آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
روایت راوی کتاب «نورالدین پسر ایران» از دیدار با مقام معظم رهبری

روایت راوی کتاب «نورالدین پسر ایران» از دیدار با مقام معظم رهبری


نورالدین وقتی به دیدار رهبر فرزانه انقلاب رفت ایشان وقتی نورالدین را دیدند فرمودند: «سلام پسر ایران، تو چه‌ کار کردی؟»


به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، سیدنورالدین عافی راوی کتاب «نورالدین پسر ایران» از دیدار خود با مقام معظم رهبری می‌گوید، سخنی از گفت و شنودها، روایت دیدار با معشوق، باید اندکی صبر کرد و وارد شد، قرار ملاقات پس از نماز بود.

سیدنور الدین عافی از اولین و ابتدایی‌ترین سخن خود با مقام معظم رهبری چنین می‌گوید: بعد از خواندن نماز، ایشان آمدند طرف من. انگار سال‌های سال بود مرا می‌شناختند، به من سلام کردند، گفتند: «سلام پسر ایران، تو چه کار کردی؟» 

عافی ادامه می‌دهد: رهبر انقلاب خیلی خوشحال بودند، به ایشان گفتم چون شما خوشحالید، من هم خوشحالم؛ خیلی خوشحالم. زمانی که امام زنده بودند، نتوانستم خدمت ایشان بروم و این آرزو در دلم ماند. ولی امروز که جانشین ایشان خاطرات مرا خوانده‌اند و خوشحال شدند، من هم خوشحالم.

پسر ایران درباره خوابی که در انتهای کتاب از آن سخن گفته اینگونه می‌افزاید: یک شب خواب دیدم که مقام معظم رهبری ورقه‌هایی در دست دارند و می‌خوانند و گریه می‌کنند. من در اتاق بودم. کسی گفت این‌ها خاطرات یک جانباز 70 درصد است که هشتاد ماه در جبهه‌ها بوده و باز می‌گوید که در مورد جنگ کاری نکرده‌ام... . این خواب فکر مرا مشغول کرد. احساس می‌کردم وظیفه‌ام در قبال آنچه در روزهای جنگ بر سر این مردم آمد با گفتن این خاطره‌ها به سرانجام می‌رسد.»

پس از این خواب، حاصل خاطرات وی از حضور هشتاد ماهه در جنگ «نورالدین پسر ایران» شد؛ کتابی که وقتی مقام معظم رهبری کتاب را خواندند، پیغام دادند «به آقای عافی بگویید خوابتان تعبیر شد». زمانی بود که ما باید می‌رفتیم جبهه و جلوی عراقی‌ها را می‌گرفتیم و این وظیفه ما بود. رفتم و از کشور و مردمم دفاع کردم. من و امثال من برای خدا کار کردیم و با خدا معامله کردیم. ولی الان زمانه جوری شده که جوان‌ها آن روزها و حماسه‌ها را یادشان رفته است. برای همین احساس کردم باید در سنگر دیگری به‌پا خیزم و خاطراتم را برای جوان‌ها بیان کنم. خوشحالم که جوانان این کتاب را می‌خوانند و درس می‌گیرند تا پشتیبان این نظام باشند. امروز مثل این است که دوباره به جبهه رفته‌ام و از این بابت خیلی خوشحالم.

خط‌شکن دوران رزم از استقبال «نورالدین پسر ایران» در اننتها می‌گوید: من آن روز که به جبهه رفتم برای خدا رفتم. همه‌چیز دست خداست. آدمی که برای خدا کار کند، مطمئناً خدا دستش را می‌گیرد. یقین کامل دارم که خدا خواسته این کتاب مورد استقبال قرار گیرد.



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.