دلیل تمایل تهرانیها به استفاده از خودروی شخصی؟
رجا نیوز
تمایل افراطی تهراننشینان به استفاده از وسیله نقلیه شخصی که بیشتر اوقات هم به صورت تکسرنشینی بروز دارد، مسئله ای است که مدتهاست مورد پرسش متولیان امر قرار دارد. این اشتهای شهروندان در حالی است که تهرانیها به صورت کاملاً ملموسی تبعات استفاده نکردن از ناوگان حمل و نقل عمومی را از جمله ترافیک، آلودگی و محدودیتهای ترافیکی (طرح ترافیک و طرح زوج و فرد) می چشند.
اولین پاسخی که در مورد این ابهام به ذهن میرسد، پاسخگو نبودن ظرفیت حمل و نقل عمومی تهران برای تقاضای انبوه مردم است. این جواب، اگرچه بخش بزرگی از واقعیت را تشکیل می دهد اما تمام ماجرا این نیست. در حال حاضر، تعداد زیادی از مسیرها وجود دارد که در آنها، تعداد صندلیهای حمل و نقل عمومی (به خصوص تاکسیها) بیشتر از تعداد مسافران است و یا آنکه هستند مردمی که علیرغم شلوغی نسبی اتوبوس و مترو بهخاطر عوامل دیگری متمایل به استفاده از این وسایل نیستند.
با این حال، عنصر مهمی که در این مسئله وجود دارد و متاسفانه اصلا مورد توجه مسئولان حمل و نقل قرار نگرفته است، "مولفه های روانی" است. مصادیق زیر که ممکن است به صورت روزمره بارها با آن مواجه شویم، بخشی از همین مولفه ها است:
** سوار تاکسی می شوید، راننده تاکسی در حین طی طریق، نوار یا دیسک مبتذل خود را درون کاست می گذارد و صدای گرومپ گرومپ، یا چهچه زنی و یا رپ خوانی مستهجن و یا سایر صداهای نامتعارف را به گوش سرنشینان تحمیل میکند و بارها پیش آمده که اعتراض به این اقدام ناهنجار رانندگان، عواقب ناگواری را درپی داشته است. این معضل در ونها و برخی اتوبوسهای خصوصی هم مشاهده شده است.
** مجددا سوار تاکسی می شوید و وقتی به مقصد می رسید، راننده مبلغ اضافه تری نسبت به کرایه مصوب از شما میخواهد.
** سوار مترو می شوید و می بینید که در برخی واگنها اختلاط بی مورد دختران و زنان با مردان وجود دارد و در بسیاری از موارد، صحنه های بسیار زشت و اسفناکی در این گونه واگنها مشاهده می شود که حقیقتا قلم از بیان آن شرم دارد.
** سوار تاکسی یا اتوبوس یا مترو می شوید و در مسیر مجبور هستید به نق و نوقهای راننده یا برخی سرنشینان و یا احیاناً اهانتهای آنان و یا شوخیهای مبتذل آنان که بعضا هم رکیک می شود، گوش بدهید. در تاکسیها، فحاشی به رانندگان دیگر هم که اصطکاک ترافیکی با راننده تاکسی پیدا می کنند، سکه رایج است. درگیری رانندگان اتوبوسها با مردم هم به دفعات دیده شده است.
** چند جوان در مترو جمع شده اند و شوخیهای رکیکی با هم می کنند و یا آن که صدای موزیک موبایل خود را آنقدر بلند کرده اند که بعید نیست دامنه آن تا واگنهای پس و پیش هم برسد.
این عوامل روانی که بهطور منفرد ناچیز بهنظر میرسند و مصادیق دیگری هم برای آن می توان یافت، دلایل مهمی در رغبت نداشتن مردم به استفاده از تاکسی، اتوبوس و مترو است. اگر بخواهیم خوشبین باشیم حداقل باید به این نکته اذعان کنیم که این عوامل روانی، وقتی با عوامل مادی، جمع می شود تبدیل به توجیهی می شود برای مردم در استفاده از خودروی شخصی.
در عین حال، مسئولان امر اگر به آرامش روانی و معنوی جامعه فکر نمی کنند، حداقل برای کاهش استفاده از خودرو شخصی و به تبع آن افزایش استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی هم که شده فکری به حال معضلات یادشده بکنند.
سید مصطفی میرمحمدی
|