آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
نسبت ميان دين و وفاداري مردم به نظام

نسبت ميان دين و وفاداري مردم به نظام


علي طاهري


«اگر فاصله اي بين مردم و نظام ايجاد مي شد، نظام نمي توانست در مقابل دشمنان مقاومتي بكند، اين حضور مستحكم مردم است كه پشتوانه ايستادگي مسئولان نظام است. اين، دو نقطه اصلي است، دين و مردم. لذا دشمن هم همين ها را آماج حملات خود قرار داده است؛ دين را يك جور؛ وفاداري و اعتقاد مردم را يك جور»
«مقام معظم رهبري- اجتماع مردم قم»
در فلسفه سياست ازمنظر مكاتب غربي، كليدي ترين مفهوم كه مناقشات فراواني را به وجود آورده، مساله «قدرت» و منشأ آن است. از نگاه اين مكاتب، كسب قدرت به خودي خود موضوعيت و اصالت دارد حال آنكه در فلسفه سياسي اسلام قدرت و تحصيل آن ذيل برقراري عدالت معنا مي يابد. با اين حال سر يك موضوع توافق وجود دارد و آن اينكه: «اطاعات ستون فقرات و هسته مركزي قدرت است «چه آنكه اگر اطاعات مردم از حكومت نباشد، قانونگذاران و مجريان قانون قادر به انجام هيچ كاري نخواهند بود.» «لا امراً لمن لامطاع له.»
حال يك سؤال كليدي مطرح مي شود و آن اينكه اطاعت چگونه شكل مي گيرد؟ در پاسخ به اين سؤال بايد توجه كرد كه اگرچه آداب و رسوم، عادت ها، منافع شخصي، ترس از مجازات، همراهي با اكثريت و امثالهم همگي در شكل گيري سطحي از اطاعت موثر هستند، لكن اطاعتي كه تنها بر اين اساس باشد، بسيار موقت و ناپايدار خواهد بود. شهيد مطهري معتقد است پايه اطاعت در علاقه و محبت است1 و رمز محبت نيز جز سنخيت نيست. دو نفر يا دو چيز تا در بينشان مشابهتي نباشد همديگر را جذب نمي كنند و متمايل به دوستي با يكديگر نخواهند شد و به طور كلي نزديكي هر دو موجود بر يك نحو مشابهت و سنخيت است در بين آنها. مولوي در مثنوي معنوي داستان شيريني را آورده است؛ مي گويد حكيمي زاغي را ديد كه با لك لكي طرح دوستي ريخته، با هم مي نشينند و با هم پرواز مي كنند! دو مرغ از دو نوع! زاغ نه قيافه اش و نه رنگش با لك لك شباهتي دارد. تعجب كرد كه زاغ با لك لك چرا؟ نزديك آنها رفت و دقت كرد، ديد هر دو لنگند. اين يك پايي بودن دو نوع حيوان بيگانه را با هم انس داد.
آن حكيمي گفت ديدم هم تكي
در بيابان مرغ را با لك لكي
در عجب ماندم بجستم حالشان
تا چه قدر مشترك يابم نشان
چون شدم نزديك و من حيران و دنگ
خود بديدم هر دوان بودند لنگ
آنچه كه تا اينجا بيان شد در قالب نمودار زير قابل توضيح است:
سؤالي كه در اين مرحله طرح مي گردد آن است كه در ارتباط حكومت و مردم در قالب يك نظام سياسي، سنخيت به چه معناست؟ جواب به طرز وحشتناكي ساده است: انديشه ها، باورها و آرمان ها. هرگاه باورها و آرمان هاي يك ملت با انديشه ها و آرمان هاي نظام سياسي حاكم در تعارض قرار گيرد، اين عدم سنخيت، عدم محبت و عدم اطاعت را به دنبال خواهد داشت كه آن هم به نوبه خود قدرت نظام سياسي حاكم را با ترديد رو به رو مي سازد و موجب ناكارآمدي آن خواهد شد. در صورتي كه اين ناكارآمدي استمرار يابد به بحران تبديل مي شود و ادامه يافتن بحران ثمره اي جز فروپاشي نظام حاكم نخواهد داشت.
انديشه ها، هنجارها را مي سازند و به ارزش هاي سياسي جامعه شكل مي دهند، در مرحله بعد اين ارزش ها هستند كه الگوهاي رفتاري از جمله رفتارهاي سياسي و اجتماعي جامعه را رقم زده و شكل گيري دولت ها را موجب مي گردند. به عبارت ديگر با تغيير الگوهاي رفتاري جامعه، ساخت نظام سياسي حاكم نيز تحت تأثير قرار خواهد گرفت.
بر اين مبنا راه كار اساسي در كاهش وفاداري مردم نسبت به نظام اسلامي، ايجاد و ترويج انديشه هايي است كه با بينش و جهان بيني نظام موجود تعارض داشته باشد. انديشه سازي نيز از مسير ترويج نمادها و سبك هاي رفتاري همراه با ترديدافكني در باورهاي كنوني تحقق مي يابد. هر نماد يا سبك رفتاري در بستر زمان تبديل به يك عادت و رفتار مي شود، وقتي تبديل به رفتار شد بار ارزشي پيدا كرده و تبديل به هنجار مي شود، از اين مرحله به بعد، هنجار به وجود آمده توجيه فلسفي پيدا كرده و تبديل به يك باور و انديشه مي شود:
بر اين اساس ستون فقرات ايجاد فاصله ميان مردم و نظام و ترديدافكني در وفاداري آنها نسبت به نظام اسلامي، جدا نمودن ايشان از انديشه هاي ديني اي است كه اين نظام براساس آن استقرار يافته است.



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.