آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
شکوهِ بچه‌داری

شکوهِ بچه‌داری


سرویس اجتماعی مفیدنیوز :: «فرزند کمتر، زندگی بهتر»؛ شاید این جمله را برای آخرین دفعاتی است که می‌خوانید. دیگر نه پشت جعبه دستمال کاغذی، نه روی دیوار اداره بهداشت و نه حتی در جزوات درسی خانوادگی دانشگاه از این جمله خبری نخواهد بود.

تاریخ: ۲۲ مرداد ۱۳۹۱

حدودا در دهه ۱۳۳۰ بود که در ایران عده‌ای به فکر تنظیم خانواده افتادند. به طور مشخص می توان به اسامی چون ستاره فرمانفرمائیان و دکتر موتمنی اشاره کرد. برنامه ابتدا در چند درمانگاه تهران در مقیاس کوچک و محدود با وسایل مقدماتی کنترل‌ حاملگی به مرحله عمل درآمد و نتایج مطلوبی از آن به دست آمد.

 

رفته‌رفته با آمادگی اجتماعی‌ در مقابل این برنامه، به طور رسمی در سال ۱۳۴۷ سازمان تنظیم خانواده در وزارت بهداری به مدیریت‌ دکتر سرداری تأسیس شد و کار خود را در سراسر کشور آغاز کرد. (مجله کلک، ص ۱۹۹). برنامه تنظیم خانواده تا شروع انقلاب اسلامی در کشور اجرا شد تا اینکه انقلاب شد و نگرش مردمان انقلابی نسبت به موضوع تنظیم خانواده به کلی تغییر کرد البته برخی متدینین در همان روزهای رژیم پهلوی هم با این برنامه مخالفت کرده بودند.

 

 

مسائل انقلاب و جنگ هم که به مسائل بالا اضافه شد وضع را به جایی رساند که دیگر فرصتی برای تنظیم سیاست های راهبردی در مورد برنامه‌های جمعیتی به وجود نیامد. در عوض جنگ که تمام شد و کشور در آستانه دوران بازسازی قرار گرفت تمایلی برای سیاست کنترل موالید در دولت به وجود آمد. البته باز هم ترس اصلی از واکنش طبقه متدین بود. ترسی که با حمایت امام خمینی (ره) از برنامه تنظیم خانواده از بین رفت.

 

امام خمینی در آبان ۱۳۶۷هم در پیامی با عنوان منشور بیداری، «جلوگیری از موالید در صورت ضرورت و یا تعیین فواصل در موالید» را از مواردی دانستند که «فقهای بزرگ در مورد آن ها بحث کرده‏اند و نظراتشان با یکدیگر مختلف است و اگر بعضی از مسائل در زمان‌های گذشته مطرح نبوده است و یا موضوع نداشته است، فقها امروز باید برای آن فکری بنمایند.»

 

اینگونه شد که سیاست تنظیم خانواده در اسفند همان سال ۱۳۶۷ در هیات دولت مطرح شد. ازسال ۱۳۶۹ هم شورایی با عنوان شورای «تحدید موالید» با تصویب دولت و به ریاست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد. در سال ۱۳۷۰ با ایجاد اداره کل «جمعیت و تنظیم خانواده» برنامه‌های جمعیتی گسترش یافت و در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۷۲ قانون تنظیم خانواده در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. براساس این قانون کلیه امتیازات متعلق به فرزندان بعد از سوم، حذف و محدودیت‌هایی برای کثرت اولاد در نظر گرفته شد. (فرارو، کد خبر ۴۵۵۷۹)

 

 

 

مقدمه‌ای بر مسائل جمعیتی در ایران

 

نخستین سرشماری تاریخ ایران در سال ۱۳۳۵ انجام گرفت. (مجله کلک، ص ۱۹۱) نتیجه این بود که جمعیت کشور حدودا ۱۹ میلیون نفر است. از آن به بعد مقرر شد که هر ۱۰ سال سرشماری عمومی انجام شود. ۱۰ سال بعد، شش میلیون نفری به جمعیت کشور اضافه شده بود. رشد جمعیت در این دوره ۱۰ساله حدودا سه درصد بود.

 

از این پس به شرحی که رفت برنامه‌های تنظیم جمعیتی آغاز شد. در ۱۰سال بعد اگرچه هشت میلیون نفر به جمعیت افزوده شد اما رشد جمعیت حدودا شصت صدم درصدی پایین آمد. انقلاب اما باعث رشد سریع جمعیتی شد. آنگونه ظرف ۱۰ سال ۱۶میلیون نفر (دو برابر دهه قبل) اضافه شود و رشد جمعیت به بالاترین حد از ابتدای سرشماری تا به حال برسد.  جمعیت ۴۹ میلیون نفر بود و رشد آن  چهار درصد.

 

پس از این دو رفته رفته هم مردم کار برای تنظیم خانواده را آغاز کردند و هم برنامه‌های تنظیم خانواده حکومتی آغاز شد. جمعیت در دهه بعدی ۱۱ میلیون و پس از آن ۱۰ میلیون رشد کرد تا اینکه در پنج سال اخیر جمعیت ایران از ۵/۷۰ میلیون به ۵/۷۵ (در سال ۹۰) رسیده است و این یعنی کمترین رشد جمعیت از آغاز سرشماری در ایران.

 

در این بعد شاید بیان این نکته هم جالب باشد که میانگین تعداد نفرات خانوار در سال ۱۳۳۵ در کل کشور ۸/۴ نفر بوده است که در سال ۷۰ به بالاترین رقم یعنی ۲/۵ نفر می‌رسد ولی در سرشماری سال ۸۵ به چهار نفر کاهش می‌یابد.  (سری زمانی آمار، مرکز آمار ایران +)

 

دو نکته جمعیتی دیگر هم حائز اهمیت است. یکی سن و دیگری جنسیت. میانگین سنی جمعیتی ایران در سال ۱۳۳۵ نزدیک به ۲۴ سال بوده است. این رقم در پایین‌ترین حد خود در سال هفتاد به ۶/۲۱ سال می‌رسد ولی در سرشماری سال ۸۵، به رقم ۲۸ می‌رسد. در هرم سنی هم وضعیت جالبی دیده می‌شود. بزرگترین گروه سنی در سرشماری سال ۹۰ طیف سنی ۲۵ تا ۲۹ سال است. همین گروه، پنج سال قبل که ۲۰ تا ۲۴ سال داشتند هم بزرگترین گروه در طیف سنی بودند. گروه دوم ۲۰ تا ۲۴ سال دارند و گروه بعدی ۳۰ تا ۳۴٫ این بدان معناست که نگرانی‌ها برای پیرشدن جامعه ایرانی حداقل در افق بلندمدت صحیح است. (همان)

 

در بعد جنسیتی باید گفت هنوز هم مثل گذشته، نسبت جمعیتی مردان اندکی بالاتر از زنان است. این رقم در سال ۱۳۳۵ به ازای هر ۱۰ زن ۱۴ مرد بوده است و در سرشماری سال ۸۵ هم به همین رقم رسیده است. در سال ۱۳۷۰ به ازای هر ۱۰ زن، ۱۶ مرد وجود داشته است که بالاترین نسبت جمعیتی مردان به زنان است.  (همان)

 

بنبابراین درباره این سه داده جمعیتی (تعداد، سن و جنسیت) این طور می توان تحلیلی کرد که اگر قرار به نگرانی باشد باید در بخش تعداد جمعیت و سن جمعیت نگرانی داشت. سن جمعیتی هم خود معلول فرزندآوری کمتر است بنابراین این سوال مطرح می‌شود که چرا مردم این روزها فرزندان کمتری دارند؟

 

 

 

دلایل کاهش تعداد فرزندان

 

به طور کلی می‌توان گفت که دلیل کاهش فرزندان در دو دسته داخل خانواده و بیرون آن است. دلایل داخل خانواده دلایلی هستند که مربوط به تحت اختیار زوج یا زوجین قرار دارد و آن‌ها با میل خود دلیل را ایجاد می‌کنند. مهم‌ترین دلیل داخل خانوادگی رشد سطح تحصیل زنان است. آمار جالبی در این خصوص وجود دارد. در حالی که در سال ۱۳۶۸، ۷۲ هزار دانشجوی زن در کشور وجود داشته است این آمار در سال ۱۲۸۶ به یک میلیون و ۳۴۶ هزار نفر رسیده است. یعنی ۷۵۰ درصد رشد. (سری زمانی آمار، مرکز آمار ایران +)

 

به طور کلی نسبت معکوسی میان تحصیل مادر و تعداد فرزندان او وجود دارد زیرا از سویی پروسه تحصیل زمان لازم برای مراحل حاملگی، زایمان و نگه‌داری از طفل را باقی نمی‌گذارد و از سوی دیگر با بالا رفتن تحصیلات و آشنایی بیشتر فرد با نمونه‌های مدرن و به خصوص الگوی غربی تمایل کمتری برای داشتن فرزند دارد.

 

دلیل دیگر درون خانوادگی هم به مدرنیته ربط دارد. دوران مدرن عصر شلوغی برای بشر است. به زندگی خود نگاه کنید و اندکی با قبل مقایسه کنید. همین وسایل الکترونیکی و رایانه و شبکه‌های اجتماعی تا چه اندازه وقت ما را به خود اختصاص داده‌اند. با داشتن وقت محدود، نمی‌توان به موضوع وقت‌گیری چون فرزندآوری اندیشید.

 

نکته پایانی در این بخش رشد فردگرایی است. به میزانی که این تئوری به شکل محسوس یا نامحسوسی در جامعه رشد کند تمایل افراد به داشتن گروه یا گروه‌های پرتعداد کم می‌شود و اینگونه است که فرد تمایلی ندارد با فرزندآوری گروه بزرگتر و ناهمگون سنی تشکیل دهد و از فردیت خود منفک گردد.

 

دلایل البته در اینجا تمام نمی‌شوند.  نباید از نقش اقتصاد کشور در این‌باره غافل شد. وضع اقتصادی کشور در بازه‌های زمانی مختلف بعد از جنگ تحمیلی مناسب نبوده است. برخی اوقات سیاست اقتصادی دولت خراب بوده و برخی اوقات دیگر تخاصم خارجی وضع را به هم ریخته است. وضعیت آن طور شده که سخن از تورم و بیکاری خیلی جدید نیست.

 

به جای این آمارها جالب است به میزان تسهیلات اعطایی بانک‌ها و موسسات مالی تحت عنوان قرض‌الحسنه به مشتریان توجه کنیم. رقم این وام‌ها در سال ۱۳۸۷ به رقم ۶ هزار و۳۰۰ میلیارد تومان رسیده است. یعنی هر روز ۱۷ میلیارد وام. (سری داده‌های زمانی بانک مرکزی +) همه هم خوب می‌دانند که وام قرض‌الحسنه بیش از آنکه مولتی ویتامین باشد و فرصتی برای تجارت ایجاد کند؛ بتادین است برای زخم‌های مالی.

 

بنابراین باید سهمی هم برای مشکلات اقتصادی در اینجا لحاظ کرد. شاهد مثال جدی برای ادعای سهم مشکلات اقتصادی در کاهش تعداد فرزندان این است که طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس  روند کاهش رشد جمعیت در ایران از سال ۱۳۶۴ یعنی چهار سال پیش از آغاز بحث تنظیم خانواده روی داده و این بدان معناست که خانواده‌ها بدون نظر دولت و صرفا بر مبنای دلایل شخصی و اقتصادی تصمیم به فرزندآوری می‌گیرند.(+)

 

در میان دلایل داخلی رسانه‌ها و بخش فرهنگی هم بسیار تاثیرگذار بوده‌اند و الحق و الانصاف نمونه خوبی از تلاش رسانه‌ای و فرهنگی را آفریدند. شاید اگر شعارهای تنظیم خانواده پشت دستمال کاغذی‌ها درج نمی‌شد و به فرهنگی عامه مردم در جک‌ها و لطیفه‌ها و شعرها راه پیدا نمی‌کرد وضعیت اینگونه نمی‌شد. به غیر از رسانه‌های ایرانی باید به تاثیر رسانه‌های خارجی هم اشاره کرد. موضوعی مثل زندگی ستارگان سینما یا بی‌فرزندی و تک‌فرزندی در فیلم‌های پخش شده در سینما و تلویزیون‌های ماهواره‌ای در ترغیب مردم به تنظیم خانواده بی‌تاثیر نبوده‌اند.

 

در جمع‌بندی بحث رسانه‌ها باید به الگوها توجه کرد. به نظر می‌رسد گروه‌های مرجع این روزهای جامعه ایرانی مایل به فرزندداری (ازدواج!) نیستند. گروه‌هایی مانند هنرمندان و ورزشکاران. (برای نمونه این گزارش را ببینید)

 

اما همه چیز هم مربوط به خانواده نیست و برخی مسائل از قبل از تشکیل خانواده نشات می‌گیرد. به عبارت دیگر یکی از دلایل کاهش رشد جمعیت، به کاهش تعداد ازدواج برمی‌گردد. البته اگر به آمار ثبت احوال مراجعه کنید نویسنده این گزارش را بی‌سواد خواهید دانست چرا که نمودارها رشد قابل توجه تعداد ازدواج ثبت شده را نشان می‌دهد اما کمی باید تامل کنید.

 

اگر آمار ازدواج ثبت شده بر تعداد جمعیت را ملاک بگیریم آن وقت وضعیت ازدواج جوانان بهتر مشخص می‌شود. برای این کار جوانان بین ۱۵ تا ۳۰ سال را ملاک می‌گیریم. طبق سرشماری سال ۱۳۹۰ تعداد این جوانان، حدودا ۲۵ میلیون نفر است. در همین سال تعداد ازدواج ثبت شده برای رنج سنی ۱۵ تا ۳۵ سال حدودا یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است.

 

با این وضع و حتی با تصور اینکه نصف جمعیت ۲۵ میلونی جوانان در هنگام سرشماری متاهل بوده‌اند؛ حدودا ۱۲ سالی طول می‌کشد تا این جوانان ازدواج کنند. (+) (نگارنده می‌داند که مقایسه این دو آمار مبنای علمی دقیقی نداشته اما برای تقریب ذهنی دست به این کار زده است.) علاوه بر ازدواج نکردن و آمار بالای جوانان مجرد، سن ازدواج هم بالا رفته است.

 

میانگین سن دختران در هنگان اولین ازدواج از ۱۹ سال در ۱۳۳۵ به ۲۳ سال در سال ۸۵ رسیده است. این آمار در مورد مردان از ۲۴ به ۲۶ رسیده است. (+) افزایش سن ازدواج وقتی با توصیه‌های بهداشتی در مورد سن بهینه برای بارداری از لحاظ سلامت مادر و فرزند مخلوط می‌شود؛ نتیجه‌ای جز کاهش فرزندآوری ندارد.

منبع: رصد - مصطفی مسجدی آرانی



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.