آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
جشن خانه سینما، زنگ خطری برای فرهنگ اسلامی

جشن خانه سینما، زنگ خطری برای فرهنگ اسلامی


سرویس فرهنگ و هنر مفید نیوز :: با نظارت و کنترل حوزه های علمیه، ایران به قطب فیلمسازی فرهنگی جهان تبدیل خواهد شد. ما با بهره گیری از فرهنگ و علوم ائمه سلام الله علیم اجمعین، می توانیم برای مدیریت جهان برنامه سازنده داشته باشیم. بی شک سینما یکی از بهترین عوامل رساننده تفکرات اتقلاب اسلامی به جهان خواهد بود.

تاریخ: ۱۷ مهر ۱۳۸۹

حوادث جشن خانه سینما حادثه کوچکی نیست. بیش از یکسال بعد از انتخابات، کسانی در این جشن با دستبند سبز همگی اعلام می کنند عضو خانه سینما هستند. سپس فردی بالا آمده و آرزوی بازگشت مخملباف پورنوساز می کند و حاضرین برایش کف و هورا می کشند. متعاقب آن به محض آنکه اعتراضی می شود، شروع به لشگرکشی کرده و اسامی ردیف می کنند و خود و قدرت خود را به رخ نظام اسلامی می کشند. 
 
بنظر می آید قضیه عمیقتر از یک حادثه است. آن جشن و آن امضاها برای کسی که به جای معذرت خواهی از آرزوی بازگشت بدنامترین فیلمسازان و خودفروخته ترین دوربین بدستان، از انها حمایت می کند، نشانه چیست؟ براستی در سینمای ما چه خبر است؟ آیا موضوع فقط تقابل میان وزارت ارشاد و آنهاست؟ این جریان ما را به یاد حوادث بعد از انتخابات می اندازد. اعتراض با ادعای تقلب شروع شد ولی بزودی به تقابل با نظام جمهوری اسلامی به عنوان یادگار امام، انقلاب اسلامی و حتی خود اسلام تبدیل شد. بنظر می آید هدف پشت پرده خانه سینما چیزی غیر از مقابله با اعتراض وزارت ارشاد به دعوت از پورنوسازان وطنی مانند مخملباف است. 
 
می توان پیش بینی کرد قرار است این سینما چه بلایی سر فرهنگ و ادب ملت مسلمان ایران بیاورد. ظاهرا خانه سینما در سودای هالیوود داخلی است. هرآنچه هالیوود اصل نمی توان بگوید؛ باید این هالیوود داخلی بتواند به خورد مردم بدهد. نگاهی به فیلمهای دهه گذشته ایران بیندازید. چه چیزی بیش از لودگی و هنجار شکنی می توان در آن یافت؟ 
 
مخالفت با بازگشت سینماگران بدنام و ترویج لودگی، ابتذال و بی قیدی، مطالبه مردم، مطالبه خانواده شهدا، و مطالبه مومنین و متدینین کشور اسلامی ایران است. پس چرا نباید مطالبه حوزه های علمیه به عنوان متولی فرهنگ و مکارم اخلاقی ملت باشد؟ در حالی که علما، وعاظ و مراجع با سخنرانیها در مساجد هر یک چند صد نفر را با زحمت با خدا و پیغمبر آشتی می دهند، متقابلا یک فیلم ضداخلاقی در ظرف دو ساعت میلیونها نفر را از دین و دینداری منزجر می کند.
 
آیا صرف ممیزی دولتی برای کنترل این هجوم سازمان یافته عوامل فرهنگی دشمن کافیست؟ آنها با درک بی تفاوتی متولیان اصلی فرهنگ جامعه دریافته اند که با برگزاری جشنی و جمع کردن تعدادی امضا از افراد (که معلوم نیست در چه شرایطی گرفته شده است) قادر هستند این ضعیفترین مانع برای هجوم فرهنگی خود را نیز پیش پا بردارند. آنها می خواهند با از بین بردن تمامی موانع و اعلام خصوصی سازی سینما و با کمک عوامل فرهنگی خودفروخته که دم خروس آن را که با آرزوی بازگشت مخملباف پیداست، بتوانند فرهنگ لیبرال دمکراسی سکولار لجام گسیخته را که ملت ما با خون شهدای خود از در بیرون کرد، از پنجره مراکزی نظیر خانه سینما بازگردانند.
 
هالیوود به نمایندگی از نظام سلطه بخوبی به اثر فیلم برای تغییر هنجارهای فرهنگی آگاهی دارد. آنها باساخت فیلمهای ضد دینی و با استفاده از هنرهای نمایشی و جلوه های بصری، عقاید شیطانی را با ظرافت هرچه تمامتر به خورد ملل جهان و بخصوص نسل جوان می دهند. ساده اندیشی است که ما فکر کنیم آنها دست از نفوذ در مراکز فرهنگی ما بر می دارند. ما براحتی می توانیم میزان توجه آنها را به این مسئله در اعطای جوایز جشنواره ای و صرف پولهای فراوان برای فیلمسازان ایرانی برای تغییر جهت در موضوعات فیلمها، دریابیم. 
 
اینکه تصور کنیم با قطع کمکهای دولتی می توانیم جلوی عناصر ضد فرهنگی را در سینما بگیریم، خیالی باطل است. این عوامل با دریافت سرمایه های کلان از آن سوی آبها ابدا نیاز مالی به دولت ندارند. برای آنها مهمترین مسئله از بین رفتن ممیزی برای ساخت آثار خود در داخل است. متاسفانه کار تا آنجا پیش رفته است که بعضی فیلمسازان متعمدانه با اعلام شایعه توقیف فیلم خود، توجه عامه را به خود جلب کرده و پس از اکران باعث رونق فروش فیلم می شوند. در این شرایط، ممیزی نتیجه معکوس بدنبال دارد. 
 
در هیچ جای دنیا امور فرهنگی خصوصی سازی نمی شود. آموزش و پرورش در هیچ نقطه دنیا خصوصی نیست. دولتها و حتی دولتهای سکولار غربی، تعلیم و تربیت را کنترل می کنند. حتی مدارس خصوصی بشدت زیر نظارت دولت هستند و می بایستی قوانین مربوطه را مراعات کنند. در حوزه فیلمسازی کیست که نداند هالیوود آمریکا و حتی بالیوود در هند زیر سلطه قاطع صهیونیسم جهانی اداره می شود. بیش از 90 درصد سازندگان هالیوود یهودی هستند. ساختار فیلمسازی آمریکا مافیایی و مستقیما زیر نظر نظام سلطه جهانی است.
 
ما بوضوح نشانه های رسوخ عوامل بیگانه را در خانواده سینما مشاهده می کنیم. مافیا و شاه نشینی در حال شکل گرفتن است. اگر سلطه این مافیا با کمکهای مالی اجانب و از بین رفتن تاثیر ممیزی ها، کامل شود آنوقت مجید مجیدیها و میرباقریها باید انگشت به دندان بگزند که با چه سادگی آب در آسیاب آنها ریختند. آیا در این شرایط یک فیلمساز دلسوز و مسلمان می تواند فیلمی را برای تبلیغ فرهنگ اسلامی بسازد؟ 
 
لودگی، ابتذال، مسائل عشق و عاشقی های خیابانی، خیانتهای زن و شوهری و استفاده از زیباییهای زنانه چیزی است که با تحریک غرایز، بسادگی آتش به خرمن دین و ایمان مردم می اندازد. اینگونه سینما، بدحجابی، پارتیهای شبانه، ماهواره های آنچنانی، مواد مخدر و روانگردان و دلارهای آمریکایی عوامل فرهنگی دشمن هستند که مانند موریانه کشور را از میان تهی کرده و در نهایت در حوادثی مانند انتخابات تیر خلاص را به انقلاب خواهند زد.
 
سینما هم اکنون بیشتر عامل ضد فرهنگی است و خروجی آن دردی را از دین و ایمان ملت دوا نمی کند. حوادث خانه سینما باید زنگ خطر را برای حوزه های علمیه بصدا درآورده باشد. آنها باید دریافته باشند که تاکنون در نظارت بر سینما به عنوان اثر گذارترین سلاح فرهنگی ، کوتاهی کرده اند. با علم به اینکه یک فیلم می تواند کل کشور را تحت تاثیر خود قرار دهد، چرا نباید مورد حساسیت و نظارت مستقیم حوزه قرار گیرد. حوزه های علمیه مسئولیت دارند این روند را در سینمای ایران معکوس کنند. 
 
همانگونه که تعلیم و تربیت در تمام جهان زیر نظر مستقیم دلسوزان فرهنگی جامعه است، سینما نیز می بایستی تحت کنترل مستقیم حوزه های علمیه اداره شود. موضوعات فراوانی در اسلام برای فیلمسازی وجود دارد که در صورت پرداختن به آن، جامعه از لوث گناهان پاک خواهد شد. البته ذکر این موضوع لازم است که فیلمسازی فرهنگی به معنای پرداختن مستقیم به مباحث دینی نیست. منظور آن است فیلمهای ساخته شده بتواند انسانها را با خداوند متعال و مکارم اخلاق آشتی داده و موجب کاهش ناهنجاریهای اجتماعی شود. 
 
روزی سخنرانی عالمی را می شنیدم که از موضعی طلبکارانه، با انتقاد از وضع حجاب در جامعه و فیلمهای سینما و تلویزیون، دولت و مجلس را مقصر قلمداد می کرد که چرا مجلس قانونی وضع نمی کند که جلوی این مسائل گرفته شود و یا آنکه دولت و نیروی انتظامی عکس العمل مناسبی نشان نمی دهند. باید از ایشان پرسید پس جایگاه شما برای حل این معضلات کجاست. آیا می شود با بگیر و ببند دولتی کار فرهنگی موثر و پایدار انجام داد؟ این در حالی است که چه بسا ممکن است ممیزی دولتی اثر معکوس هم داشته باشد. 
 
حوزه های علمیه همانگونه که دروسی مانند تاریخ و فلسفه و حتی یادگیری زبانهای خارجی را وارد دروس حوزوی کردند، شایسته است امور فنی فرهنگی مانند روانشناسی، جامعه شناسی و حتی هنر مذهبی را هم به عنوان دروس فرهنگی به طلاب آموزش دهند. فیلمنامه نویسی و فیلمسازی می تواند یکی از کارهای حوزه علمیه محسوب شود. آیه شریفه "الذين يبلغون رسالات الله ويخشونه ولا يخشون احدا الا الله وكفى بالله حسيبا" فقط اشاره به سخنرانی و نوشتن کتاب، به عنوان تنها راه تبلیغ دین، ندارد. یک روحانی می تواند با ساخت یک فیلم دینی، اثری را در فرهنگ جامعه باقی بگذارد که صدها کتاب و سخنرانی نمی تواند. به عنوان نمونه می توان به سریالهای مربم مقدس، مردان آنجلس  و حضرت موسی که فیلمنامه آنها توسط یکی از علمای حوزه نوشته شده است، اشاره کرد. 
 
ولی قبل از آنکه برنامه دراز مدت آموزش فیلمسازی و فیلمنامه نویسی به دورس حوزه وارد شود، لازم است حوزه حداقل بتواند کنترل بیشتری را بر تولیدات سینمایی ایران داشته باشد. درست است که هنرمند مایل به دخالت دولت در مسائل هنری نیست و می خواهد بدون فشار به تصویرسازی دغدغه های خود بپردازد، ولی نباید از رسوخ عوامل شیطانی در این فعالیت فرهنگی غافل باشد. برای حل این معضل، ورود حوزه علمیه به عنوان یک نهاد فرهنگی غیر دولتی، بهترین راه حل برای سالم سازی جریان فیلمسازی در ایران خواهد بود. 
 
با نظارت و کنترل حوزه های علمیه، ایران به قطب فیلمسازی فرهنگی جهان تبدیل خواهد شد. ما با بهره گیری از فرهنگ و علوم ائمه سلام الله علیم اجمعین، می توانیم برای مدیریت جهان برنامه سازنده داشته باشیم. بیشک سینما یکی از بهترین عوامل رساننده تفکرات اتقلاب اسلامی به جهان خواهد بود.

سعید معصومی
منبع: الف

نام: رضا مقدم   تاریخ: ۱۷ مهر ۱۳۸۹
1- مخبلباف پورنو سازه!؟ :) خدا از سر تقصیرات نویسنده و منتشر کننده بگذره.
2- قسمت هایی از متن که به وظیفه فرهنگی و دینی مبلغین و روحانیون و مسئولین اشاره میکرد متین بود، ولی پاراگراف آخر بیشتر به رویایی دست نیافتنی شباهت داشت، در واقع اگر بگوییم با «این» حوزه های علمیه، باید گفت که خیر با این حوزه های علمیه هیچ کدام از این کار ها قریب الوقوع نیستند!
نام: بی نام   تاریخ: ۱۲ آبان ۱۳۸۹
بسیار عالی آقا سعید !


نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.