آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
چوب حراج به اين سرمايه نزنيد !

چوب حراج به اين سرمايه نزنيد !


سرويس سياسي مفيدنيوز :: بر هيچ كس پوشيده نيست كه علاوه بر فهرستي از ناهنجاري هاي ناشي از اعزام بي رويه دانشجو، دشمنان ما اجازه تحصيل به دانشجويان ايراني در رشته هاي مهم فني (به قول خودشان رشته هاي «هاي تك») را نيز نمي دهند و حتي دانشجويي را كه با تابعيت ديگري به تحصيل در رشته اي مهم اشتغال داشت با توجه به تابعيت اصلي او (ايراني) اخراج كردند!

تاریخ: ۸ خرداد ۱۳۹۱




بي شك «حمايت از سرمايه ايراني» كه از سوي مقام معظم رهبري بحق بر پيشاني سال 91 نقش بسته است، مفهومي به مراتب رساتر و عميق تر از ساخت چند آگهي رسانه اي براي دعوت مردم به خريد كالاهاي ايراني دارد. هرچند كه آن دعوت و آگهي در جاي خود خوب و ارزشمند، اما كوچك كردن موضوعي به اين اهميت و تقليل محتواي آن به چند مصداق ساده، جفا به آن اشارت است كه لاجرم بايد از آن پرهيز كرد.

به جرات مي توان گفت كه مهمترين سرمايه هر كشوري نيروي انساني متخصص و دانشمند آن كشور است كه موتور محرك تمامي پيشرفت ها است و بدون وجود چنين سرمايه اي اميد پيشرفت و اصلاح امور، آرزويي دوردست و دست نيافتني است. خوشبختانه در دوران شكوهمند پس از پيروزي انقلاب اسلامي و به ويژه در سالهاي اخير، پيشرفت هاي زيادي در زمينه هاي علمي حاصل و شكوفايي علمي چشمگيري در كشور به وجود آمده كه اگر توجه بيشتري براي تربيت همين سرمايه هاي علمي به كار گرفته مي شد، نتايج ارزشمندتري به دست مي آمد. آنچه در ادامه اين نوشتار مي آيد، نه انكار زحمات و پيشرفت هاي علمي كنوني است و نه نفي ضرورت خريد كالاي ايراني بلكه بازخواني مطالبه اي است كه سي سال قبل امام راحل عظيم الشأن(ره) از ما داشتند.

1- يكي از راه هاي اصلي حل معضلات يك كشور از طريق علمي و همچنين يكي از راه هاي مهم تشويق نخبگان يك كشور به ادامه تحصيل و تحقيق، اعطاي بورس تحصيلي و تامين هزينه هاي دانشجو در آن ايام مي باشد.

2- براساس اسناد موجود و اطلاعات دقيق، هزينه اي كه بطور متوسط از سوي دولت براي بورس تحصيلي يك دانشجوي ايراني در مقطع دكترا در خارج از كشور پرداخت مي شود بيش از چهارصد ميليون تومان است. اين هزينه براي تحصيل يك دانشجو در مقطع دكترا در داخل كشور، بطور متوسط چهل ميليون تومان است.

3-اين تفاوت ده برابري بصورت معمول هيچ توجيه عقلي و شرعي ندارد. خصوصا در شرايطي كه ايران موفق به احراز جايگاه اول علمي منطقه و بالاترين رشد علمي در سطح جهان است. اما اگر رشته اي باشد كه ما در آن از وجود اساتيد زبده و يا تجهيزات و آزمايشگاه هاي مجهز محروم باشيم، قطعا براي كسب آن علم، پرداختن چنين بهايي قابل قبول بلكه واجب است.

4- اكنون به اين سه نكته دقت مضاعف بفرماييد:
الف: در سال گذشته حدود يك هزار ميليارد تومان صرف بورس دانشجويان ايراني شده است.
ب: تعداد بسيار زيادي از دانشجويان اعزامي به كشورهاي دنيا (كه عمدتا كشورهاي غربي هستند) به منظور تحصيل در رشته هاي علوم انساني (مثل حقوق، فلسفه، روانشناسي، اقتصاد، جامعه شناسي و...) اعزام شده اند!!
ج: جمع كثيري از كساني كه براي ادامه تحصيل به خارج از كشور اعزام مي شوند ديگر هرگز به كشور بازنمي گردند! و روند بورس كردن دانشجويان عملا به شيوه اي براي معرفي و گلچين كردن نخبگان ايراني براي دانشگاه هاي خارجي تبديل شده است متقابلا مسئولان امر در وزارت علوم با بكارگيري تمهيدات گوناگون صرفا موفق به اخذ خسارت از تعدادي از اين جمع كثير مي شوند.
د: براساس اعلام منابع رسمي و نظارتي بالاترين ركورد خسارت ماخوذه در طول يك سال، حدود پانزده ميليارد تومان بوده است! (لطفا اين عدد را با عدد بند الف مقايسه كنيد.)

اكنون اين پرسش مطرح است كه اين خسارت هنگفت به بيت المال را چگونه مي توان توجيه كرد؟ با يك هزار ميليارد تومان در سال چند دانشگاه و مركز پژوهشي و علمي را مي توان ساخت يا تجهيز كرد؟ آيا نمي توان در عوض اعزام چند نفر به خارج از كشور (آن هم در رشته هاي علوم انساني) به جاي يك دانشگاه صنعتي شريف (به لحاظ امكانات و تجهيزات) در هر استان يك دانشگاه شريف داشت؟ آيا نمي توان با يك برنامه ريزي منطقي و با بكارگيري همين پول در يك دوره چند ساله، عدالت علمي و دانشگاهي را با تربيت نسل جديدي از اساتيد جوان، توسط همين اساتيد متعهد و مجرب كنوني، فراهم نمود؟

اما اين همه ماجرا نيست و تعجب شما وقتي بيشتر مي شود كه بدانيد اين ضرر در مقابل ضرر بزرگتري كه اكنون به آن پرداخته مي شود هيچ است! و اصلا جا دارد و لازم است چند برابر ضرر پيش گفته را هزينه كنيم تا آن ضرر بزرگتر پيش نيايد! اكنون براي شناخت بيشتر آن ضرر و باور ضرورت توجه به آن و جلوگيري آني و فوري از ادامه آن به اين جملات توجه فرماييد:

الف: جوانان عزيز ما، كه سرمايه هاي ميهن هستند، بايد بدانند كه رفتن به غرب و شرق براي آموختن علوم مختلف آنان را از رسيدن به مقصود، كه استقلال و آزادي است، باز مي دارد، و وابسته ترشان خواهد نمود. دشمنان ما، كه به كشورمان چشم طمع دوخته اند، هرگز نخواهند گذاشت ما استقلال پيدا كنيم و از وابستگي رها شويم. بايد به خود تلقين كنيم كه در غرب هيچ خبري جز عقب نگه داشتن ما از قافله تمدن و تعالي نيست.(1)

ب: و بايد همه بدانيم كه دشمنان غارتگر ما چشم طمع به دانشگاه ها دوخته اند كه ولو در آينده اي دور به دانشگاه ها رخنه كنند و جوانان پاكدل را با افسانه ها و دروغ پردازي ها منحرف نمايند، و راه را براي خود و چپاولگري ها و استثمارها باز نمايند. اساتيد متعهد به مصالح كشور و جوانان پرشور وطنخواه ناظر باشند كه مبادا در صفوف آنها از غربزدگان فرصت طلب رخنه كنند، و مقاصد شوم جهانخواران را به تدريج تحميل نمايند. اگر كوچكترين انحراف را در اقوال و اعمال شخصي ديديد، آن را كوچك نشماريد.(2)

ج: عزيزان من، ما از حصر اقتصادي نمي ترسيم. ما از دخالت نظامي نمي ترسيم. آن چيزي كه ما را مي ترساند وابستگي فرهنگي است. ما از دانشگاه استعماري مي ترسيم. ما از دانشگاهي مي ترسيم كه جوان هاي ما را آن طور تربيت كنند كه خدمت غرب بكنند. [...] معني اسلامي شدن دانشگاه اين است كه استقلال پيدا كند و خودش را از غرب جدا كند و خودش را از وابستگي به شرق جدا كند و يك مملكت مستقل، يك دانشگاه مستقل، يك فرهنگ مستقل داشته باشيم.(3)

اين جملات، كلام نوراني امام راحل عظيم الشأن است كه نفس قدسي او سلسله جنبان بيداري و رهايي ملت ايران و همه ملتهاي آزاده جهان است. اكنون سي سال پس از آن سخنان ما چه مي كنيم و با اين سرمايه ها (كه امام راحل نيز درست از همين لفظ براي آنها استفاده كرده است) چه مي كنيم؟
و باز براي فهم بهتر موضوع اين جملات را مورد توجه قرار دهيد:

الف: ما بخصوص در زمينه علوم انساني، برخلاف آنچه كه انتظار مي رفت و توقع بود، حركت متناسب و خوبي نكرده ايم، بلكه مفاهيم گوناگون مربوط به اين علم را- چه در زمينه «اقتصاد» و چه در زمينه هاي «جامعه شناسي»، «روان شناسي» و «سياست»- به شكل «وحي منزل» از مراكز و خاستگاه هاي غربي گرفته ايم و به صورت فرمول هاي تغيير نكردني در ذهن مان جا داده ايم و براساس آن مي خواهيم عمل و برنامه خودمان را تنظيم كنيم! گاهي كه اين فرمول ها جواب نمي دهد و خراب درمي آيد، خودمان را ملامت مي كنيم كه ما درست به كار نگرفته ايم. درحالي كه اين روش، روش غلطي است.(4)

ب: اين علوم انساني كه امروز رايج است، محتواهايي دارد كه ماهيتا «معارض» و «مخالف» با حركت اسلامي و نظام اسلامي است؛ متكي بر جهان بيني ديگري است؛ حرف ديگري دارد، هدف ديگري دارد. وقتي اينها رايج شد، مديران براساس آنها تربيت مي شوند؛ همين مديران مي آيند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد كشور، در رأس مسائل سياسي داخلي، خارجي، امنيت، غيره و غيره قرار مي گيرند... هدفش فقط اين است كه يكي را از فكري منتقل بكند به فكر ديگري؛ هدفش اين است كه «پشتوانه هاي انساني نظام» را از بين ببرد؛ مباني اصلي نظام را در ذهن ها مخدوش كند.(5)

ج: امروز غربي ها يك «منطقه ممنوعه اي» در زمينه «علوم انساني» به وجود آورده اند. در همه بخش هاي مختلف؛ از «اقتصاد» و «سياست» و «جامعه شناسي» و «روانشناسي» بگيريد تا «تاريخ» و «ادبيات» و «هنر» و حتي «فلسفه» و حتي «فلسفه دين». يك عده آدم ضعيف النفس هم دلباخته اين ها شده اند و نگاه مي كنند به دهن اينها كه ببينند چه مي گويند؛ هر چه آنها گفته اند، برايشان مي شود «وحي منزل». اين است كه بد و غلط است. مثلا چند تا فكر داراي اقتدار علمي، در يك نقطه دنيا به يك نتيجه اي رسيده اند، اين معنايش اين نيست كه هر آنچه كه آنها فهميده اند. «درست» است!(6)

د: من درباره «علوم انساني» گلايه اي از مجموعه هاي دانشگاهي كردم- بارها، اين اواخر هم همين جور- ما علوم انساني مان بر مبادي و مباني متعارض با «مباني قرآني» و «اسلامي» بنا شده است. «علوم انساني غرب» مبتني بر جهان بيني ديگري است؛ مبتني بر فهم ديگري از عالم آفرينش است و غالبا مبتني بر «نگاه مادي» است. خب، اين نگاه، نگاه غلطي است؛ اين مبنا، مبناي غلطي است. اين علوم انساني را ما به صورت «ترجمه اي» بدون اين كه هيچ گونه فكر تحقيقي اسلامي را اجازه بدهيم در آن راه پيدا كند، مي آوريم تو دانشگاه هاي خودمان و در بخش هاي مختلف اين ها را تعليم مي دهيم؛ درحالي كه ريشه و پايه و اساس «علوم انساني» را در «قرآن» بايد پيدا كرد...(7)

اين ها سخنان رهبر فرزانه انقلاب است كه دردمندانه لزوم رويارويي عملي با علوم انساني غرب را يادآور و از آن به عنوان ضرورتي اجتناب ناپذير و راه نجات كشور از بسياري از مشكلات و مصائب نام مي برند. با اين حال متاسفانه شاهديم كه روند غلط و غيرمنطقي اعزام دانشجو به خارج، بدون توجه به توصيه هاي امام و مقام معظم رهبري همچنان ادامه دارد در حاليكه بر هيچ كس پوشيده نيست كه علاوه بر فهرستي از ناهنجاري هاي ناشي از اعزام بي رويه دانشجو، دشمنان ما اجازه تحصيل به دانشجويان ايراني در رشته هاي مهم فني (به قول خودشان رشته هاي «هاي تك») را نيز نمي دهند و حتي دانشجويي را كه با تابعيت ديگري به تحصيل در رشته اي مهم اشتغال داشت با توجه به تابعيت اصلي او (ايراني) اخراج كردند! و صرفا در رشته هايي كه خود ما اگر از آنها جلوتر نباشيم، عقب تر هم نيستيم و البته با دست و دل بازي در رشته هاي علوم انساني دانشجويان ما را مي پذيرند!

اينها و چندين و چند نكته ديگر كه برهيچ كسي كه اندك آشنايي با مسائل دانشگاهي داشته باشد، پوشيده نيست وجود دارد باز هم شاهد گسيل بهترين جوانان اين كشور براي تحصيل به خارج از كشوريم. تا هم پول بدهيم هم به سرمايه هاي انساني و علمي كشور چوب حراج بزنيم. آنها را در معرض آسيب هايي چون خودكوچك بيني و حقارت و... قرار دهيم و هم راه نفوذ دشمنان قسم خورده نظام را به مناصب مديريتي با ايجاد چنين حفره امنيتي خطرناكي باز كنيم و تازه وقتي يك استاد دلسوخته دانشگاه از ادامه اين روند انتقاد مي كند مقام مسئول مربوط پاسخ مي دهد كه: «اين دانشجويان بايد بروند تا آداب غربي ها و خارجي ها را بياموزند و به كشور بازگردند و همين مقدار هم ارزش اين همه سرمايه گذاري را دارد»!! حقيقتا آيا اين همان سخن تقي زاده نيست كه مي گفت: «براي ترقي و پيشرفت بايد از فرق سر تا نوك پايمان فرنگي شود»؟ آيا رواست كه يك مدير جمهوري اسلامي سخن تقي زاده را تكرار كند؟ و البته كه اين سخن در عمل توسط مديران قبلي اجرا شده و هيچ كس به سخن امام راحل در اين خصوص جامه عمل نپوشانده است.

اكنون از وزير ارزشي علوم كه در مدت مسئوليت خود با تاكيد و تكيه بر ارزش هاي ديني و رهنمودهاي امام راحل و مقام معظم رهبري گام هاي ارزشمندي برداشته و اميدهاي فراواني را در دلها زنده كرده است انتظار مي رود كه با ورودي عالمانه و انقلابي به اين موضوع، اين توصيه امام و مقام معظم رهبري را جامه عمل پوشانده و بيش از اين اجازه ندهد كه به سرمايه هاي ارزشمند و ذي قيمت اين مملكت چوب حراج زده شود.

پي نوشت:
1- صحيفه امام، ج 18، ص 339
2- صحيفه امام ج 18، ص 339
3- صحيفه امام، ج 12، ص 251 و 252
4- «بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار جمعي از استادان دانشگاه هاي سراسر كشور». 8آبان .1382
5- «بيانات رهبر انقلاب در ديدار طلاب، فضلا و اساتيد حوزه علميه قم». 29 مهر .1389
6- «بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاه امام صادق(ع)». 29دي .1384
7- «بيانات مقام معظم رهبري در ديدار جمعي از بانوان قرآن پژوه كشور». 28 مهر .1388

منبع: كيهان - حسين منصور



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.