الف) خاستگاه و تبیین اقتصاد مقاومتی
بحث اقتصاد مقاومتی از سال 1386 از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تصریح و اشاره قرار گرفت و هدف از آن مقابله با طراحیهای دشمن برای فشار اقتصادی بر کشور و جلوگیری از ضربه زدن به اشتغال و رشد ملی و طبعاً رفاه ملی برشمرده شد که به هدف جدایی مردم از نظام اسلامی طرحریزی شده بود.
این منظومهى کامل در زمینهى مسائل اقتصاد، سالهای بعد با هدف قرار دادن مسائل اقتصادی در شعارهای سالهای متوالی، یعنى
اصلاح الگوى مصرف(مسئلهى جلوگیرى از اسراف)، مسئلهى
همت مضاعف و کار مضاعف، مسئلهى
جهاد اقتصادى، تولید ملى و حمایت از کار و سرمایهى ایرانى و در امسال نیز با تلفیق وحدت ملی به عنوان حماسهی سیاسی و ادامه و تقویت مسیر سالهای گذشته با حماسهی اقتصادی تکمیل شد که نشاندهندهی عزم جدی رهبری بر مسئلهی اقتصاد مقاومتی و محورهای شکلدهندهی آن به عنوان یک موضوع محوری در ادارهی کشور است.
در تعریف اقتصاد مقاومتی، ضرورت مقاومت برای رد کردن فشارها و عبور از سختیها برای رسیدن به نقاط مثبت ملی از نیازهای اساسی است. این روش اقتصادی از نظر تعریف، با اقتصاد ریاضتی تفاوت دارد. اقتصاد مقاومتی را میتوان ترکیبی از پدافند و آفند اقتصادی دانست.
تأکید بر اقتصاد مقاومتی بر پایهی فشارهای خارجی استوار است. ضرورت اقتصاد مقاومتی با توجه به جملات ذیل از رهبر انقلاب، به مذاکرات هستهای و نتیجهی آنها مربوط نمیشود، زیرا مذاکرات این روزها در رابطه با بهانهی فعلی آنهاست و در صورت حل این مسئله، موضوعی جدید برای فشار بر ملت رونمایی خواهد شد.
«آن کسانى که خیال مىکنند اگر ما مسئلهى انرژى هستهاى را حل کردیم، مشکلات حل خواهد شد، خطا مىکنند. مسئلهى انرژى هستهاى را مطرح مىکنند، مسئلهى حقوق بشر را مطرح مىکنند، مسائل گوناگون را مطرح مىکنند که اینها بهانه است. مسئله، مسئلهى فشار است. مىخواهند یک ملت را به زانو دربیاورند. مىخواهند انقلاب را زمین بزنند.»
[1]
در مجموع اقتصاد مقاومتی به معنی تشخیص حوزههای فشار و متعاقباً تلاش برای کنترل و بیاثر کردن آن تأثیرهاست و در شرایط آرمانی، تبدیل چنین فشارها و تهدیدهایی به فرصت است که راههای اساسی برای رسیدن به مسیر اقتصاد مقاومتی، کاهش وابستگیهای خارجی و تأکید بر تولید داخلی کشور و خوداتکایی به حساب میآیند.
در تعریف اقتصاد مقاومتی، ضرورت مقاومت برای رد کردن فشارها و عبور از سختیها برای رسیدن به نقاط مثبت ملی، از نیازهای اساسی است. این روش اقتصادی از نظر تعریف، با اقتصاد ریاضتی تفاوت دارد. اقتصاد مقاومتی را میتوان ترکیبی از پدافند و آفند اقتصادی دانست یا به عبارت دیگر، تفاوت آن با ریاضت اقتصادی مانند تفاوت عقبنشینی و نرمش تاکتیکی یا قهرمانانه است و به عبارت دیگر، اقتصاد مقاومتی، نوعی تجهیز برای نبرد اقتصادی و بالا بردن قدرت چانهزنی در ابعاد کلان و بینالمللی است.
برای سنجیدن میزان هماهنگی برنامههای روحانی با اقتصاد مقاومتی،ابتدا بایستی الزامات و محورهای مرتبط با اقتصاد مقاومتی را شناخت و پس از آن، با توجه به شعارها و عملکرد آقای دکتر روحانی، به میزان همخوانی و تناسب برنامههای ایشان با اقتصاد مقاومتی پی برد.
ب) الزامات اقتصاد مقاومتی
1. مردمى کردن اقتصاد
اجرای سیاستهاى اصل 44 نقش محوری در مردمی کردن اقتصاد دارد و هم دولت باید مردم را به فعالیت اقتصادى تشویق بنماید و هم سیستم بانکى کشور باید در راستای تحقق پررنگتر کردن نقش مردم گام بردارد.
2. کاهش وابستگى به نفت
کاهش وابستگى به نفت یکى دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتى است. ما میتوانیم همین تهدید امروز را، که تحریم است، به فرصت تبدیل کنیم و تلاش نماییم نفت رابا فعالیتهاى اقتصادى درآمدزاى دیگر جایگزین کنیم.
3. تقویت صنایع دانشبنیان
تقویت صنایع دانشبنیان به عنوان ایجادکنندهی مزایای تکنولوژیک و پایهی ایجاد تفاوتهای نسلی در علوم محسوب میشود که در سالهای اخیر، با سرمایهگذاریها و توجه ویژهای که به آنها شده است، روند جهشی در سیر علوم و صنایع در این زمینه کاملاً محسوس است.
4. مدیریت مصرف و استفاده از تولید داخلی
مسئلهى مدیریت مصرف، یکى از ارکان اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى مصرف متعادل و پرهیز از اسراف. این مسئله با تلفیق با موضوع استفاده از تولیدات داخلی و ایجاد پشتیبانی از هموطنان، هم به بالا رفتن وحدت ملی و هم از سوی تولیدکنندگان به قدردانی از این پشتیبانی، باید به بالا بردن سطح کیفی و مرغوبیت کالاهای داخلی و تقویت این چرخه بینجامد.
5. سهمیهبندیها و هدفمند کردن یارانهها
اجرای موفق سهمیهبندی بنزین و کاهش مصرف بنزین یکی از موارد موفق اجراشده در اقتصاد مقاومتی در زیربخشهای مهم انرژی به حساب میآید. هدفمند کردن یارانهها هم در بلندمدت و در گام نهایی، با بالا بردن کارایی و جلوگیری از اسراف، از موارد مؤثر در استفادهی بهینه از تولیدات داخلی و کم کردن واردات به حساب میآید.
6. استفادهى حداکثرى از زمان و منابع و امکانات
بالا بردن بهرهوری و کارایی و کیفیت محصولات با توجه به جلوگیری از اسراف و ایجاد رقابتپذیری، یکی از گامهای مؤثر در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی محسوب میشود.
7. پرهیز از تصمیمات خلقالساعه
حرکت بر اساسبرنامه، یکى از کارهاى اساسى و مهم در ایجاد ساختار مستحکم و نفوذناپذیر اقتصادی به حساب میآید. تصمیمهاى خلقالساعه و تغییر مقررات، جزءضربههایی است که به «اقتصاد مقاومتى» وارد میشود و میتواند مقاومت ملت را خدشهپذیر نماید.
8. اقتصاد همراه با مقاومت در برابر کارشکنی دشمن
اقتصاد مقاومتى یعنى اقتصادى که همراهبا مقاومت در مقابل کارشکنى و خباثت دشمن باشد.
9. نقش کارآفرینی در اقتصاد مقاومتی
دو محوری که در مورد کارآفرینی در رابطه با اقتصاد مقاومتی ضروری هستند عبارتاند از:
الف) مدیریت دقیق و عالمانهى منابع: منابع را به سمتى که امروز براى کشور ارزش افزودهى مالى و غیرمالى داشته باشد سوق بدهیم.
ب) بهبود فضاى کسبوکار و ایجاد مشوقها و موقعیتهای مناسب فعالیت برای سرمایهگذاران و کارآفرینان و همچنین توجه به مرغوبیت تولید داخلى که از عوامل مهم جلوگیریکننده برای واردات بىرویه و بىمنطق به حساب میآید.
با توجه به بودجه، عزمی بر کاهش وابستگی به نفت یافت نمیشود و از سوی دیگر، آقای دکتر روحانی اعلام مینماید که «تصمیم این است که تولید نفت را به چهار میلیون بشکه برسانیم که به تبع آن، صادرات هم افزایش خواهد یافت، چون ظرفیت تولید نفت برای کشور ما به لحاظ استراتژیک بسیار مهم است.»
ج) چه میزان از برنامههای روحانی با اقتصاد مقاومتی تناسب دارد؟
یکی از مهمترین الزامات اقتصاد مقاومتی، که نقش محوری در تحقق آن را دارد، نقش کم کردن وابستگی نفتی و بسترسازی خروج از مضرات آن است که در چند مورد اهمیت این موضوع الزامات بخشهای دیگر را هم شامل میشود.
ما مهمترین نقش این کاهش وابستگی را در بودجه میتوانیم مشاهده کنیم که همانگونه که بیان شد، یکی از عناصر اقتصاد مقاومتی این است که دولت تلاش کند در یک برنامهی زمانبندیشده، وابستگی بودجهی جاری را به نفت کاهش دهد و در عوض، منابع خود را از طریق مالیات تأمین کند. مشکل اصلی ما این است که بودجه را به شدت به نفت وابسته کردهایم و با کوچکترین تهدید به تحریم، نوسانات ناشی از تأثیر بر کاهش فروش نفت، تمامی معادلات اقتصادی دولت را تحت تأثیر قرار میدهد.
با توجه به بودجه، عزمی بر کاهش وابستگی به نفت یافت نمیشود و از سوی دیگر، آقای دکتر روحانی اعلام مینماید که «تصمیم این است که تولید نفت را به چهار میلیون بشکه برسانیم که به تبع آن، صادرات هم افزایش خواهد یافت، چون ظرفیت تولید نفت برای کشور ما به لحاظ استراتژیک بسیار مهم است.»
این مطلب از دو سو قابل تحلیل است:
الف) درصدی از منابعی که از آنها یاد میکنیم در فضاهای رقابتی موجودند و در صورت عدم استفاده، مورد استفادهی شرکای همسایه قرار گرفته و بهرهبرداری میشوند. در این صورت، بدون شک استخراج آنها با اقتصاد مقاومتی در تضاد نیست.
ب) در حالت غیرمشترک بودن منابع، دلیلی برای استفادهی تمام ظرفیت استخراج نفت دیده نمیشود و با برنامهریزی بر کاهش آن، باید به سمت حداقل شدن استخراج و تأمین منابع از طرق دیگر تلاش نمود که از این صحبتها اینچنین برنمیآید.
اقتصاد مقاومتی باید با محوریت تولید و خودکفایی در دستور کار قرار گیرد و هر چه سریعتر دولت باید با این اقدام، قدرت خود را روی میز مذاکره افزایش دهد. بر این اساس، توصیه میشود که دولت هر چه سریعتر اقتصاد متکی به درآمدهای نفتی را به سمت اقتصادی غیرنفتی و مولد هدایت کند و با استفاده از شفافسازی اقتصادی و حمایت از تولید و اخذ مالیات از بنگاههای اقتصادی غیرمولد و مضر و استفادهی علمی از ابزارهای اقتصادی مانند بانک و بازار سرمایه، نقدینگیهای مازاد را از جامعه جمع کند.
در رابطه با شرکتهای دانشبنیان و حمایت از آنها نیز تلاشهایی از طرف دولت انجام گرفته است که به نظر کافی نمیآید. در زمینهی کشاورزی، که مهمترین تولید داخلی و عامل خودکفایی است، در بخش قیمتگذاری گندم، اقدام مؤثری توسط دولت صورت پذیرفت و قیمت خرید تضمینی مناسب تعیین شد و نرخ آن رشدی بالاتر از نرخ تورم داشت و این از موارد اساسی توجه دولت به اقتصاد مقاومتی محسوب میشود؛ ولی برای ایجاد زیرساختهای حمایتی و مهم کشاورزی، از جمله بذر و کودهای مناسب، فقط به واردات و درمان مسکنی اکتفا شده است و در زمینهی نقش شرکتهای دانشبنیان و تقویت آنها برای جایگزینی واردات در سالهای آتی، برنامهریزی مناسبی نشده است.
از دیگر مزایا و نقاط قوت دولت در اقتصاد مقاومتی را هم میتوان کم بودن میزان تصمیمات خلقالساعه و آنی برشمرد. سهمیهبندیها و هدفمندی یارانهها تا به امروز یکی از کمنقشترین موارد رسیدگی دولت به شمار رفته و هنوز نتیجهای از بررسی دهکهای غنی و ثروتمند برای اثربخش شدن یارانهها و به ثمر رسیدن مسیر دریافت بیشتر مالیات از اغنیا و کارا شدن این دریافتها، حاصل نشده است.
در دولت مسائلی راجع به قطع یارانهی سه دهک بالای درآمدی مطرح شد که متأسفانه در عمل در این مورد هیچگونه اتفاقی نیفتاد و معلوم نیست چه زمان و از چه روشی این اطلاعات قرار است استخراج شود. حصول اطلاعات درآمدی اقشار مختلف مردم مزایای بسیاری دارد، زیرا با کسب این اطلاعات میتوان از افراد پردرآمد و با درآمدهای کلان مالیات گرفت و این امر در ایجاد شفافیت و بهبود فضای کسبوکار و رقابتی کردن آن هم نقش عمده و مهمی دارد.
کارآفرینی و حمایت از تولید داخلی هم جدای از برخورد شعارگونهی دولت با آن، برنامهی جدی و هدفمندی را پیش روی خود ندید و بهبود فضای کسبوکار به صورت شعاری ماندگار، از الزامات مغفول اقتصاد مقاومتی، هنوز پردهبرداری جدی نشده است. در حال حاضر و با چشمانداز ثباتنگری که دولت در زمینهی نرخ ارز ارائه کرده است، رفع تحریمها معنایی جز افزایش برخی اقلام وارداتی ندارد.
در مجموع اقتصاد مقاومتی در دولت جدید، بیشتر به عنوان شعاری محترم که کلیات صحبتهای روحانی محورهایی از آن را تأیید میکرد نمایان شده است و در عمل، نقاط کلیدی و مهم آن، از جمله کاهش وابستگی به نفت، هدفمندی یارانهها و کارآفرینی بسیار مغفول ماندهاند و در عوض نقش دل بستن به اتفاقات بیرونی و توافقات هستهای از پررنگترین محورهای مورد توجه دولت به شمار میروند.
د) آیا تیم اقتصادی روحانی اعتقادی به اقتصاد مقاومتی دارند؟
رئیس بانک مرکزی را، که خود ریاست یکی از بانکهای خصوصی را بر عهده داشته است، به عنوان یکی از کلیدیترین اعضای تیم اقتصادی روحانی و یکی از عوامل مهم بالا نگاه داشتن قیمت ارز در چند ماه اخیر و از بدو شکلگیری دولت جدید، مورد بررسی قرار میدهیم. بالا نگاه داشتن نرخ ارز بیشک یکی از مهمترین عوامل تضعیف صنایع و شرکتهای تولیدی است و این کارخانهها از این تصمیم ضربهی مهمی میخورند. این تصمیم بیشتر با شغل و منصب قبلی رئیس بانک مرکزی قابل توجیه است، زیرا اقدامات سوداگرانه متأسفانه در حال حاضر، مهمترین فعالیتهای بانکهای خصوصی را تشکیل میدهد.
تضعیف تولید داخلی و بالا بودن قیمت کالاهای سرمایهای از مهمترین چالشهای پیش روی اقتصاد مقاومتی است که متأسفانه با مدیریت یکی از مدیران ارشد اقتصادی دولت، چالشی خودساخته را به همراه میآورد.
تأکیدات محمد ترکان به عنوان یکی از مشاوران مؤثر روحانی در مورد هدفمندی یارانهها، به عنوان یکی از محوریترین بخشهای طرح تحول اقتصادی است که در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی تدوین شده است و همواره به عنوان محوری مهم از اقتصاد مقاومتی بسیار قابل تأمل است. ترکان این طرح را «طرحی شکستهخورده» میداند که این مطلب در صورتی که هدفش اصلاح ساختار اجرایی هدفمندی باشد، با اصول اقتصاد مقاومتی تضادی ندارد، لیکن سخنان ترکان و برخی از اعضای تیم اقتصادی به نفی کلی این طرح و مذموم بودن آن نزدیکتر است.
از حیث فکری، تیم اقتصادی دولت یازدهم به طور کلی، از فکر و منطق واحدی تبعیت میکنند و سعی دارند در عرصهی عمل، این منطق و فکر را به منصهی ظهور برسانند. آنطور که به نظر میرسد، مسئولین اقتصادی دولت حلوفصل مسائل اقتصادی کشور را موکول به حلوفصل روابط بین ایران و آمریکا کردهاند. اقتصاد مقاومتی یعنی تبدیل نقاط ضعف به قوت، یعنی وقتی تحریم و تهدید پیش روی ماست و دشمنان نفت را از ما نمیخرند، اقتصادمان را طوری اداره کنیم که احتیاجی به فروختن آن محصول نداشته باشیم و این امر نیازمند برنامهریزی برای مالیات، هدفمندی یارانهها و درمان ساختار اقتصادی کشور و توسعه و تقویت کارآفرینی است.(*)