آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ يكشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
مسؤولان ما مخالف شبکه‌های اجتماعی نیستند؛ شبکه‌ها را نمی‌شناسند!

مسؤولان ما مخالف شبکه‌های اجتماعی نیستند؛ شبکه‌ها را نمی‌شناسند!


سرویس فضای مجازی مفیدنیوز :: یکی از آسیب‌های عدم شناخت مسؤولان و کارشناسان از این فضا، همین است که کل شبکه‌های اجتماعی را منحصر به یک محصولش (مثلا فیس‌بوک یا واتس‌اپ یا وایبر) می‌شناسند. یعنی فکر می‌کنند اگر کسی مخالف فیس‌بوک است، انگار که کلاً مخالف کل شبکه‌های اجتماعی است و احتمالاً کلاً اینترنت را هم فاسد و تهدیدآمیز می‌داند.

تاریخ: ۲۳ آبان ۱۳۹۳

توانایی کنترل یا عدم کنترل شایعات در رسانه‌های اجتماعی، هم‌چنان به عنوان یکی از موضوعات داغ محافل علمی و رسانه‌ای محسوب می‌شود. موضوعی که چند روز قبل، دکتر علی‌اکبر جلالی، عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت کمی درباره آن صحبت کرد.

در همین زمینه، به نظر می‌رسد نیاز است تا نکاتی مطرح شود، تا علاوه بر قضاوت مخاطبان محترم، بتوان فضای گفت‌وگوی دو طرفه را ایجاد کرد.

1. کنترل مطلق یا نسبی رسانه‌های اجتماعی
در این‌که امکان کنترل مطلق رسانه‌های اجتماعی، به خصوص شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد شکی نیست. چرا که طرف ارسال کننده محتوای رسانه‌های اجتماعی انسان است و تنها هوش انسان می‌تواند مطلقاً بر محتوای تولید شده توسط خود نظارت کند که با حجم بالای محتواهای ارسالی برخط (Online) عملاً این اتفاق غیر ممکن است.

اما تجربه چند سال گذشته در شبکه‌هایی چون فیس‌بوک و توئیتر، به هر ناظری نشان داده است که می‌توان با اِعمال مدیریت، کنترل نسبی بر انواع شبکه‌ها داشت. کنترلی که عموماً و طبیعتاً در دست مدیریت هر شبکه است.

حذف سلیقه‌ای حساب‌های کاربری مرتبط با جریان مقاومت اسلامی یا تهدیدکننده امنیت رژیم صهیونیستی یا حساب‌های شبکه پرس تی.وی، نشان‌دهنده این است که تیم مدیریت هر شبکه کنترل نسبی بر آن شبکه دارد. کنترلی که عموماً بر اساس قوانین محدوده تحت تملک آن شبکه است.

حالا این‌که چه‌طور می‌توان نسبت قدرت کنترلی مسؤولان جمهوری اسلامی و یک شبکه اجتماعی غیر ایرانی (مانند فیس‌بوک) را کشف کرد، موضوعی است که احتمالاً به بحث‌های جدی‌تر و عمیق‌تری نیاز دارد.

2. قصه بهره‌برداری ما از شبکه‌های اجتماعی خارجی
دقیقاً «یکی از چالش‌های ما این است که نتوانسته‌ایم از شبکه‌های اجتماعی به صورت منطقی استفاده کنیم». دقیقاً هم علتش این است که ابزارهای کنترلی این شبکه‌ها در دست مسؤولان ما نیست و مدیران این شبکه‌ها قوانین داخلی کشور ما را به رسمیت نمی‌شناسند.

همین باعث شده است که عده‌ای از کاربران -بعضاً با حمایت مدیران شبکه‌های اجتماعی- صدایشان از دیگر کاربران بلندتر باشد و از دست مسؤولان ما هیچ کاری برنیاید و نتیجه همین باشد که می‌بینید: آسیب‌های یک شبکه از فرصت‌هایش بیش‌تر به ما رخ‌نمایی می‌کند!

3. مسؤولان ما مخالف شبکه‌های اجتماعی نیستند؛ شبکه‌ها را نمی‌شناسند!
همه مشکل این‌جاست که مسؤولان فرهنگی و فنی کشور ما، شبکه‌های اجتماعی را نمی‌شناسند؛ که اگر می‌شناختند، شبکه اجتماعی ایرانی «کلوب» از سال 84 مورد بی‌مهری مسؤولان قرار نمی‌گرفت.

واقعیتش را بخواهید هیچ‌کس ذاتاً مخالف شبکه‌های اجتماعی نیست. اگر این‌طور بود که همین چند شبکه ایرانی را هم نداشتیم، اما عدم شناخت صحیح مسؤولان و سیاست‌گذاران از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی باعث شده که ایرانی‌ها بیش‌تر از آن‌که شبکه‌های اجتماعی ایرانی را بشناسند، با شبکه‌های اجتماعی آمریکایی دَم‌خور باشند.

یکی از آسیب‌های عدم شناخت مسؤولان و کارشناسان از این فضا، همین است که کل شبکه‌های اجتماعی را منحصر به یک محصولش (مثلا فیس‌بوک یا واتس‌اپ یا وایبر) می‌شناسند. یعنی فکر می‌کنند اگر کسی مخالف فیس‌بوک است، انگار که کلاً مخالف کل شبکه‌های اجتماعی است و احتمالاً کلاً اینترنت را هم فاسد و تهدیدآمیز می‌داند.

واقعیت تلخ این است که کشور ما از این آسیب شدیداً رنج می‌برد و کسی هم نمی‌خواهد مملکت‌مان را از این رنج برهاند. حالا برخی از جهالت نمی‌خواهند و برخی دیگر هم انگیزه‌های سیاسی دارند.

4. بهترین راه؛ قانون‌مند کردن فضای مجازی
«بهترین راهکار برای جلوگیری از دامن زدن به این شایعات در فضای مجازی قانون‌مند شدن است». این جمله متعلق به دکتر جلالی است. یک راهکار کاملاً صحیح و کارشناسی شده. اما چه‌طور باید فضای مجازی را قانون‌مند کرد؟

مگر قانون‌مند کردن فضای مجازی، چیزی غیر از «ضابطه‌مند کردن» این فضا و «منظم کردن» این فضاست؟

اگر کشوری مانند عربستان سعودی «پلیس فیس‌بوک» راه می‌اندازد، از آن‌طرف هم فیس‌بوکی هست که پاسخ پلیس سعودی را بدهد. اما وقتی به‌خاطر تحریم‌های دولت آمریکا، فیس‌بوک به درخواست‌های دولت جمهوری اسلامی پاسخی نمی‌دهد، چه انتظاری هست که فیس‌بوک و امثال آن در «جامعه قانون‌مند مجازی» کشورمان، جایگاهی داشته باشد؟

مگر می‌شود انتظار داشت خیابان‌های شهری قانون‌مند شود و همه خودروهای عبوری دارای پلاک باشند و از قوانین پیروی کنند، اما دو-سه خودرو را از رعایت قوانین مستثنا کرد؟

هیچ‌کس از فضای مجازی قانون‌مند بدش نمی‌آید. فضای مجازی که حقوق مردم در آن به رسمیت شناخته شود و شایعه‌پراکنی در آن به حداقل برسد. اما حقیقت این است که چند یاغی می‌خواهند امنیت این شهر قانون‌مند را به‌هم بزنند. آیا به نظر شما باز هم باید چشم‌هایمان را به روی این یاغی‌ها ببندیم؟!

منبع: گرداب



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.