آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
خط امام(ره) و ملي گرايي -   بروند گم بشوند اين ملي گراها!

خط امام(ره) و ملي گرايي - بروند گم بشوند اين ملي گراها!


ابراهيم حاجي محمدزاده


«... همين نژادبازي كه اسلام آمد و قلم سرخ روي آن كشيد، و ما بين سياه و ما بين سفيد، مابين ترك و مابين عجم مابين عرب و مابين غيرعرب هيچ فرقي نگذاشت، و فقط ميزان را تقوا، ميزان را از خدا ترسيدن، تقواي واقعي، تقواي سياسي، تقواهاي مادي، تقواهاي معنوي، ميزان را اينطور قرارداد «ان اكرمكم عندالله اتقيكم»(1) ترك و فارس ندارد، عرب و عجم ندارد، اسلام نقطه اتكاست، قضيه نژادبازي يك ارتجاعي است».(2)
رهنمود فوق كه به تاريخ 18 شهريور 1343 از سوي حضرت امام(ره) بيان گرديده است نشان دهنده حساسيت ايشان به سوء استفاده استعمارگران از موضوع ملي گرايي است. امام(ره) در تمامي سال هاي قبل و بعد از پيروزي انقلاب همواره يادآور مي شوند كه استعمارگر فرتوت انگليس و آمريكاي جهانخوار اغلب توانسته اند با خدعه ملي گرايي و تفرقه در دنياي اسلام مانع حركت يك پارچه ملت هاي مسلمان عليه استعمارگران شوند.
«... شايد بسياري، بعضي از شما يادتان بيايد جنگ بين المللي را جنگ اول بين المللي را، كه با مسلمين و دولت بزرگ عثماني چه كردند. دولت عثماني يكي از دولي بود كه اگر با شوروي طرف مي شد، گاهي او را به زمين مي زد، ساير دول حريف ميدان او نبودند... آنها ديدند كه با اين دولت اسلامي به اين قوي اي نمي شود چاره اي كرد، نمي شود ذخاير را برد. بعد از اينكه در آن جنگ- با آن بساط - غلبه پيدا كردند. تجزيه كردند دولت عثماني را به دول بسيار كوچك كوچك...»(3) و اين دولت هاي كوچك را با اشاعه ملي گرايي و دوري از اتحاد اسلامي توسط مزدورانشان روز به روز متفرق تر نمودند «... آن چيز مهمي كه دول اسلامي را بيچاره كرده است و از ظل قرآن كريم دارد دور مي كند آن قضيه نژادبازي است، اين نژاد ترك است، بايد نمازش را هم تركي بخواند. اين نژاد ايران است بايد الفبايش هم چه جور باشد. آن نژاد عرب است عروبت بايد حكومت كند نه اسلام، نژاد آريايي بايد حكومت كند نه اسلام! نژاد ترك بايد حكومت كند نه اسلام اين نژادپرستي، كه در بين آقايان حالا دارد رشد مي كند و زياد مي شود و دامن مي زنند به آن... . اين نژادپرستي كه يك مسئله بچگانه است در نظر، و مثل اينكه بچه ها را دارند بازي مي دهند. سران دول را دارند بازي مي دهند آقا تو ايروني هستي! آقا تو ترك هستي! آقا تو نمي دانم اندونزي هستي! آقا تو چه هستي، آقا تو كجايي هستي، بايد مملكت خودمان را چه بكنيم! غافل از آن نكته اتكايي كه همه مسلمين داشتند! افسوس! افسوس! كه اين نكته - نقطه- اتكا را از مسلمين گرفته و دارند مي گيرند...»(4)
علي رغم پيروزي و تداوم انقلاب اسلامي و خنثي شدن تمامي فتنه ها و توطئه ها عليه گسترش انقلاب اسلامي استكبار جهاني و مزدوران آنها بزعم خويش همواره از ملي گرايي بعنوان تنها راه مقابله با ارزش هاي الهي و جهاني اسلام در ايران بهره گرفته و اميدوار بوده اند كه الگوي ضداسلامي و نيمه موفق پان تركيسم در تركيه و پان عربيسم در كشورهاي عربي را توسط ايادي خود پياده نمايند «... الان هم كه من و شما اينجا نشسته ايم همچو فكرهايي هست كه متأسفند از اينكه اسلام بر مليت غلبه كرده و مي گويند مليت ما، مليت ما، ...»(5)
آنچه كه ايران را از ساير كشورهاي اسلامي در عدم موفقيت فتنه استكبار جهاني در دامن زدن به نژادپرستي و انزواي اسلام ناب متمايز مي نمايد. حضور دائم روحانيت متعهد در پاسداري از ارزش هاي اسلام ناب در صحنه سياسي جامعه از قبل از مشروطيت تاكنون بوده است. فتواي تحريم تنباكو توسط مرجع تقليد شيعيان و شهادت شيخ فضل الله نوري در راه دفاع از مشروطه مشروعه ايستادگي شهيد مدرس در مقابل رضاخان كه مي خواست مجري سياست هاي اربابان آتاترك در ايران گردد و ماجراهايي كه قبل و بعد از كودتاي 28 مرداد بين مصدق طرفدار ملي گرايي و مرحوم آيت الله كاشاني و مردم متدين اتفاق افتاد. همه و همه استكبار غربي و مزدوان ملي گرايي آنان را وادار نمود در آغاز هر قيام بناچار رهبري روحانيت را در آغاز بپذيرند. بطور نمونه درباره جريانات دوران مشروطه از قول ملي گراهاي آن زمان و رهبري دو روحاني مشهور مدافع مشروطه آيات عظام طباطبايي و بهبهاني آمده است كه: «ما امروز اين سيدين را تا چندسالي لازم داريم، بعد از آني كه قوه و قدرت در ما پديد شد، اگر خدا اينها را دفع نكرد و به مرگ طبيعي نمردند، خودمان آنها را دفع خواهيم نمود.»(6)
بر همين روال حضرت امام(ره) درباره دوران قبل از به قدرت رسيدن رضاخان نيز يادآور مي شوند: «در طول اين پنجاه سال كه تمامش را من شاهد بودم، شايد شما سنتان اقتضا نكند اما من تمام اين پنجاه سال را از زماني كه رضاخان آمد اينجا و كودتاي آن زمان را كرد تا حالا ما شاهد اين حكومت و طرز اين حكومت و وضع اينها بوديم. رضاخان كه آمد اين با دست انگليسي ها آمد.... ابتدا كه آمد با حربه اسلام آمد. حربه اسلام بر ضد اسلام. شروع كرد به كارهايي كه مسلمانها از آنها خوششان مي آيد. خوب در ايران از باب اينكه قضيه سيدالشهدا-سلام الله عليه- خيلي اهميت دارد اين روي آن نقطه خيلي پافشاري مي كرد. خودش روضه مي گرفت و در تكايايي كه روضه ها بودند پاي برهنه مي گفتند مي رود آنجاها، تكايا مي رود و مردم را گول زد به همين حربه كه مردم به آن توجه داشتند كه اين را مي خواستند. لكن او بر ضد مردم مي خواست درست كند. تا مدتي اينطور بود، تا اينكه حكومتش مستقر شد، حكومتش كه مستقر شد، شروع كرد به آن چيزهايي كه به او، حالا يا تعليم شده بود يا خودش مثلاً ميخواست، تعليم شده بود، يك مقداري هم از آتاتورك گرفت. با حربه الحاد خودش پيش آمد و اول چيزي را كه درنظر گرفت اين بود كه آثار اسلام را چطور بايد از بين ببرد! يكي اينكه ايني كه همه ملت به آن توجه دارند اين را ببرد از دست، از دستشان بگيرد. اين مجالس روضه سيدالشهدا بود كه پيش ملت آنقدر اهميت دارد و آنقدر مربي هست و آنقدر تربيت كرده است مردم را اين را از دستشان بگيرد... و از آن بالاتر كه اساس را تقريباً به هم زد، اين بود كه روحانيت را از بين ببرد...»
امام(ره) با حساسيت تمام روي كلمه ملي گرا و اهدافي كه عده اي خاص آن را دنبال مي كنند در پاسخ به كساني كه با آغاز كار مجلس در جمهوري اسلامي از نام مجلس شوراي ملي دفاع مي كردند مي فرمايند:
«... التماس مي كنند كه بگذاريد يك قدري بگذرد، يك قدري بگذاريد ببينيم ملي چطوري است. ما چقدر سيلي از اين مليت خورديم. من نمي خواهم بگويم كه در زمان مليت، در زمان آن كسي كه اينهمه از آن تعريف مي كنند، چه سيلي بما زد آن آدم! من نمي خواهم بگويم كه طلبه هاي مدرسه فيضيه را به مسلسل بستند در آن زمان. همان طور كه در زمان پهلوي بستند كه من و آقاي حائري بالاي سر اين جوان هايي كه از مدرسه فيضيه به تير بسته شده بودند رفتيم... بروند كنار اينها! بروند گم بشوند اينها منحل بايد بشوند. ما نمي توانيم تحمل كنيم هر كس هر جوري دلش مي خواهد «خير من دلم مي خواهد كه حالا دموكرات باشد، من دلم مي خواهد كه ملي باشد، من دلم مي خواهد كه ملي و اسلامي باشد، ما از اين ها ضربه ديده ايم. ما اسلام را مي خواهيم، غير اسلام را نمي خواهيم. مجلس بايد اسلامي باشد...»(7)
ـــــــــــــــــــــــ
(1) سوره حجرات آيه 13
(2) صحيفه امام ج 1 ص 378
(3) صحيفه امام ج 1 ص 375
(4) صحيفه امام ج 1 ص 379
(5) صحيفه امام ج 10 ص 119
(6) تاريخ انقلاب مشروطه نصرالله تفرشي به كوشش محمدمعين
(7) صحيفه امام ج 11 ص 6



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.