آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم

با این آزمون دکتری باسوادها مشخص می شوند؟




تاریخ: ۷ ارديبهشت ۱۳۹۳

هر ساله در کشور ما آزمون­های زیادی توسط سازمان سنجش برگزار می­شود. اغلب این آزمون ­ها به صورت متمرکز و برخی نیز به صورت نیمه ­متمرکز برگزار می­شود. طی چهار سال اخیر آزمون ورودی دکتری دانشگاه­ها از سوی سازمان سنجش به صورت نیمه ­متمرکز و تستی برگزار شده است و داوطلبان بایستی ابتدا در آزمون کتبی شرکت کنند و سپس در مصاحبه حضور پیدا کنند. مرحله اول توسط سازمان سنجش و مرحله دوم توسط دانشگاه ­ها برگزار می­شود. این روند با روندی که قبل از سال 89 در دانشگاه­ها وجود داشت، کاملا متفاوت است. در نظام قبلی پذیرش دانشجویان دکتری، هر دانشگاه امتحانی جداگانه و تشریحی برگزار می­کرد و سپس از طریق مصاحبه دانشجویان مدنظر خود را گزینش می­کرد. مسئولین وزارت علوم و سازمان سنجش در سال 89 استدلال­های خود را برای تغییر شیوه پذیرش دکتری بیان کردند و بر این اساس، از آن زمان تاکنون این امتحان به صورت نیمه ­متمرکز برگزار می­شود. در این مطلب به بیان معایب و محاسن نحوه پذیرش نیمه ­متمرکز دانشجویان دکتری می­پردازیم.

الف) معایب پذیرش نیمه ­متمرکز

1. تعداد زیاد شرکت­ کنندگان

این آمارها با آمار دانشجویانی که به روش غیرمتمرکز پذیرش می­شدند اختلاف زیادی دارد و نشان می­دهد که شرکت کردن در امتحان دکتری بسیار آسان ­تر و سهل ­الوصول­تر از گذشته شده است، اما این ویژگی به ظاهر مثبت باعث بروز مشکلات زیادی می­شود. مشکلاتی مثل هزینه ­های زیاد برگزاری آزمون، اسراف در وقت داوطلبان و... . اشکال دیگری که متناسب با افزایش شرکت­ کنندگان پیش می­آید توقع شرکت­کنندگان برای پذیرش در دانشگاه و نوعی اجبار پنهانی بر روی دولت است. بر این اساس، با افزایش تعداد شرکت­ کنندگان در هر سال، این ذهنیت در بین آنان شکل می­گیرد که دولت در هر صورتی که شده بایستی تعداد قبول­ شدگان را نیز افزایش دهد. این در حالی است که افزایش ظرفیت پذیرش از سوی دولت به عوامل زیادی همچون امکانات مناسب، وجود استاد، ظرفیت­های شغلی مناسب در آینده و... بستگی دارد.

بایستی در همین جا متذکر شد که تعداد زیاد شرکت­ کنندگان در امتحان دکتری نباید از سوی دولتمردان مایه مباهات قرار بگیرد و به عنوان یکی از  شاخص­های عدالت آموزشی مطرح شود، زیرا بسیاری از افراد شرکت­کننده به صورت آزمایشی و تفننی در این آزمون شرکت می­کنند. این امر را می­توان از روی درصد پاسخ­ های ناصحیح و منفی بسیاری از شرکت­ کنندگان در آزمون دریافت که نشان می­دهد بدون هیچ آمادگی و صرفاً برای تفنن در آزمون شرکت کرده­اند.

2. هزینه ه­ای زیاد برگزاری آزمون

سازمان سنجش آموزش کشور در سال ­های گذشته هزینه­ های برگزاری آزمون­های دکتری را اعلام نکرده است، اما با توجه به وجهی که برای ثبت نام دریافت می­کنند می­توان تا حدودی هزینه­های این آزمون را محاسبه کرد. به طور مثال، در آزمون سال 93 بیش از 240 هزار نفر در آزمون دکتری ثبت نام کرده­اند که هر نفر بایستی مبلغ 31500 تومان پرداخت می­کرده است. با ضرب این دو عدد برای به دست آوردن مجموع هزینه ثبت نام عدد «7560000000» به دست می­آید. حال، اگر سازمان سنجش را سازمانی غیرزیان­ ده به حساب آوریم می­توان برداشت کرد که حدود همین مبلغ برای برگزاری آزمون دکتری هزینه شده است. این هزینه بسیار زیاد به دلیل تعداد بالای شرکت­کنندگان در آزمون است و به نظر می­رسد، سازمان سنجش باید فکری به حال این هزینه سرسام­ آور بکند و از طریقی تعداد شرکت­کنندگان در آزمون را محدود کند.

3. مشخص نبودن منابع

در چهار سال گذشته مواد امتحانی از سوی سازمان سنجش معرفی می­شده است و داوطلبان بر همین اساس به مطالعه مواد آزمون می­پرداخته­اند؛ یعنی بر اساس منابع عمومی هر رشته یک سری از مواد امتحانی به داوطلبین معرفی می­شده است. مثلاً، در مجموعه مدیریت درس­های ریاضی، آمار، تئوری­های مدیریت، منابع انسانی پیشرفته و رفتار سازمانی پیشرفته جز مواد آزمون تخصصی بوده است. این مواد آزمون چند اشکال اساسی دارد:

اول: مثلاً، در مجموعه مدیریت دارای گرایش­های زیاد و متفاوتی است و این مجموعه دروس اعلام شده بیشتر به صورت عمومی مطرح شده است. باید توجه داشت که در برخی از گرایش­ها درس­های تخصصی آن گرایش اصلا مدنظر قرار نگرفته و هیچ سؤالی از مباحث تخصصی دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد در این گرایش­ها در آزمون مطرح نمی­شود.

دوم: در بسیاری از مواد امتحانی معرفی­شده کتب و مقالات متعددی وجود دارد و سازمان سنجش هیچگاه مشخص نکرده است که در یک ماده امتحانی چه منابعی باید مطالعه شود. این امر باعث سردرگمی شرکت­کنندگان می­شود و اینکه داوطلبان باید چندین ماه وقت بگذارند تا بتوانند تمامی کتب موجود در این حیطه را مطالعه کنند.

سوم: سازمان سنجش مدعی است که امتحان دکتری را در حد دروس عمومی کارشناسی و کارشناسی ارشد هر رشته برگزار می­کند. در صورتی که در برخی رشته ­ها آنقدر گرایش­های متفاوتی شکل گرفته است که این گرایش­ها به رشته­های دیگر بسیار نزدیک شده است. مثلاً، گرایش مدیریت رسانه طی چند سال اخیر زیرمجموعه مدیریت بوده است و دروس مدیریت در آن امتحان گرفته می­شده است در صورتی که این گرایش با دیگر رشته­ها مثل ارتباطات و علوم اجتماعی بسیار مرتبط است و بهتر می­بود که در کنار مواد امتحانی رشته مدیریت از منابع دیگر رشته­ها مثل ارتباطات نیز امتحان گرفته می­شد.   

4. تکنیکی بودن برخی تست­ ها

شیوه برگزاری تستی در آزمون دکتری مورد اعتراض بسیاری قرار گرفته است، زیرا در این شیوه در برخی موارد با استفاده از تکنیک­ هایی می­توان به پاسخ­های سؤالات رسید و بر این اساس، می­توان گفت که در امتحان تستی سواد افراد به درستی مورد سنجش قرار نمی­گیرد، اما در امتحان تشریحی پاسخ ­دهنده تمامی فرآیند پاسخ را مجبور است در پاسخنامه بنویسد و از این طریق می­توان چگونگی رسیدن به پاسخ از سوی داوطلب را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

5. بحث زبان خارجی

طی چهار سال گذشته چند شیوه متفاوت درباره زبان عمومی در آزمون دکتری اتخاذ شده است. در سال 90 آزمون زبان ضریبی مساوی با دیگر قسمت­ها داشت. در سال 91 ضریب امتحان زبان 2 و علاوه بر آن، احتساب نمره منفی بود. در سال 92 ضریب امتحان زبان 2 و بدون احتساب نمره منفی بود و در سال 93 ضریب امتحان زبان 1 و با احتساب نمره منفی بود که البته تعداد سؤالات از 100 سؤال به 30 سؤال کاهش پیدا کرده بود. همانگونه که مشاهده می­کنید در هر سال یک برنامه خاص برای امتحان زبان مدنظر بوده است و هیچ سالی نبوده که یک روال ثابت برای امتحان زبان در نظر گرفته شود. این­همه پراکندگی و عدم ثبات نشان­دهندۀ این امر است که سازمان سنجش هنوز به نتیجه خاصی درباره میزان ضریب و تأثیر زبان در آزمون دکتری نرسیده است و سعی می­کند هر سال با سعی و خطا به پیش برود تا پس از چند سال بتواند به یک روش درست دست یابد. نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که زبان در بسیاری از رشته­ها در سطح دکتری بسیار مورد نیاز است و بسیاری از منابع اصلی در رشته­های مختلف به زبان خارجی است، اما در آزمون فعلی مواردی وجود دارد که افراد نمره زبان آنها صفر یا منفی است، اما در رشته مورد نظر خود قبول می­شوند و بدون هیچگونه اطلاع از زبان این دوره را به پایان می­رسانند. در این مورد به نظر می­رسد که اگر سازمان سنجش نمره زبان را شرط ورود به مصاحبه قرار بدهد و همچنین داوطلبان را اجبار کند که یکی از مدارک معتبر زبان را برای زمان مصاحبه ارائه دهند راهکار مناسب­تری است.

6. سردرگمی مسئولان برگزاری آزمون

طی چند سال اخیر آزمون دکتری تغییرات بسیار زیادی داشته است و این تغییرات نشان می­دهد که برنامه مدون و طولانی ­مدتی در این باره وجود دارد. در این مورد، به برخی از مهم­ترین تغییرات اشاره می­کنیم:

اول: تعداد سؤالات زبان، استعداد تحصیلی و تخصصی در سال­های مختلف متفاوت بوده است. مثلاً، در سه سال اول در رشته­های علوم انسانی تعداد سؤالات تخصصی 60 سؤال بود که در سال 93 تبدیل به 90 سؤال شد. یا سؤالات استعداد تحصیلی در سال 90 تعداد 40 سؤال با وقت 120 دقیقه بود که هر سؤال چهار دقیقه وقت داشت که در سال 93 به 30 سؤال با وقت 60 دقیقه تبدیل شد که هر سؤال 2 دقیقه وقت داشت. در اینجا سؤال ما از سازمان سنجش این است که آیا در سال 90 دانشجویان هوش کمتری داشتند که وقت بیشتری به آنها داده­اید؟! و یا در سال 93 دانشجویان هوش بیشتری داشته­اند که به آنها وقت کمتری داده­اید؟!

دوم: در این سال­ها نقش دانشگاه­ها در پذیرش دانشجویان بسیار متفاوت بوده است. در سال اول سازمان سنجش هیچ نقشی به جز غربالگری نداشت و فقط دانشجویان را به دانشگاه­ها معرفی می­کرد و دانشگاه مختار بود که هر کسی را که می­خواهد پذیرش کند. در سال دوم نقش دانشگاه­ها در پذیرش نهایی 70 درصد و نقش آزمون 30 درصد بود. در سال سوم نقش دانشگاه­ها و آزمون مساوی شد و امسال نیز دوباره همان 70 به 30 قبلی تکرار شد. این تغییرات هر ساله نشان می­دهد که سازمان سنجش هنوز به این نتیجه نرسیده است که دانشگاه­ها چه میزان بایستی در پذیرش دانشجو نقش داشته باشند. همچنین هنوز این اشکال که در بسیاری از دانشگاه­ها بیشتر دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد همان دانشگاه پذیرش می­شوند وجود دارد و سازمان سنجش نتوانسته فکری به حال این ناعدالتی بکند.

سوم: آزمون دکتری در سال­های قبل در دو نوبت صبح و عصر برگزار می­شد و این کار باعث شده بود مشکلات زیادی برای داوطلبان از بابت بحث استراحت و ناهار پیش بیاید که در سال اخیر امتحان فقط در نوبت صبح برگزار شد. همچنین ترتیب پاسخ دادن به سؤالات در سال­های مختلف متفاوت بوده است. در برخی از سال­ها اول به سؤالات استعداد تحصیلی و زبان پاسخ داده می­شد و در برخی از سال­ها اول به سؤالات تخصصی.

7. تعداد زیاد پذیرش و عدم توجه به امکانات دانشگاه­ها

ظرفیت دانشجویان دکتری هر سال افزایش پیدا کرده است. این افزایش پذیرش در حالی صورت می­گیرد که در بسیاری از دانشگاه­ها هنوز ظرفیت و امکانات مناسب پذیرش دانشجوی دوره دکتری وجود ندارد. به طور مثال، در برخی از دانشگاه به ازای هر استاد عضو هئیت عملی بیش از 10 دانشجوی دکتری وجود دارد. این آمار بیانگر این موضوع است که اغلب اساتید وقت کافی برای رسیدگی به موضوعات پژوهشی در دوره دکتری ندارند.

8. مدرک گرایی: ریشه بیشتر این مشکلات

اشکال اساسی که تقریباً ریشۀ تمامی مشکلات بالاست این است که طی ده پانزده سال اخیر روند مدرک ­گرایی و افزایش تعداد دانشجویان در مقاطع مختلف رشد چشمگیری داشته است و همین امر باعث شده است که در حال حاضر دانشجویانی که مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را پشت سر گذاشته ­اند و نتوانسته ­اند وارد بازار کار شوند اجباراً، به فکر شرکت در آزمون دکتری بیفتند. این امر بدین معناست که اغلب دانشجویان صرفاً برای دستیابی به مدرک، وارد مرحله دکتری می­شوند، در صورتی که مقطع دکتری بالاترین مرحله آموزشی و پژوهشی است و بایستی بنیادی­ترین و اصلی­ترین تحقیقات علمی کشور در این مقطع انجام شود. همچنین، بسیاری از سازمان­ها و شرکت­ها نیز بدون توجه به مهارت و سواد افراد و صرفاً بر اساس اینکه فرد دارای مدرک دکتری به پذیرش آنها می­پردازند که این امر هم به مدرک­گرایی دامن می­زند.

در این بحث یک نکته اساسی وجود دارد و آن هم این است که دولتمردان بایستی سعی کنند که رشته­های کاربردی را هر چه بیشتر به مقاطع کاردانی و کارشناسی اضافه کنند و دانشجویان را پس از گذراندن این مقاطع تحصیلی وارد بازار کار کنند. تنها در این صورت است که تعداد دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی کاهش می­یابد و در آن صورت به راحتی می­توان آزمون­هایی با استانداردهای مناسب طراحی کرد.

ب) محاسن آزمون نیمه­ متمرکز

در کنار اشکالاتی که از آزمون دکتری گرفته شد باید گفت که روش جدید محاسنی نیز دارد.

اول: در این روش، دانشگاه­ها نمی­توانند در نمره آزمون داوطلب دخالت کنند و همان نمره­ای که داوطلب در جلسه آزمون کسب می­کند برای او منظور می­شود. این حُسن در جایی پررنگ ­تر به نظر می­رسد که به یاد بیاوریم که در نظام قبلی پذیرش برخی دانشجویان به صِرف اینکه از یک دانشگاه خاص بودند در دانشگاهی که امتحان می­دادند هر ساله نمرات بسیار پایینی می­گرفتند.

دوم: در روش قبلی آزمون دکتری دانشجویان می ­بایست هزینه­های زیادی را متحمل می­شدند و برای هر دانشگاه جداگانه ثبت نام می­کردند و به همان دانشگاه می­رفتند و امتحان می­دادند که در روش فعلی اینگونه هزینه­ها از روی دوش دانشجویان برداشته شده است. همچنین در برخی از موارد امتحانات دو دانشگاه در یک رشته ثابت در یک روز برگزار می­شد و برخی از دانشجویان نمی­توانستند در هر دو دانشگاه شرکت کنند.

سوم: با عمومی­ شدن و گسترده­ شدن آزمون دکتری امکان شرکت در آزمون برای همۀ افراد در سطح کشور محقق شد و باعث شد تا حدی عدالت آموزشی را برقرار شود. این امر برای کسانی که دانشگاه محل تحصیل آنها مقطع دکتری نداشت امید بیشتری به وجود آورد. همچنین گسترش برخی رشته­ ها در دانشگاه­هایی که امکانات مناسب داشتند باعث افزایش ظرفیت و جذب هر چه بیشتر دانشجویان در این دانشگاه­ها شد. 

چهارم: در سال­های گذشته سازمان سنجش کلید سؤالات و پاسخنامه داوطلبان را منتشر نمی­کرد که همین امر باعث بروز اعتراضاتی شده بود که امسال این عیب برطرف شد و کلید سؤالات و پاسخنامه داوطلبان بر روی سایت سازمان سنجش قرار گرفت که به شفافیت آزمون دکتری کمک شایانی کرد.

نتیجه­ گیری

آزمون دکتری چهار سال است که به شیوه نیمه­ متمرکز برگزار می­شود و در این چهار سال تغییرات زیادی را به خود دیده است. به نظر دیدبان این تغییرات اولین چیزی را که به ذهن انسان متبادر می­کند بی­ برنامگی مسئولین برگزاری این آزمون است؛ آزمونی که باید در سطح عالی ­ترین آزمون­های کشور برگزار شود دارای اشکالات متعددی است که باعث سردرگمی داوطلبان شده است. البته به نظر می­رسد مهم­ ترین اشکال این آزمون مربوط به خود آن نیست، بلکه مربوط به سیاست­ های کلی دولت ­های فعلی و قبلی است که بدون توجه به بازار کار و به صورت بی­رویه به افزایش دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد پرداختند و الان، حاصل این مشکلات را در آزمون دکتری ملاحظه می­کنند.

منبع : خبرگزاری دیدبان



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.