بررسی دلایل حمله اسرائیل به نوار غزه
سرویس سیاسی مفیدنیوز :: در پی آغاز حملات جدید اسرائیل به نوار غزه، شاید بتوان دلایل زیادی را برای آن بر شمرد. این حملات باعث ایجاد ناآرامی های شدید در آن منطقه گشته است.
تاریخ: ۲۸ آبان ۱۳۹۱
این حملات در حالیست که محاصره غزه از سال 2007 و در پی پیروزی حماس در انتخابات و شکست جنبش فتح و توافق امنیتی مصر و اسرائیل شروع شده است. از زمان محاصره نوار غزه، مرزهای نوار غزه به روی سازمانهای بینالملی امداد و خبرنگاران خارجی نیز بسته شد. پس از ایجاد محاصره غزه، میزان بیکاری اوج گرفته، داد و ستد مختل شده، و قیمت بسیاری از کالاها سه یا چهار برابر شده و تنها راه تامین غذا و مایحتاج مردم کمک های بشر دوستانه سایر ملل بود. قاچاق کالاهایی همچون سیگار، لباس، شکلات، سوخت و دارو از مصر به نوار غزه سود فراوانی را نصیب قاچاقچیان کردهاست.
با این وجود پاسخ دندانشکن گروههای مقاومت در منطقه که یک گروه کوچکی محسوب می گردند و با اوضاع وصف شده درباره آنها، پاسخهای دندانشکنی را به اسرائییل داده اند. حملات موشکی شدید به نقاط حساس تلاویو خود حکایت از پیشرفت حماس در این زمینه بوده است.
در این یادداشت قصد بر این است که به دلایل این حمله پرداخته شود.
پس از انقلاب 2011 مصر و سقوط حکومت حسنی مبارک که همپیمان و متحد اسرائیل به شما میرفت، سیاستمداران جدید مصر از لزوم پایان یافتن محاصره نوار غزه و بازگشایی گذرگاه رفح سخن گفتند. ولی همچنان در اوج سکوت مرگبار کشورهای عربی و پشتیبانی از سوی امریکا و اروپا در محاصره سنگین به سر می برد. شاید دلایلی که برای آغاز این جنگ برشمرده ایم، کمتر در رسانهها بازتاب داشته است:
دلایل آغاز دوره جدید حملات اسرائیل
1- محک اوباما در مورد تحولات منطقه: در اواخر دولت اوباما زمزمهای از این دولت مبنی بر عدم همراهی با اسرائیل در حملات به کشورهایی نظیر ایران بود که باوجود چنین سیاستی در دولت اوباما، اسرائیل را بر آن داشت تا با یک حمایت همه جانبه راه را برای ورود میترامنی جمهوریخواه باز نماید که در این زمینه شکست خورد. حمله به نوار غزه را می توان جزئی از استراتژی اسرائیل برای آزمایش اوباما در جهت اظهار نظر و موضع گیری او به حساب آورد.
2- بحران اقتصادی اسرائیل: وضعیت وخیم اقتصادی و افزایش مشکلات اجتماعی در بین ساکنان سرزمینهای اشغالی، منجر به آغاز بزرگ ترین جنبش اعتراضی در سال 2011 شد. تحقق پیدا نکردن وعده های دولت، باعث شکل گیری اعتراضات دوبارهی مردم اسرائیل در سالگرد جنبش گردید. از طرفی امریکا و اروپا که به عنوان حامیان مالی اسرائیل محسوب می شدند نیز خود گرفتار بحران شدید اقتصادی می باشند، لذا به نظر می رسد آغاز این جنگ با هدف سوق دادن اذهان به مسایلی غیر از بحران اقتصادی باشد چرا که شاید راهحلی غیر از این برای دولتمردان اسرائیل جهت خروج افکار نسبت به وضعیت بداقتصاد داخلی وجود نداشته باشد.
3- شکست استراتژیهای اسرائیل در سوریه: گرچه ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل با اعتماد بهنفس، از سقوط بشار اسد در طی چند هفته خبر داده بود، اما مصاحبه سرلشکر یاری گولن، فرمانده ارتش اسرائیل در شمال کشور (مناطق هم مرز با سوریه و لبنان)، نشان داد که استراتژیهای اسرائیل در سوریه به شکست رسیده است. لذا عدم مهار محور مقاومت در سوریه، باعث امتحان گزینههای دیگر برای نابودی محور مقاومت در منطقه شده است. استراتژی اسرائیل در سوریه، خارج کردن مدیریت این کشور از دست ایران و انتقال آن به کشورهای غربی اسلامی چون ترکیه و قطر بوده است که این استراتژیها، دقیقاً بعد از گذشت7 ماه سکوت، آغاز شد و از طرفی به کارگیری این استراتژیها به ضرر خود اسرائیل شده است و آن را مورد هدف قرار داده اند.
4- محک دولتمردان مصری: تحولات اخیر در مصر و نابودی رژیم وابسته به صهیونیسم، باعث روی کار آمدن دولتی گشته است که میانه خوبی با اهداف اسرائیل ندارد لذا محک دولت جدید مصر و مثبت بودن این امتحان کاملاً به نفع اسرائیل است. چرا که مصر جزء متحدین سابق اسرائیل در منطقه به شمار میرفته است.
5- اطلاع از قدرت نظامی گروههای مقاومت: با وجود تهدیدات مکرری که حمله به ایران را مورد هدف خود قرار گرفته بود، امروز اسرائیل در یک ابهام عجیبی به سر می برد. قدرت مخفی حزب الله با وجود رخدادهایی همچون نفوذ پهباد به عمق خاک اسرائیل ، آن را بیش از پیش در ترس مطلق فرو برده است چرا که نبود اطلاعات از پیشرفت های نظامی گروه های مقاومت ، ضرر بسیاری را بر اسرائیل تحمیل می نماید.
6- حذف شاخه های مقاومت: از دیگر دلایلی که در زمینه حمله به نوار غزه می توان به آن اشاره کرد، بحثی است که جزء استراتژیهای اساسی اسرائیل برای پیشبرد اهداف خود در منطقه می باشد. شاید به نظر صهیونیستها اگر شکست سوریه امکان پذیر نبود، می توان از طریق غزه بخشی از محور مقاومت را تضعیف نمود.
7- انتخابات آتی اسرائیل: نتانیاهو در شرایط کنونی که در حال آماده شدن برای برگزاری انتخابات زودهنگام است، جنگ تازه و همه جانبه علیه غزه، خود یکی از برگههای برنده او در انتخابات آتی میباشد. نتانیاهو سعی دارد خود را در اوج قدرت نشان دهد و توسعه اراضی اسرائیل را به عنوان نقطه مثبت کار خود قلمداد کند. این کار نتانیوهو نوعی بازی و قمار در عرصه انتخابات است.
منبع: پایگاه سید علی
|