از رفع تا دفع تهاجم فرهنگي
سرويس علوم و معارف اسلامي مفيدنيوز :: اگر بخواهيم مبارزهاي عملي و اساسي با تهاجم فرهنگي صورت گيرد، بايد در جهت تربيت ديني آحاد جامعه برنامهريزي و روح آنان را براي مقابله با پديدههاي شوم و مخرب آماده کنيم كه در حقيقت همان «دفع» اساسي تهاجم فرهنگي خواهد بود.
تاریخ: ۲۲ خرداد ۱۳۹۱
اگر جوامع بشري را به مثابه كالبد و جسم تصور كنيم، به طور طبيعي براي تحرك و پويايي آن نيازمند روحي هستيم تا به خوبي بتواند آن را به حركت وادارد و به قلههاي عزت و افتخار رهنمون گردد. ما اين عامل تحرك بخش را فرهنگ و جايگاه آن را از همه چيز برتر و بالاتر ميدانيم.
بيترديد همه مجموعههاي انساني از فرهنگ بهرهمند ميباشند و براي توسعه و گسترش روز افزون آن تلاشهاي وافري نموده، در اين راستا از هيچگونه سرمايهگذاري مادي و معنوي دريغ نميكنند. فرهنگ اسلامي كه در جوامع مسلمان (از جمله جامعه ما)؛ مردم به آن التزام دارند از ديرباز با مشكلاتي مواجه بوده است.
موضوع تهاجم فرهنگي، هميشه بهعنوان يكي از مخربترين و بزرگترين اين مشكلات مطرح بوده و امروزه اين امر از جهت كمّي و كيفي متفاوت گرديده است كه خود خطر را جديتر مينمايد و ضرورت دارد تا همگان به ويژه مسؤولان و متصديان مسائل فرهنگي به اين مهم توجه کنند تا گرفتار گرداب اين تهاجم ناجوانمردانه نگردند و همواره از داشتههاي فرهنگي مترقي خويش مراقبت نمايند.
چيستي رفع و دفع تهاجم فرهنگي
آنچه در عنوان بحث بيان شد، بدين معنا است: حال كه تهاجم فرهنگي بهعنوان يك تهديد فراروي فرهنگ ما مطرح است؛ كنشهاي مطلوب ما در قبال آن چگونه بايد باشد؟ آيا ما بايد اين تهاجم را قبل از ورود به حوزه فرهنگي خود ناكام بگذاريم كه از آن به دفع تهاجم ياد ميشود يا بايد صبر نمود تا اين كه تهاجم بر حوزه فرهنگي ما وارد شود و سپس به طرد آن اقدام كنيم كه از آن به رفع تهاجم ياد ميكنيم؟ به عبارتي ديگر، سخن در اين است كه آيا رويكرد ما در قبال تهاجم فرهنگي بايد پيشگيرانه يا درمانگرانه باشد كه اولي را دفع و دومي را رفع ميناميم. حال و پس از بررسي نكات مقدماتي، به تبيين اين مهم ميپردازيم.
رفع يا دفع تهاجم فرهنگي...؟
بر اساس آموزههاي ديني، ما بهعنوان مسلمان بايد هيچگاه اجازه ورود دشمن را در حوزههاي مختلف سياسي، اجتماعي و فرهنگي ندهيم؛ بدين معنا كه نبايد ميدان آماده بهره كشي كساني شود كه همه تلاش آنها بر انهدام فرهنگي، اجتماعي، سياسي و... جامعه اسلامي است. مهمترين دليل اثبات اين مدعا را ميتوان آيه نفي سبيل دانست كه خداوند در آن، تمام راههاي نفوذ و تاثيرگذاري كفار (دشمنان) را نفي كرده است و اجازه ورود آنان به درون حوزههاي مختلف زندگي مسلمين را نميدهد.(1)
پس نظر صحيح اين است كه ما اساسا نبايد اجازه هيچ گونه حركت تخريبي از سوي فرهنگهاي مهاجم به فرهنگ خودي بدهيم و همواره بايد بهسان سربازان ميدان جنگ نظامي، آمادگي خويش را در بالاترين سطح حفظ کنيم و مرتب به ديدهباني در حوزه فرهنگ بپردازيم تا در نهايت به سالمسازي فرهنگ خودي كمك شود. از اين رو ما به دفع تهاجم فرهنگي اعتقاد داريم و نه به رفع آن.
راه مبارزه با تهاجم فرهنگي
سؤال مطرح در باب تهاجم فرهنگي اين است که براي مقابله با اين پديده ناميمون، چگونه بايد عمل نمود؟
در پاسخ به اين پرسش اساسي، نظرات مختلفي وجود دارد.
آيتا... جوادي در كتاب«مبادي اخلاق در قرآن» معتقدند: «اساسيترين راه مبارزه (با تهاجم فرهنگي) تطهير روح و تهذيب اخلاق و ساختن مدينه فاضله است. بنابراين جز تهذيب روح كه نتيجه و ثمره جهاد اكبر (مبارزه با نفس) است، چيزي نخواهد توانست جلوي تهاجم فرهنگي را بگيرد. توجيه تبهكاري به بهانه تهاجم بيگانگان، نه در مكتب وحي و نه در محضر عقل، قابل قبول نيست»(2)
اين نظر كه برگرفته از آيات قرآني است، به حقيقت مسأله در باب برخورد با تهاجم فرهنگي اشاره دارد؛ چرا كه در همه موارد تعليم و تعلم، هميشه مقام تهذيب و تزكيه آحاد جامعه مقدم ميباشد.(3)
بنابراين اگر بخواهيم مبارزهاي عملي و اساسي با تهاجم فرهنگي صورت گيرد، بايد در جهت تربيت ديني آحاد جامعه برنامهريزي و روح آنان را براي مقابله با پديدههاي شوم و مخرب آماده کنيم كه در حقيقت همان «دفع» اساسي تهاجم فرهنگي خواهد بود.
از اين رو متوليان امر فرهنگ بايد همواره متوجه باشند كه برنامههاي كاربردي و راهبردي در جهت پيريزي ساختمان انساني جامعه است و به نسلهاي آينده نيز بينديشند و با پرهيز از موضع انفعالي در برابر ديگر فرهنگها، در اين عرصه فعالانه گام بردارند.
پينوشتها
1. نساء،141
2. مبادي اخلاق در قرآن، ص226 و 227
3. آل عمران، 164 و جمعه، 2
منبع: پرتو سخن - حاجي حسن پور
|