آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
مصاحبه خیالی با یک کروبی خالی

مصاحبه خیالی با یک کروبی خالی


تفکر با چاشنی خنده


خبرنگار:  آقای کروبی میشه چند لحظه وقتتون رو بگیرم.

کروبی: اول بگو من چقدر وقت دارم؟

خبرنگار:  هرچی دلتون بخواد. میشه چند تا سوال بپرسم؟

کروبی: تو کی هستی؟

خبرنگار:  من خبرنگارم.

کروبی: نمی خوای که به من تجاوز کنی؟

خبرنگار:  نه، این چه حرفیه. چند تا سوال داشتم.

کروبی: بخوای تجاوز کنی من میفهمم ها.

خبرنگار:  عرض کردم که نه. میشه سوال هام رو بپرسم؟

کروبی: خلاصه حواست باشه. اگه تجاوز کنی، بچه ها بهم خبر میدن من هم میفهمم. اونوقت نامه مینویسم و به همه میگم ها!

خبرنگار:  باشه. فقط چند تا سوال داشتم.

کروبی: چند لحظه ات تموم نشد؟

خبرنگار:  من که هنوز نپرسیدم.

کروبی: خوب بپرس. فقط یه کم عقب وایسا؛ نیای جلو ها.

خبرنگار:  باشه. اینقدر خوبه؟

کروبی: آره خوبه.

خبرنگار:  به نظر شما چه چیزی باعث شد اون نتیجه در انتخابات سال گذشته رقم بخوره؟

کروبی: کدوم نتیجه؟

خبرنگار:  همان نتیجه دیگر. مثلا شکست آقای موسوی.

کروبی: آخی، مگه موسوی شکسته؟

خبرنگار:  نه، منظورم اینه که شکست خوردند از آقای احمدینژاد.

کروبی: من کروبیم. از من در مورد شکست خودم سوال بپرس.

خبرنگار:  خب بفرمایید.

کروبی: کجا؟

خبرنگار:  بفرمایید در مورد شکستتون توضیح بدید دیگه.

کروبی: مگه من شکستم؟

خبرنگار:  نه بابا، خودتون فرمودید در مورد شکست شما در انتخابات بپرسم.

کروبی: خوب بپرس دیگه، هنوز نپرسیدی که.

خبرنگار:  بله... میشه در مورد دلایل شکستتون از آقای احمدی نژاد در انتخابات قبلی توضیح بدید؟

کروبی: من شکست نخوردم.

خبرنگار:  اِ... الان خودتون فرمودید در مورد شکست شما در انتخابات بپرسم.

کروبی: گفتم تو بپرس، ولی قرار نیست که من قبول کنم.

خبرنگار:  میشه بیشتر توضیح بفرمایید.

کروبی: وقت دارم بیشتر توضیح بدم؟

خبرنگار:  بله وقت دارید.

کروبی: اگه وقت ندارم، میخوای کمتر توضیح بدم.

خبرنگار:  هر جور راحتید توضیح بدید.

کروبی: باشه. ببین من شکست خوردم اما نه از احمدینژاد.

خبرنگار:  پس از کی شکست خوردید.

کروبی: گوشت رو بیار نزدیک...

خبرنگار:  بفرمایید.

کروبی: برو گم شو.... مگه نگفتم به من نزدیک نشو... حتما نیات شومی داری.

خبرنگار:  بابا خودتون گفتید گوشم رو بیارم نزدیک.

کروبی: آها یادم اومد... خوب بیا ولی سریع برگردی سر جات ها.

خبرنگار:  باشه بفرمایید.

کروبی: من از آرای باطله شکست خوردم.

خبرنگار:  خوب اینکه بدتره.

کروبی: هیچم بدتر نیست. موسوی از احمدی نژاد شکست خورد، چون اون دوم شد و احمدی نژاد از اون بالاتر قرار گرفت.

خبرنگار:  که اینطور.

کروبی: تازه اصلا سوال شما غلطه.

خبرنگار: چطور؟

کروبی: کسی از احمدی نژاد شکست میخوره که با اون رقابت کنه. اما من که اصلا با احمدی نژاد رقابت نکردم. من با آرای باطله رقابت کردم و متاسفانه در رقابتی نزدیک و نفس گیر باختم.

خبرنگار:  عجب.

کروبی: بله... این هم تازه از ذکاوت منه. من وارد رقابت با احمدینژاد نشدم و اینطوری راه سوءاستفاده اونها از خودم رو بستم. به این میگن دفع خطر احتمالی.

خبرنگار: چه حرف جالبی.

کروبی: قشنگ بود، نه؟ تازه یاد گرفتم.

خبرنگار:  بله، ممنون از وقتی که در اختیار من گذاشتید.

کروبی: قابلی نداشت... راستی ببینم تو که به من تجاوز نکردی؟

خبرنگار:  ای بابا... این چه حرفیه.

کروبی: اگه فهمیدی کلا کسی تجاوز کرده به یکی دیگه به من بگی ها. باشه؟ کار دارم.

خبرنگار:  باشه. حالا میتونم برم.

کروبی: کجا میخوای بری؟

خبرنگار:  خونه مون.

کروبی: مسجد نمیری؟

خبرنگار: دستمو ول کن... مسجد برای چی؟

کروبی: ختم. نمی خوای ختم کسی بری؟

خبرنگار:  فعلا نه... گفتم دستمو ول کن.

کروبی: اگه خواستی بری منم میبری؟ من ختم خیلی دوست دارم.

خبرنگار:  باشه. بابا یکی من رو از دست این نجات بده.

کروبی: اگه مرده اش زنده باشه خیلی بهتره.

خبرنگار:  اگر زنده باشه که براش ختم نمی گیرن.

کروبی: چرا نمی گیرن. ما گرفتیم شد.

خبرنگار: خوب شما فرق دارید.

کروبی: چه فرقی.

خبرنگار:  هیچی... بذار برم.

کروبی: چرا... مگه وقتم تموم شده؟

خبرنگار: آره تموم شده.

کروبی: جون ننجون بمون یه کم با من حرف بزن.

خبرنگار:  چرا؟ بزار برم.

کروبی: نه... نرو... خسته شدم از بس با موسوی حرف زدم. تو رو خدا تو هم یک کم دیگه با من حرف بزن... آخه هیچکس دیگه با من حرف نمیزنه.

خبرنگار:  بزار برم. فردا دوباره میام حرف میزنم.

کروبی: راست میگی؟

خبرنگار:  آره... حالا دستمو ول کن بزار برم.

کروبی: باشه برو... ولی فردا بیای ها.

خبرنگار: عمراً...

کروبی: نامرد... فکر کنم آخرش هم به من تجاوز کرد.



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.