آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
 شرط همراهي

شرط همراهي


حسين شمسيان


امام حسين(ع) در طول سفر خود از مدينه تا مكه و از مكه تا كربلا و تا هنگام شهادت سخنان و فرمايشات گوهرباري دارند كه هر يك به تنهايي براي هدايت عالميان كافيست اما آنچه اين نوشتار در پي آن است و بدان مي پردازد، آخرين فراز از آخرين خطبه آن حضرت هنگام خروج از مكه است. امام عليه السلام در روز هشتم ذيحجه سال 60 هجري (يوم الترويه) در فرمايشات كوتاهي بعنوان اتمام حجت بر همه كساني كه به حج آمده بودند- و در اصل در اتمام حجتي به همه تاريخ و هر آنكه كلام گوهربارش را مي شنود- با اعلام رسمي قصدش براي عزيمت به سوي كوفه، ويژگي كساني را كه شايسته همراهي با آن كاروانست برمي شمرد. و اگر قبول داشته باشيم كه كاروان حسين تا هميشه تاريخ در حركت است- كه چنين است- صفات اهل حق براي هميشه تاريخ در اين چند عبارت بيان شده است. حضرت پس از ذكر مقدماتي مي فرمايند: «... الا و من كان با ذلا فينا محجته و موطنا علي لقاءالله نفسه، فاليرحل معنا...» تنها همين چند عبارت نوراني، تكليف همه مدعيان همراهي با امام را تا هميشه تاريخ روشن نموده است. امروز هم هركه داعيه سربازي و انتظار حجت غايب از نظر و وفاداري به فرمان نايبش دارد، بايد كه خود را در اين بوته بيازمايد.
1- «با ذلا فينا محجته»
امام(ع) نخستين شرط همراهي را «بذل» اعلام مي فرمايند. مي دانيم كه بذل با همه خيرات و احسانهاي ديگر فرق دارد. اول آنكه بذل بي حساب و شمارش است و ثانيا بي چشمداشت و توقع. حتي هبه هم ممكن است در عوض چيزي باشد و يا بخشي از مايملك باشد اما بذل يعني آنكه هر آنچه هست، بي حساب و بي توقع به پاي كسي ريخته شود. امام(ع) مي فرمايد هر كه سر همراهي با ما را دارد، حسابگر نباشد، بذل كند؛ بي حساب و بي شمارش اما چه چيزي را بذل كند؟ مالش را؟ مركبش را؟ امام مي فرمايد آنكه سر همراهي ما را دارد بايد كه جانش را بذل كند يعني تنها با گرانبهاترين سرمايه مي توان به صف فدائيان امام ملحق شد. ولابد آنكه جانش را در طبق اخلاص مي گذارد، از بذل آنچه مادون آن است، ابايي ندارد. اما نكته ديگري هم در اين فرمايش هست و آن اينكه جانش را در راه ما بذل كند يعني تنها و تنها در راه ما جانفشاني كند و نه به هيچ قصد و نيت ديگري. اين نكته مهمترين نكته اين قسمت از فرمايش امام است و به نوعي شاه كليد فرمايش حضرت است. يعني فقط و فقط خلوص نيت در اين معركه خريدار دارد و لاغير.
2- «موطنا علي لقاءالله»
يعني آنكسي شايسته همراهي با امام را دارد كه «قصد اقامت در جوار قرب الهي كرده باشد» توطن كند يعني از وطن فعلي اعراض كند و قصد اقامت در جايي ديگر بنمايد. دنيا را با همه زيبايي ها و چرب و شيرينش طلاق بدهد و براي وصول به لقاي الهي و آرميدن در جوار قرب الهي، لحظه شماري كند. پس آنكه اندكي از حب دنيا در دلش باشد نمي تواند با اين كاروان همراهي كند.
3- «فاليرحل معنا»
اينجا نيز 2 نكته مهم و قابل توجه وجود دارد. نخست عبارت «فاليرحل» است. رحل به معني كوچ كردن و دل كندن از جايي به قصد جايي ديگر است و با سفر كردن فرق دارد. آنكه به سفر مي رود، خانه و كاشانه اش را در پشت سر مي گذارد و «مي رود تا بازگردد» اما راحل و كوچنده همه هستي و زندگي اش را با خودش مي برد و چيزي و جايي ندارد تا اميد به بازگشت به آن را داشته باشد. امام هم مي فرمايد كوچ كند نه مسافرت يعني بيايد اما فكر بازگشت در سرش نداشته باشد. بيايد اما اميد به وطن و مال و اهل و عيال نداشته باشد. بيايد، آمدني بي بازگشت. حتي نيم نگاهي هم به پشت سرش نداشته باشد و به معني واقعي از دنيا دل بكند. اما نكته دوم و مهمترين نكته اين فرمايش تاكيد بر «معنا» است. امام مي فرمايد اگر كسي همه اين شرايط را داشته باشد، باز هم يك نكته تا فلاح و رستگاري فاصله دارد و آن يك نكته- كه مهمترين هم هست- اين است كه بايد «همراه ما» باشد نه جلوتر و نه عقب تر. نه خودسر و خودمختار و نه عقب مانده و مذبذب. يعني اگر از دنيا و مافيها دل كنده است، اگر آماده كشته شدن است و اگر... اما بدون ما قصد حركت و اقدام داريد، اجر و ارزشي در انتظارش نيست و سعادت تنها و تنها در گرو همراهي و اطاعت از ماست. و اينگونه از خيل جمعيتي كه با امام از مكه خارج شدند و ايشان را همراهي مي كردند، اندك اندك كاسته شد! حتي عده اي در شب عاشورا اردوي امام را ترك كردند و رفتند! بسياري از آنها كه امام را ترك كردند، بعدها پشيمان شدند و حتي دست به اقداماتي زدند، اما واضح است كه بدليل نداشتن يكي از صفات فوق- و بويژه عدم اطاعت از امام در بزنگاه حادثه- شايستگي همراهي امام را براي هميشه از دست دادند و حسرت آن تا ابد بر دلشان باقي ماند.
اكنون آنها كه عاشورا را صحنه تمام نماي رويارويي حق و باطل مي دانند، مدعي پيروي از امام حسين(ع) هستند و خود را آرزومند ظهور فرزندش مهدي(عج) مي دانند، بايد كه تن به اين محك محكم و تعيين كننده بسپارند تا يك بار براي هميشه تكليفشان روشن شود. آنها كه آن روز نايب و فرستاده امام را در كوفه، خائنانه تنها گذاشتند مدتي بعد، در كربلا، عليه آن حضرت شمشير كشيدند و داغ ننگ قتل پسر پيامبر(ص) بر پيشانيشان نقش بست. آنها همراهي فرستاده امام را برنتافتند، طبيعي بود كه امام را تنها بگذارند. عده اي با نخستين تهديد پسر مرجانه، جبهه حق را ترك كردند! حتي خنثي هم نماندند بلكه به جبهه باطل پيوستند! هرچند فرقي نمي كرد كسي كه همراه امام نبود، پشت به حق كرده بود و هرجا كه باشد فرقي نمي كند. عده اي امام را تنها گذاشتند آنگاه كه ديدند حكومت به دست امام نمي افتد و سفره دنيايشان آباد نخواهد بود! حتي عده اي از در نصيحت درآمدند كه امام را از راهي كه خدا برايش رقم زده بود بازدارند! و كار تا آنجا بالا گرفت كه از ميان خيل عظيم مسلمين آن روز، تنها 72 نفر شايسته همراهي امام شدند! امروز هم چنين است. مدعيان انتظار حضرت حجت، چه ميزان به فرامين نايبش گوش دل مي سپارند؟ مي شود مسلم را در مسجد كوفه تنها گذاشت و فردا در صف ياران امام در كربلا بود؟! آيا در بزنگاههاي حادثه و در كشاكش وقايع تعيين كننده تاريخي، سكوت پيشه مي كنند و اصطلاحا «احتياط» مي كنند تا مسلم به بالاي بام دارالعماره برود و يا مردانه و بي هيچ ترديدي در جهت اجراي امر امام و ياري فرستاده اش حكم مي دهند و عمل مي كنند؟ در لحظه انتخاب بين امام و ثروتشان، بين امام و حزب و قبيله شان، بين امام و زن و فرزندانشان و در يك كلام در لحظه انتخاب بين امام و دنيايشان چه مي كنند؟ حسين(ع) فرزندانش، برادرانش، اصحابش در يك كلام همه چيزش را فدا كرد تا دين حق بماند و اكنون آيا مدعياني كه حاضر نيستند سخني بگويند كه اندكي منافعشان به خطر بيافتد يا به مذاق حزب و زن و فرزندانشان ناخوش آيد، شايسته همراهي امام و نايب امام هستند؟ عاشورا صحنه رويارويي هميشگي تمامي حق عليه باطل است فاعتبروا يا اولي الابصار.



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.