسیر زندگی عدالتخواهان نشان می دهد که اگر مسائل اقتصادی و اجتماعی جامعه مرتفع شود دیگر هیچ مطالبه جدی دیگری نخواهد داشت.

اما آیا همه ابعاد ظلم و استضعاف، اجتماعی و اقتصادی ست یا اصلا فقط به این مسائل منتهی می شود؟ یا... .

ابعاد و لایه های دیگر استضعاف با توجه به سیرت استضعاف است که هویدا می شود و پا را فراتر از صورت و مشهورات می گذارد.
به عقیده بنده یکی از لایه های دیگر آن، استضعاف معرفتی ست که بعید نیست با معرفی این بعد جدید، بسیاری از عدالتخواهان، ظالم و استضعاف زا تلقی شوند.
** اما استضعاف معرفتی جدای از این که می تواند عوامل فردی داشته باشد به عوامل سیستمی منتهی می شود یعنی ظلمی که توسط سیستم بر افراد و اقشار تحمیل می شود که مثلا؛

چه بسیار اتفاق می افتد دانشگاه ها و دانشکده های ایرانی که تبعا ظاهرا اسلامی و دینی نیز هستند بلایی بر سر دانشجوها می آورند که در توان هیچ گروه منحط و ضد انقلابی نبوده است، چه اینکه هندسه فرهنگی جامعه آموزشی چنان ضعیف کش و ظالم است که این فجایع را ترتیب می دهد. اما این دسته از مظالم جزء هیچ یک از مطالبات عدالتخواهان_ به غیر از مقام معظم رهبری_ در این چند ساله نبوده و با این بازخورد روبرو می شود که: کو ظلم؟ ظالم کجاست؟ و مظلوم کیست؟

** نکته دیگر این نگاه موجود این است که مخاطب عدالت دیگر انسان نیست چه این که هدف اقتصاد و اجتماع است و اگر مسائل اقتصادی و اجتماعی مرتفع شود دیگر مطالبه ای وجود نخواهد داشت حال این که با توجه به سیرت ظلم و عدالت مسئله و موضوع تغییر می یابد و اهداف از آن "مسائل ظاهری" تا "انسان" جابجا می شود.

با نگاه انسانی به عدالت، سیرت عدالت هم در نظر گرفته می شود(یا برعکس) و ابعاد دیگر ظلم نیز هویدا می شود اما اتفاقی که در خلا سیرت عدالتخواهی می افتد این است که عدالتخواهان تکنوکراتی رویش می کنند که این خلا جدی، هم ستاد عدالتخواهی و هم صف آن را زمین گیر می کند چه اینکه جدای از غفلت از این دسته از مظالم و عدم پیگیری آنها، خود عدالتخواهان را نیز می تواند عامل این ظلم قرار دهد و خود در بسط آن اثر گذارند.

با این وجود تاکیدات مقام معظم رهبری بر عدالت آموزشی، نظام فکری عدالتخواهی امروز دچار نقصان و کمبود جدی است و از فهم و درک چنین مسائل و مظالمی عاجز است. مظالمی که به شدت دردناک تر و مخربتر  و مهمتر از مظالم اقتصادی و اجتماعی که می تواند علت اینها نیز باشد.

برای لمس این خلا جدی می توان نمایی از اوضاع تشکل ها در قشر مذهبی و عدالتخواه را رصد کرد: برای عده بسیاری تشکیلات ستاد حوادث غیر مترقبه است که در نتیجه حوادث و مسائل بیرونی اصالت می یابد که اگر آن مسائل بیرونی حل و مرتفع شوند حیات و حضور تشکیلات منتفی و سالبه به انتفاع موضوع تلقی می شود.

اما اگر ظلم سیستمی معرفتی(تربیتی- پرورشی) نیز در دایره دیگر مظالم نظام فکری عدالتخواهان قرار گیرد گردهمایی و تشکیلات_ و به تعبیری دیگر سرپرستی و حفاظت معرفتی و تربیتی _ موضوعیت می یابد و داستان مرگ تشکیلات و تشکیلات بی روح منتفی می گردد که چه بسیار کارویژه ها و نهادهای تبعی و حاشیه ای که تشکیل می شوند و چه بسیار اولیایی که بر مهجورین صاحب ولایت می گردند. 
** یکی دیگر از نتایج این خلا، آسیب و استحاله خود عدالتخواهان است که این آسیب خود را در "روشنفکر" شدن ایشان نشان می دهد یعنی کسانی که عمری سینه چاک عدالت و ظلم ستیزی بوده اند و به روشنفکران و افرادی از این دست حمله برده و به کنش ایشان معترض بوده اند، حالا پس از عمری نتیجه کنش و ظاهر رفتارشان همانند همان روشنفکران شده است(به تعبیر دوست بزرگوارم "روشنفکری مستضعف مابانه"). حالا سرنوشت این عدالتخواهان یا چرخش از مواضع است و "ریزش" یا ادامه مسیر عدالتخواهی همراه با "دم خروس" و به تعبیری، عدالتخواهی تکنوکراتی.
در نتیجه هر چه تنوع طیف مظالم گسترده تر فهم و معرفی شود شئون عدالتخواهی عمیق تر و متکثر تر خواهد بود. استضعاف معرفتی به علت فقر واژه "عدالت معرفتی" نام نهاده شده که همین امر ضروری می نماید تا نوشته ها و بحث های بسیاری انجام شود تا واژه بهتری یافت شود یا از خطای در فهم این اصطلاح جدید جلوگیری شود

http://www.adlodad.blogfa.com



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.