حرف زیادی برای گفتن نیست. عکسها و تصاویر خود به اندازه کافی گویاست. انتشار این تصاویر به این خاطر نیست که درباره حق و باطل بودن خواستههای دانشجویان انگلیسی قضاوت کنیم، هدف ما تنها قضاوت درباره معیارهای دوگانه و متناقض مدعیان آزادی، دموکراسی و حقوق بشر است. البته یک نکته را هم باید در نظر داشته باشیم:
اعتراض دانشجویان انگلیسی که اینچنین با واکنش شدید پلیس مواجه شده، فقط و فقط به خاطر افزایش شهریه دانشگاههاست و ربطی به تغییر نظام حاکم بر انگلیس و مخالفت با ارزشهای غربی ندارد. این مساله در پوسترها و پلاکاردهایی که دانشجویان همراه خود دارند، کاملا مشهود است؛ اما سال گذشته ما در ایران شاهد هتاکی جماعتی بودیم که به بهانه انتخابات، علیه همه ارزشهای انقلابی نظام، ولایت فقیه، امام و رهبری شعار دادند و در حقیقت به خاطر تغییر نظام اسلامی و مخالفت با آن، دست به اغتشاش و آشوب زدند، آن وقت همین انگلیس ما را متهم به نقض آزادی و حقوق بشر میکرد.
اگر موقتا شایعات و دروغگوییهای رسانههای جریان سبز را علیه نیروی انتظامی و بسیج نادیده بگیریم و فقط همین رفتار ظاهری پلیسهای دو کشور را با هم مقایسه کنیم (بر فرض شباهت رفتار آنها با معترضان) میبینیم که معترضان انگلیسی تنها به خاطر یک مساله اقتصادی آنهم افزایش شهریه دانشگاهها مورد حمله پلیس قرار گرفتهاند اما معترضان ایرانی به خاطر مخالفت با حاکمیت و نظام اسلامی و به خاطر اهانت به ارزشهای اسلامی و انقلابی.
این در حالی است که در حوادث ایران، بسیاری از ماموران نیروی انتظامی و بسیج، توسط معترضان کاملا آرام و خداجوی سبز (؟!) مورد حمله و ضرب و شتم قرار میگرفتند. تنها یک نمونهی آن حادثه عاشورای سال گذشته بود که فیلم و عکس جنایات سبزها در آن روز بارها منتشر شده است. یک نمونه آن فیلم برهنه کردن یک بسیجی در خیابان و در مقابل دیدگان مردم! براساس اسناد به دست آمده و اعتراف سایتها و شبکههای خبری و ماهوارهای ضدانقلاب، بسیاری از منافقین و بهاییها با شکل و شمایل معترضان سبزپوش مشغول هتاکی علیه نظام بودند.
البته در حوادث سال گذشته فتنهگران و رسانههای حامی آنها از جمله بیبیسی، با بزرگنمایی و مظلومنمایی تا توانستند واقعیتها را تحریف کردند. اغتشاشات را به بسیجیها نسبت دادند، به تعداد شهدای کربلا، شهید جعلی ساختند، برای یک آدم زنده مجلس ختم برگزار کردند و برخی دیگر را مفقودالاثر و مفقودالجسد نامیدند، هتاکی روز عاشورا را عزاداری مردم خداجو نامیدند و جالب اینکه امروز بعد از گذشت یک سال از آن حادثه تلخ، بار دیگر همه آن اوباش فتنهگر را عزاداران معترض مینامند!
آن روزها تکیه بر بزرگنمایی برخورد پلیس ایران با فتنهگران و آشوبگران بود نه اغتشاشات و خرابکاریها، اما امروز بیبیسی تمرکز اصلی خود را روی آشوبها و خرابکاریهای دانشجویان انگلیسی گذاشته و رفتار پلیس انگلیس را کمرنگ میکند و دوستان ایرانی او هم از مواضع کیهان و بسیج دانشجویی شکایت میکنند!
البته ما هیچ اشتباهی را در کشور خود توجیه نمیکنیم و از ضرب و شتم هیچ هموطنی هم خوشحال نیستیم و ادعا نمیکنیم که هیچ بیگناهی در حوادث سال گذشته صدمه ندیده، اما با تحلیلها و ادعاهای مضحک و یکطرفه جماعت سبز هم مخالفیم.
استناد آدمهایی مثل موسوی بر «رد شدن ماشین نیروی انتظامی از روی یک آدم بیگناه، آنهم دوبار!» و این را نشانه ظلم نظام دانستن، نهایت سطح تحلیل این آدمها و بیشعوری و دروغگویی آنها را میرساند. شعور آدمهایی که عمدا میخواهند به دروغگوییهایشان ادامه دهند و حرفهای خودشان را عین واقعیت بدانند.
در همین قضیه، مساله را طوری بیان میکنند که گویا آن خودروی پلیس عمدا و با آگاهی کامل و با دستور مقامات نیروی انتظامی به قصد کشتن کسی از روی او رد شده است! اما واقعیت این نیست. واقعیت این است که در روز عاشورا جماعتی وحشی و به دور از آداب و مرام انسانیت به خودروها و پایگاههای پلیس در برخی خیابانهای تهران حمله و رانندگان آن خودروها را پیاده میکردند و بر سر و صورتش میکوبیند و خونینش میکردند و سپس آن خودرو را آتش میزدند. اتفاقا فیلم و عکس چنین صحنههایی همان روز و همان شب توسط خود سبزها به عنوان نقطه قوت و قدرت آنها در بسیاری از شبکههای اینترنتی و ماهوارهای منعکس شد.
البته ما هم از کشته شدن آن فرد مورد نظر متاسفیم، اما رد شدن آن خودرو از روی او را باید با در نظر گرفتن چنین فضایی و چنین شرایطی مورد تحلیل و بررسی قرار داد. اگر موسوی و حامیان چشم و گوش بستهاش، مدعی عمدی بودن آن حادثه هستند، فقط یک هزارم درصد هم احتمال بدهند که راننده آن خودرو با مشاهده رفتار وحشیانه جماعت سبز، در حال فرار و نجات جان خود بوده و وقتی به مانعی برخورد کرده، به عقب برگشته و متوجه نشده است که کسی پشت سر او هست یا نیست! همان طوری که گفتم این یک احتمال است، همچنانکه ادعای موسوی و دوستانش نیز تنها یک ادعاست!
حوادث روز عاشورا و هتاکی فتنه گران و حوادثی مانند رد شدن ماشین نیروی انتظامی از روی این شحص، فقط یک نمونه از جنجالهای تبلیغاتی سال گذشته سبزها علیه نظام بود که متاسفانه به علت عدم پاسخگویی درست و به موقع مسئولان نیروی انتظامی، هنوز هم شاهد ادامه چنین دروغهایی از زبان موسوی و حامیانش هستیم.
به هر حال، حوادث این روزهای انگلیس و ضرب و شتم دانشجویان آن کشور توسط پلیس، دلیل آشکاری است بر این همه تناقض مدعیان طرفداری از حقوق بشر و آزادی. ما که ادعایی نداریم، لااقل شما آبروی آزادی و دموکراسی و حقوق بشر را نبرید!
منبع عکسها : گاردین و تلگراف
http://www.ahestan.ir/