بازخوانی فتنه سال ۸۸؛ این قسمت نقش فتنه گری های خاتمي

به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز اخبار چند ماه گذشته، حاكي از آن بود كه فتنه گران درصدد احیای رسانه ای خاتمي این متهم اصلی کودتای آمریکایی اسراییلی ۸۸ می باشند کسی که سخنانش هنوز با نگاهي طلبكارانه و بدون اظهار ندامت از اقدامات خود در ياري فتنه‌گران و اقدامات خلاف قانون خود مي‎باشد.

بنا بر این گزارش نگاهی اجمالی به کارنامه سراسر ننگین و سیاه این مدعی دروغین قانونگرایی و اعتدال پرده از چهره کریه وی بر می دارد.

همه بايد آن‎چه را مردم انتخاب مي‎كنند بپذيرند!

در طليعه صبح ۲۲ خرداد، يكي از افرادي كه در حسينيه جماران حاضر شد تا رأي خود را به صندوق بياندازد، سيد محمد خاتمي بود. وي از مشاهده حضور مردم در انتخابات ذوق زده به‎نظر مي‎رسيد و به تصور خود دوم خردادي ديگر را مي‎ديد كه بار ديگر اصلاح‎طلبان به ميدان سياست باز خواهند گشت. براي همين هنگامي كه خبرنگاران از او پرسيدند كه چرا با مردم سخن نمي‎‎گويد با پز خاصي گفت: "امروز جاي صحبت نيست و جاي عمل است. "

خاتمی كه ظاهرا جوسازي‌‎هاي ستاد موسوي روي او نيز تأثير گذاشته و علي‎رغم نتيجه تمام نظرسنجي‌‎ها كه در آن‎‎ها رأي احمدي‌نژاد بسيار بالاتر از موسوي و ساير رقبا بود، باور داشت كه رفيقش بازي را برده است با پرستيژي خاص در مصاحبه با خبرگزاري فارس، ابراز اميدواري كرد كه انتخابات به سلامت و خوبي برگزار شود و خطاب به احزاب و جريان‌‎ها و اشخاص يادآور شد: همه بايد آن‎چه را مردم انتخاب مي‎كنند بپذيرند و از رأي مردم تمكين كنند.

وي با سابقه هشت سال سكانداري اجرايي كشور، بيش از هر كس ديگري مي‎دانست كه پروسه انتخابات كشورمان چگونه است و حتي اگر دولت و يا هر شخص و جريان ديگري، قصد دستكاري آراء را داشته باشد، عملا اين آرزو قابليت تحقق ندارد.

همراهي با موسوي و كروبي در فرمان شورش

فرداي انتخابات

و پس از مشخص شدن نتيجه آراء و توهم خود ساخته موسوي، خاتمي و ساير رفقاي اين عده، اولين بيانيه ميرحسين موسوي در رد نتيجه انتخابات و فرمان شورش عليه جمهوريت صادر شد. خاتمي نيز كه هميشه دم از قانون‎مداري مي‎زد و طي دوران مسئوليتش و حتي روز ۲۲ خرداد، از لزوم پذيرش رأي مردم سخن گفته بود و با اين‎كه خود بهتر از هر كس مي‎‎دانست واقعيت چيست، با موسوي و كروبي همراه شد و عملا به يكي از سه ضلع سران فتنه تبديل شد.

پس از آن‎كه درخواست راهپيمايي برخي حاميان موسوي در انتخابات، براي روز ۲۵ خرداد، رد شده و مورد تأييد قرار نگرفت، خاتمي نيز با موسوي و كروبي همراه شد و در بيانيه‎اي مشترك با موسوي تأكيد كرد: "به‎رغم عدم صدور مجوز راهپيمايي و به‎دليل عدم امكان اطلاع‎رساني كافي به مردم و براي اداي احترام به آن دسته از حامياني كه در راهپيمايي ميدان انقلاب تا ميدان آزادي حضور پيدا كرده‎اند، ميرحسين موسوي، مهدي كروبي و سيد محمد خاتمي امروز در مسير راهپيمايي حضور يافته و مردم را به آرامش دعوت خواهند كرد. " همان‎گونه كه مشخص است در اين بيانيه به‎صورت كاملا مرموزانه مردم را به حضور غيرقانوني در اين مراسم دعوت كرده و از طرفي بهانه حضور خود را دعوت مردم به آرامش! عنوان مي‎‎كنند. نتيجه اين حضوركاملا آرام، جان باختن چند تن از هموطنان‎مان از نيرو‎هاي بسيج و معترضين، در اغتشاشات غروب ۲۵ خرداد بود.

نامه به رييس دستگاه قضا در دفاع از خادمان كشور!

روز ۲۷ خرداد، خاتمي به همراه موسوي در نامه‎اي مشترك به رييس دستگاه قضا، برخورد با اغتشاش‎گران -كه اين افراد، جان و مال مردم را هدف قرار داده بودند- و محركان و برنامه‎ريزان فتنه را، ناسازگار با معيار‎هاي جمهوري اسلامي خواندند. معناي اين نامه اين بود كه دستگاه قضايي بايد اين افراد را آزاد بگذارد تا كشور را به اغتشاش بكشند. اين موضع خاتمي، يادآور موضع او در فتنه كوي دانشگاه تهران بود كه خواستار مدارا با اغتشاش‎گران شد.

اين دو در نامه خود آورده بودند: "دستگيري اين شخصيت‎‎ها و افرادي كه غالبا نقش فعال و مؤثري در خدمت به مردم كشور و جلوگيري از خشونت و رفتار‎هاي غيرمدني دارند، نه‎تنها مشكلي را حل نخواهد كرد، بلكه موجب تخريب افكار عمومي و تشديد نگراني و ناآرامي‎هاست... "

دعوت به

اغتشاش در سال‎روز فتنه منافقين
 
با آن‎كه اعلام شده بود كه رهبر معظم انقلاب روز ۲۹ خرداد در نماز جمعه شركت مي‎‎كنند و مجمع روحانيون مبارز به رهبري خاتمي نيز از اين موضوع مطلع بود، اين مجمع خواستار درخواست مجوز براي برپايي راهپيمايي در۳۰ خرداد شد (يعني همان روزي كه منافقين عليه نظام اسلامي دست به شورش زدند). اين درخواست مورد موافقت قرار نگرفت و با آن‎كه رهبري معظم انقلاب در آن نماز تاريخي خواستار پيگيري مطالبات از مسير قانون و خاتمه دادن به اردوكشي خياباني شدند، اين مجمع تا ساعت ۲ بعدازظهر روز موعود حاضر نشد درخواست خود را لغو كند و زماني اين كار را انجام داد كه عملا تأثيري نداشت، چراكه معترضان به خيابان آمده بودند و حاصل آن جان باختن بيش از ۱۰ تن از هموطنان بود.

نامه ۳ مرداد ۱۳۸۸به مراجع عظام و مقایسه نظام با رژیم ستم شاهی!

 خاتمی، موسوی و کروبی ضمن نامه ای سرگشاده به مراجع، نظام را با رژیم ستم شاهی مقایسه نموده و ضمن نادیده گرفتن تمام قانون شکنی های خود و دو سر دیگر فتنه می نویسند: "همانگونه که استحضار دارید، همزمان با اعلام نتایج دهمین دورة انتخابات ریاست جمهوری، موج وسیعی از دستگیری‌ها از میان فعالان ستادهای انتخاباتی نامزدهای غیردولتی و شهروندانی که در راهپیمایی‌های مسالمت‌آمیز شرکت جسته بودند آغاز شد که در ادامه، با گسترش موج اعتراضات مردمی نسبت به تخلفات گوناگون و گسترده‌ای که در قبل، حین و بعد از انتخابات صورت گرفت، افزایش یافته و هنوز هم ادامه دارد. بازداشت‌های انفرادی و گروهی.... همراه با برخوردهای خشونت‌بار و استفاده از شیوه‌های بازجویی که یادآور دوران سیاه ستمشاهی است "

خاتمي خود را به فراموشي زده است

علي‎رضا زاكاني، نماينده مردم تهران در مجلس، با انتقاد از شروط اخير خاتمي براي نظام، زواياي ديگري از نقش اين فرد و همدستانش در فتنه را برملا كرد. وي گفت: فراموش نمي‎كنم كه براي انجام مأموريتي از سوي رييس مجلس، به‎همراه آقايان ابوترابي‌فرد، عباسپور، كاتوزيان، نادران، جلالي، با آقاي هاشمي رفسنجاني ديدار داشتيم، در اين جلسه آقاي هاشمي گفتند كه در صبح 23 خرداد يعني روز بعد از انتخابات آقاي خاتمي تماس گرفت و گفت كه با آقايان سيدحسن خميني و ميرحسين موسوي قصد ديدارم را دارند كه من گفتم جلسه مجمع تشخيص مصلحت است و به همين دليل آقايان

موسوي، خاتمي و سيد‌حسن خميني، هنگام ظهر به دفتر آمدند. نماينده مردم تهران افزود: آقاي هاشمي گفتند كه خواسته اين سه فرد ابطال انتخابات بود و راه‎‎هاي قانوني را نيز قبول نداشتند. زاكاني اظهار داشت: جلسه ياد شده زماني برگزار شد كه هنوز آرا‌ي انتخابات در حال شمارش بود و نتيجه انتخابات مشخص نشده بود.

زاكاني در ادامه افزود: البته تكليف آقاي موسوي و جرائمش معلوم است، اما اخيرا آقاي خاتمي در ديدار با اقليتي‌‎هاي مجلس براي بازگشت به صحنه سياسي كشور، پيش‌ شرط‌‎هايي را بيان كرده ‌كه اين مسأله جاي تعجب دارد. اين نماينده مجلس اظهار داشت: خاتمي به‎عنوان يكي از متهمان اصلي فتنه ۸۸، اين‎گونه با فرار به جلو يا خود را به فراموشي زده ‌و يا ‌شعور ملت مسلمان ما را به سخره گرفته است.

افشاي مواضع براندازانه خاتمي

سردارمحمدعلي جعفري، فرمانده كل سپاه شهريور ۸۸، با اشاره به اعترافات ابطحي در دادگاه، به بخشي از اظهارات اين چهره نزديك به خاتمي اشاره كرد كه در آن مي‎‏گفت: "خاتمي و فاتح و مهدي هاشمي رفسنجاني مي‎گفتند كه "برنده شدن در اين انتخابات، خيلي با انتخابات گذشته فرق مي‎كند. در اين صورت جريان اصول‎گرا و رهبر، ديگر نمي‎توانند سرشان را بلند كنند و اين معناي يكسره كردن كار است. " يعني رسيدن به يك نظام با ولايت فقيه بسيار ضعيف شده يا بدون ولايت فقيه.. اعتراضات در انتخابات كاملا برنامه‌ريزي شده بود. " وي همچنين به بخش‏‎هايي از سخنان خاتمي در سال ۸۷ اشاره كرده كه در آن خاتمي تصريح مي‎‏كند: "اگر در اين انتخابات[دهم] احمدي‌نژاد سقوط كند، عملا رهبري حذف مي‎شود، اگر به هر قيمتي و به هر شكلي اصلاحات دوباره به قوه اجرايي بازگردد، ديگر رهبري اقتداري در جامعه نخواهد داشت. سقوط اصول‎گرايي به‎معناي پايان اقتدار رهبري تلقي مي‎شود و با شكست اصول‎گرايان، بايد قدرت رهبري را مهار كرد. "

برگزاري رفراندوم؛ پيشنهاد خاتمي يا مايكل لدين!

پس از بن بست طرح تقلب در انتخابات و رو شدن دست خالي موسوي، كروبي و خاتمي براي ملت، در ارائه سندي مبني بر تأييد ادعايي كه به‎خاطر آن كشور را به آشوب كشاندند، حال نوبت به آن رسيده بود تا با طرح مباحث انحرافي و جنجالي، اولا انگشت اتهام را از خود به‎سمت ديگران هدايت كنند و ثانيا در راستاي پياده كردن

دستورات انقلاب مخملي و جين شارب بايستي راهكاري ارائه مي‎‎شد كه قابليت تحقق نداشته باشد.

بر اين اساس خاتمي اواخر تيرماه در ديدار با خانواده‎‎هاي بازداشت‌شدگان، برگزاري رفراندوم را تنها راهكار برون‌رفت از بحران فعلي كشور دانسته و گفت: "بايد از مردم پرسيده شود كه آيا از وضعيت پيش‌آمده راضي هستند و اگر اكثريت مردم از اين وضعيت راضي هستند و اين وضع را قبول داشته باشند، ما هم تسليم هستيم.

" اين سخنان خاتمي از آن‎جا كه مي‎‎توانست حاميان داخلي فتنه را تا حدودي از لاك بيرون آورد، به‎شدت مورد استقبال قرار گرفت و در رسانه‎‎هاي ضد انقلاب نيز به سرعت انعكاس يافت. فرداي اين ديدار، مجمع روحانيون مبارز در بيانيه‎اي رسمي حرف‎هاي خاتمي را تكرار و از ايده رفراندوم دفاع كرد."

در اين خصوص چند نكته مطرح هست و آن اين‎كه اولا براساس قانون اساسي رفراندوم با تصويب دو سوم نمايندگان مجلس و با فرمان رهبري نظام صورت مي‎‎گيرد. ثانياً اين‎كه وزارت كشور مسئول برگزاري آن خواهد بود و شوراي نگهبان مسئوليت نظارت بر حسن اجراي آن را خواهد داشت. اين افراد كه نه وزارت كشور را قبول داشته و نه شوراي نگهبان را بي‎طرف مي‎‎دانستند؛ بر اساس كدام قانون قصد برگزاري رفراندوم را داشتند و ثالثا اين‎كه چه ضمانتي وجود داشت كه اينان نظر مردم در رفراندوم را بپذيرند. روز بعد از اين پيشنهاد خاتمي، روزنامه كيهان در يادداشتي به قلم شريعتمداري اسنادي را رو كرد كه نشان مي‎‎داد اين پيشنهاد از سوي مايكل لدين آمريكايي ارائه شده و آقاي خاتمي فقط آن را تكرار كرده است.

اداره پادگانی جامعه!

خاتمی در ۲۲ آبان ۱۳۸۸ در دیدار جمعی از طرفداران خود بدون اشاره به اینکه با نحریک جمعی اراذل و اوباش به حضور در خیابان و قانون شکنی و ندیده گرفتن حق 40 میلیون رای دهنده می گوید: " امروز سئوال این است که بخصوص در جریان حوادث اخیر، رضایت جامعه و بخصوص نخبگان آن افزایش پیدا کرده است؟ اگر نکرده است باید فهمید که مشکل وجود دارد و عاملان این وضع تضعیف‌کنندگان نظام در اینجا کسانی هستند که سبب نارضایتی بیشتر در جامعه شده‌اند..."

وی سپس با دروغی دیگر همچون تقلب در انتخابات نظام را متهم می کند و می گوید: " باید پذیرفت که نمی‌توان بصورت پادگانی

جامعه و دانشگاه را اداره کرد و این نحوه مدیریت به زیان مادی و معنوی و حیثیتی جمهوری اسلامی است...."

استقبال از خاتمي در روز قدس با شعارمرگ بر منافق

حدود دو ماه بود از انتخابات گذشته بود و حال سران فتنه در اين صدد بودند كه بار ديگر حاميان خود را به ميدان بكشند و چه فرصتي بهتر از روز قدس كه طبق سنت هرساله در سراسر ايران راهپيمايي برقرار است و مي‎‎توانستند با حضور در ميان جمعيت، شعار‎هاي خود را سر دهند و نگاه رسانه‎‎هاي تشنه غربي را به‎سوي خود جلب كنند. خاتمي نيز با موسوي و كروبي فراخوان داده و حاميان را به حضور سبز در اين مراسم، تشويق كردند. اما آن‎چه در روز قدس تمامي ملت ايران شاهد بودند، رسوايي اين جريان نفاق و دروغ بود.

برخلاف پيش‎بيني اين جريان، هرچند معدود افرادي به خيابان‎‎ها آمده بودند كه صداي‎شان با صداي آمريكا و اسراييل همخواني داشت، ليكن آن‎چه در روز قدس به وقوع پيوست، بساط معركه اغتشاش‎طلبان را تاحد گسترده‎اي جمع كرد. جالب آن‎كه فرصت‎طلبان با راهپيمايي جداگانه در روز قدس و با طرح شعار‎هاي مخلاف آرمان‎‎هاي اين روز، عملكرد منافقين در سال ۱۳۵۹ را تكرار كردند. در حقيقت اقدام آن‎‎ها تكرار عملكرد سال ۵۹ منافقين بود كه با جداسازي راهپيمايي خود، عملا راه خود را از ملت جدا كردند. خاتمي هم كه در اين روز قصد داشت در حوالي دانشگاه تهران با پايين‌آمدن از خودروي خود به جمع راهپيمايان بپيوندد، پس از پايين آمدن از خودرو با خشم مردم شركت‌كننده در اين راهپيمايي روبه‎رو شد كه شعار‎هاي "مرگ بر ضد ولايت فقيه "، "مرگ بر منافق "، "منافق برو بيرون " را نثار وي مي‎كردند. اين شعار‎هاي مردمي باعث شد خاتمي در مناسبت‎هاي بعدي، همچون ۱۳ آبان، ۱۶ آذر و۲۲ بهمن از حضور در انظار عمومي خودداري كند.

شرط ‎گذاري براي نظام

مطالب بالا بخش كوچكي از مواضع این فتنه گر بزرگ در جريان اغتشاشات سال ۸۸ است كه رهبر معظم انقلاب، از آن تعبير به فتنه عميق كردند. بي‎شك خاتمي را بايد در اين جريان ضلع سوم فتنه و يكي از متهمان اصلي آن دانست. حال چگونه است در حالي‎كه نظام تاكنون با سعه صدر با او و امثال موسوي و كروبي برخورد كرده و از محاكمه آنان خودداري كرده، به‎جاي عذرخواهي از ملت و نظام به‎خاطر هزينه‎‎هاي سنگيني كه به كشور در داخل و خارج وارد ساختند، با نگاه طلبكارانه با نظام و مردم برخورد می نمایند.