آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم

با وجود فرماندهی هوشمندانه رهبری، ایران از تحریم ها، آسیب نخواهد دید




تاریخ: ۱۷ مهر ۱۳۸۹

داوود دانش‎جعفری، وزیر پيشين امور اقتصادی و دارایی، به‎دلیل سابقه ریاست بر ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس، و هم به‎لحاظ مطالعات پژوهشی تحریم‌‎های بین‎المللی، در رمینه تحریم های اقتصادی حرف‎‎های فراوانی برای گفتن دارد. در طول مصاحبه شخصیت آرام و قابل‎ احترام او، طرح سئوالات پی در پی و بریدن رشته کلام وی را دشوار مي‌ساخت، اما در عوض بسیاری از سئوال‎هایی را که ممکن بود در ذهن مخاطب پیش آید، خود در میان صحبت‎هایش پاسخ می‎داد. 

دانش‎جعفری که دارای دکترای اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبایی است، به‎دلیل فعالیت‎‎های مهندسی مرتبط با رفع محاصره آبادان در عملیات ثامن‎الائمه، از فرمانده کل قوا نشان فتح اخذ کرده است. 

مشروح کامل این گفتگو در ادامه می اید:

آقای دکتر! همان‎طور که می‎دانید، تحریم‎ها همواره به‎عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر سایر کشور‎ها در تاریخ استعمارگری غرب وجود داشته است. متأسفانه خیلی از این تحریم‎ها توسط سازمان‎های بین‎المللی - که داعیه دفاع از ملت‎ها و حفاظت از حقوق بشر را دارند - نیز حمایت می‎شود. آیا با مطالعه تحریم‎‎هایی که در طی دهه‎‎های اخیر در سراسر جهان اعمال شده است، می‎توانیم ارزیابی دقیقی از فلسفه و اهداف اصلی این تحریم‎ها توسط کشور‎های تحریم‎کننده داشته باشیم؟
با مروری بر تحریم‎هایی که تاکنون از طرف کشور‎های غربی به‎ویژه آمریکا و انگلیس صورت گرفته است، به‎ویژه با توجه به مستندات خودشان می‌توان گفت که آنها همواره چند هدف اصلی را در تحریم‎‎ها دنبال ‎کرده‎اند؛ به‎طور مثال فشار بر کشور هدف، برای تغییر نظام سیاسی آن. همچنین، تحمیل هزینه‎‎های اقتصادی به کشور هدف با روش‎های مختلف، مثل محدودیت‎‎های تجاری یا ممنوعیت سرمایه‎گذاری در آن کشور. البته تحریم‎ها دو سطح دارد. اول تحریم‎های محدود مثل قانون ایجاد محدودیت در صادرات کالا‎های آمریکایی به کشور‎های هدف که برای بسیاری از کشور‎ها و از جمله ایران پیاده شده است، دوم تحریم‎های جامع که در این نوع از تحریم‎ها، محدودیت‎‎ها و ممنوعیت‎‎ها به مجموعه اقتصاد کشور هدف تسری می‎یابد. البته ناگفته نماند که در تحریم‎های اقتصادی گاهی اوقات از راهکاری مکمل و سرعت‎دهنده نظیر مذاکرات دیپلماسی و یا حتی عملیات نظامی نیز استفاده شده است.
 
تحریم‎‎های اقتصادی تا چه حد گسترده است و شامل چه کشور‎هایی می‎شود؟
همان‎طور که عرض کردم، هدف تحریم‎‎ها متنوع است. از فشار آوردن از نظر هزینه‎ای به کشور هدف آغاز می‎شود و در مرحله بعد فشار آوردن برای تغییر سیاست‎های کشور هدف و هم‎راستا کردن آن کشور با سیاست‎‎های کشور تحریم‎کننده، ادامه می‎یابد. حتی ممکن است تدابیری اتخاذ کنند تا در انتخابات بعدی، عملا موانعی برای پیروزی دولت مزاحم کشور‎های تحریم‎کننده، به‎وجود بیاورند. 

البته نوع دیگری از دسته‎بندی‎‎های تحریم نیز وجود دارد؛ مثلاً تحریم‎‎های یک‎جانبه و چندجانبه. منظور از تحریم‎‎های یک‎جانبه، تحریم‎‎هایی است که یک کشور خاص، مثل آمریکا یا انگلیس، علیه کشوری دیگر اعمال می‎کند. تجربه عینی آن تحریم‎‎هایی است که آمریکا در طول چند سال گذشته در بسیاری از کشور‎ها دنبال کرده است. به‎طور مثال در آمریکا قانونی تحت عنوان قانون منع تجارت آمریکا با کشور‎های متخاصم، وضع کرده‎اند که در مورد کشور هدف اعمال می‎کنند. یا اجرای قانون داماتو در مورد تحریم سرمایه‎گذاری در نفت و گاز ایران و لیبی دنبال شد و همچنین تحریم علیه کوبا که سال‎هاست ادامه دارد. 

اما نوع دیگر، تحریم‎‎های چند جانبه است که گروهی از کشور‎ها برای مثال چند کشور اروپایی یا سازمان ملل، در مورد کشور هدف اعمال می‎کنند. بهترین مثال تحریم‎‎های چندجانبه، تحریم‎‎های سازمان ملل است که اتفاقا بعد از دهه 1990 به این طرف تعداد آن گسترده شده است و در دهه‎‎های اخیر کشور‎هایی نظیر کره شمالی، شوروی سابق، پرتقال، آفریقای جنوبی، رودزیا، عراق، یوگسلاوی سابق، لیبی، کامبوج، لیبریا، هائیتی، آنگولا، روآندا، اتیوپی، صربستان و کوبا مشمول آن شده‎اند. مشابه این تحریم‎ها، از سوی اتحادیه اروپا نیز اعمال شده است. البته در این بین، کشور‎های دیگری هم بوده‎اند که مشمول تحریم‎‎های محدودتری مثل تحریم‎‎های مالی و مسافرتی شده‎اند. در این زمینه هم می‎توان به کشور‎هایی نظیر آنگولا، پرو، سودان، سوریه، بلغارستان، چین، اکوادور، مجارستان، گواتمالا، هند، نیجریه، پرو، لهستان، روسیه، ویتنام و ایران، اشاره کرد. بنابراین می‎بینیم که تحریم اصلا مسئله‎ای نادر که فقط برای ایران رخ داده باشد، نیست. 

و این‎که قطعنامه تحریم اخیر هم اولین تحریمی نیست که در مورد ایران انجام می‎شود.
بله، تحریم‎های یک‎جانبه جمهوری اسلامی ایران توسط آمریکا تقریبا بلافاصله پس از انقلاب اسلامی شکل گرفت و از ممنوعیت‎‎های نقل و انتقال مالی که حتی به ایرانی‎‎های مقیم آمریکا نیز اجازه مبادله پول با ایران داده نمی‎شد، آغاز شد و بعدا به ممنوعیت ورود پسته و فرش ایران به آمریکا تسری پیدا کرد. بنابراین ایران در سال‎های اخیر همواره با انواع تحریم‎های یک‌جانبه آمریکا مواجه بوده است. اوج این تحریم‎ها در سال‎های قبل، اجرای قانون داماتو بود که از سال 1994 اعمال شد. البته اخیرا قطعنامه چهارم شورای امنیت سازمان ملل در ادامه سه قطعنامه قبلی با رایزنی آمریکا دنبال شد که با کوتاه آمدن برخی اعضای شورای امنیت، مثل روسیه و چین از مواضع قبلی، به تصویب شورای امنیت رسید. این تحریم اخیر از نوع تحریم‎های چندجانبه است. 

آیا تحریم اقتصادی صرفا از طریق دولت کشور تحریم‎کننده دنبال می‎شود یا از طرف شرکت‎‎ها و یا سطوح پایین‎تر دولتی؟
امروزه تحریم‎کننده می‎تواند به اشکال مختلفی ظاهر شود. بعضی از تحریم‎‎ها از سوی یک دولت مشخص یا جمعی از کشور‎ها دنبال می‎شود. در مواقعی حتی بخشی از یک کشور یا دولت مثلا ایالتی خاص یا تعدادی از شرکت‎ها تحریم را دنبال می‎کنند و یا حتی ممکن است سازمان‎های مردم‎نهاد در تحریم یک کشور وارد شوند. در مواردی شرکت‎های چندملیتی نیز ممکن است در تحریم علیه کشوری وارد شوند. در کشور هدف هم مخاطب اصلی تحریم، می‎تواند دولت کشور هدف یا زیرمجموعه‎‎های آن باشد. البته در مواردی نیز ممکن است گروه‎‎های خاص در کشور هدف، موردتوجه تحریم باشند. حتی، ممکن است اشخاص یا شرکتی جزو اهداف تحریم در کشور هدف قرار گیرد. 

سازوکار‎های تحریم‎‎ها چگونه است؟ آیا کشور‎های غربی برای اجرای تحریم‎‎ها راهکار مشخصی دارند؟
در تحریم‎های اقتصادی سازوکار‎های مختلفی به‎کار گرفته شده است؛ مثلا تحریم مالی کشور هدف، ممانعت از سرمایه‎گذاری در کشور هدف، یا محدودیت اعتبار بانکی به کشور هدف، و حتی مسدود کردن اموال و دارایی کشور هدف در خارج؛ همانند همان اتفاقی که برای ایران در اوایل انقلاب اسلامی افتاد و دولت آمریکا اموال و دارایی‎‎های ایران را در آمریکا بلوکه کرد. کنترل صادرات و واردات کشور هدف، سیاست‎های محدودکننده تجاری مثل بالا بردن تعرفه‎‎های صادرات، محدودیت رفت و آمد اتباع کشور هدف، محدودیت انتقال اطلاعات فنی و اقتصادی و در واقع فن‎آوری به کشور هدف و محدودیت انتقال تجربیات مدیریتی از دیگر سازوکار‎های تحریم کشور‎های غربی به‎ویژه آمریکا است. 

بنابراین می‌بینیم که تحریم اقتصادی، سازوکار‎های گسترده‎ای دارد و خیلی از این‎‎ها در مورد ایران در سال‎های گذشته اعمال شده است. در تحریم‎‎های اقتصادی، متغیر‎های اقتصادی متنوعی مورد هدف تحریم‎کنندگان قرار می‎گیرد تا فشار به کشور هدف را تشدید کنند. به‎طور مثال، کاهش سود شرکت‎های دولتی یا خصوصی، کاهش فروش شرکت‎ها، کاهش اشتغال، کاهش رشد اقتصادی، پایین آوردن سطح زندگی مردم و به‎طور کلی ایجاد مانع برای توسعه اقتصادی کشور هدف جزو اهداف تحریم‎کنندگان است. 

حالا فارغ از سطح یا اهداف تحریم، کشور‎های غربی به‎ویژه آمریکا چقدر تاکنون در زمینه اعمال تحریم‎‎ها موفق بوده‎اند؟
اولا موضوع اثربخشی تحریم‎‎ها در سال‎های اخیر، موضوع سئوال و بحث بسیاری از محافل سیاست‎گذاری خارجی و دانشگاه‎‎ها به‎خصوص در آمریکا بوده است. به‎طور مثال در سال‎های پایانی دهه نود، تحقیقات جامعی توسط یک اقتصاددان آمریکایی به نام «هوف باور» در سال 1997 منتشر شد که اثرات تحریم‎های اقتصادی آمریکا را بر اقتصاد آمریکا و کشور هدف اندازه‌گیری کرده و نتایج جالبی نیز به‎دست آورده بود. به‎طور مثال، این‎که در اکثر تحریم‎های قبلی نوعی ناکارآمدی مشاهده می‎شود، یکی از این نتایج بود. همچنین این‎که دامنه اثر تحریم صرفا محدود به گروه هدف تحریم نبوده و در خیلی از اوقات، به گروه‎‎هایی که جزو اهداف اعلام شده نبوده‎اند نیز ضربه زده است. مثلا در مواردی هدف تحریم، محدودیت تجاری کشور هدف بوده، اما در واقع خود اقتصاد آمریکا هم از این موضوع آسیب دیده است. تحقیق مشابهي که در سال 1998 توسط یکی از اساتید دانشگاه ام.آی.تی به انجام رسید نیز نشان می‎دهد که ضرر ناشی از اعمال تحریم‎‎های آمریکا علیه چند کشور در همان سال حداقل 10 میلیارد و 300 میلیون دلار بوده است. در این رابطه، تحریم چین، نزدیک 4 میلیارد و 400 میلیون دلار و روسیه 3 میلیارد دلار به شرکت‎های آمریکایی ضربه زده است. نتایج قانون داماتو در مورد تحریم سرمایه‎گذاری نفتی ایران و لیبی هم نشان داد که شرکت‎های آمریکایی فقط در سال 1998 از این تحریم‎ها، حدود 1 میلیارد و 500 میلیون دلار آسیب دیدند. 

قاعدتا آن‎‎ها باید به‎دنبال آسیب‎زدن به کشور هدف باشند، اما جنابعالی می‎فرمایید که خود تحریم‎کنندگان در این میان متضرر شده‎اند. دلیل این انحراف از هدف اولیه چیست؟
هدف اولیه یک چیز است، اما عوارض جانبی که به‎همراه خود می‎آورد، چیز دیگری است. این را من نمی‎گویم، بلکه نتایج تحقیقاتی است که در خود آمریکا صورت گرفته. همین تحقیقات نشان می‎دهد که به‎طور مثال در تحریمی که قرار بوده، واردات آمریکا از کشور هدف محدود شود، در عمل معلوم شده که صادرات آمریکا به کشور هدف هم پایین آمده است. نکته دیگر، آثار اجتماعی و خسارت‎‎های انسانی است که امروز برای کشور‎های تحریم‎کننده به‎ویژه آمریکا به‎نوعی آبروریزی در نزد جهانیان تبدیل شده است. مثلا تحریم عراق را به یاد بیاورید. قبل از حمله نظامی آمریکا به این کشور و نیز اشغال، خسارت‎های گسترده مثل مرگ و میر کودکان در عراق به‎وجود آمد که بیشتر آن‎‎ها متوجه گروه‎‎های فقیر جامعه عراق بود. این از نتایج تحریم‎هاست که برای آمریکا خیلی گران تمام شد. از دیگر نتایج این تحقیقاتی که ذکر کردم، این است که اثرگذاری تحریم‎‎ها با فاصله کشور هدف از کشور تحریم‎کننده نسبت عکس دارد. برای مثال، زمانی‎که آمریکا یکی از کشور‎های آمریکای لاتین را تحریم کرده، اثر آن خیلی بیشتر از وقتی بوده که خواسته در آن طرف دیگر دنیا مثلا ایران را تحریم کند. 
از طرف دیگر این‎که تا چه حد سایر کشور‎ها با کشور تحریم‎کننده، همکاری کرده‎اند نیز از جمله عواملی است که روی اثرپذیری تحریم‎ها مؤثر بوده است. نکته دیگر هم این است که اثربخشی تحریم‎‎ها، با تعدد آبراه‎‎ها و گستردگی مرز‎های زمینی کشور هدف رابطه عکس دارد. یعنی هر چقدر دسترسی کشور هدف به مرز‎ها و آبراه‎ها، بیشتر باشد، اثربخشی تحریم‎‎ها کاهش می‎یابد. بنابراین در یک جمله می‎توان چنین جمع‎بندی کرد: اثربخشی تحریم‎‎های انجام شده ناچیز بوده است. به همین دلیل، امروزه در محافل علمی و دانشگاهی حتی در خود آمریکا، صحبت از ناکارایی تحریم‎‎ها بسیار بوده و به‎دنبال دست‎یازیدن به سایر روش‎های اثربخش هستند. 

با این سابقه چطور به‎سراغ ایران و تحریم‎‎های جدید علیه آن آمدند؟
بررسی‎‎‎های شخصی من نشان می‎دهد که تحریم‎‎های قبلی چه یک‎جانبه و یا چندجانبه برای ایران بدون هزینه نبوده است. البته شرایط جهانی به‎ویژه در حوزه انرژی در مجموع فضایی را به‎وجود آورد که عملا تحریم‎‎های ایران بی‎اثر شدند. بهتر است که این موضوع را کمی توضیح دهم. همان‎طوری که قبلا اشاره کردم، تحریم‎‎ها با هدف افزایش هزینه ایران اعمال می‎شد. اما بنا به دلایل خاص وضعیت جهانی نفت، تحریم ایران، زمینه افزایش قیمت جهانی نفت را تسریع کرد؛ چنان‎که درآمد‎های نفتی ایران هم افزایش یافت و لذا اثر افزایش هزینه ایران عملا خنثی شد. 
به‎عبارت دیگر، از یک طرف ایران در طول تحریم‎‎های گذشته با افزایش هزینه‎‎های ناشی از تحریم روبه‎رو بوده که هدف تحریم‎کنندگان نیز همین بوده است و از طرف دیگر، به‎دلیل همان شرایط خاص نفت که ذکر کردم، درآمد‎های ایران نیز افزایش یافته است. حالا چرا درآمد‎های ایران افزایش یافته است؟ دلیل آن این است که تحریم‎‎های علیه ایران، پیامی روشن برای اقتصاد دنیا داشته و آن هم افزایش قیمت جهانی نفت بوده است. روشن است ایجاد هرگونه ناآرامی و تحت فشار قرار دادن ایران، چشم‎انداز آینده بازار نفت را آشفته‎تر خواهد کرد. نکته قابل‎توجه و جالب هم این است که این افزایش درآمد‎ها همواره بیش از افزایش هزینه‎‎ها بوده است، لذا عملا چنین شرایطی تحریم‎‎ها را خنثی کرده است. 
برای مثال در سال‎‎های گذشته، وضعیت حساب سرمایه ایران در اثر اعمال محدودیت‎‎های مالی و محدودیت‎‎های تجاری، به ضرر ایران بود و حتی خالص حساب سرمایه ایران منفی شد، اما افزایش درآمد‎های نفتی ایران به‎مراتب بیشتر از کاهش حساب سرمایه بوده است. به‎عبارت دیگر، در سال 1383 که حساب سرمایه ایران به اندازه 7 میلیارد و 300 میلیون مثبت بود، یعنی ورود سرمایه از خارج به ایران بیش از 7 میلیارد و 300 میلیون از میزان خروج سرمایه از ایران بود، در سال‎های اخیر بر اثر محدودیت‎‎های تحریم مالی، حساب سرمایه ایران تا 14 میلیارد دلار منفی شده است، ولی با وجود این محدودیت‎ها، درآمد‎های نفتی ایران در این دوره به‎نحو چشم‎گیری افزایش پیدا کرد، طوری‎که اثر محدودیت‎‎ها و تحریم‎ها را خنثی کرد. به‎عبارت دیگر، درآمد‎های نفتی ایران از 36 میلیارد و600 میلیون دلار در سال 1383 به حدود 82 میلیارد دلار در سال 1387 افزایش پیدا کرد. از طرف دیگر، درآمد صادرات غیرنفتی ایران هم از 7 میلیارد و 500 میلیون دلار در سال 1383 به بیش از 20 میلیار دلار در سال 1378 افزایش پیدا کرد. یعنی 43 میلیارد و 800 میلیون دلار مجموع درآمد‎های ارزی ایران در سال 1383 بود که به حدود 101 میلیار دلار در سال 1387 افزایش یافت. بنابراین همان‎طوری که ملاحظه می‎کنید، افزایش درآمد‎های نفتی ایران در این دوره خیلی بیشتر از کاهش سرمایه حساب ایران بوده است. 

یک سئوال پیش می‎آید که با این اوصاف چرا کشور‎های تحریم‎کننده به فکر ایجاد محدودیت درآمدی برای ایران نبوده‎اند؟
البته آنها همواره این آرزو را داشته‎اند، اما هیچ‎گاه موفق به اجرای آن نشده‎اند. امثال توماس فریدمن و برخی از نظریه‌پردازان آمریکایی به‎ویژه در حوزه اقتصاد سیاسی، همواره روی کاهش درآمد‎های نفتی ایران تأکید کرده‎اند و حتی برخی راه‎حل‎‎ها از جمله کاهش قیمت جهانی نفت را هم مطرح کرده‎اند. آن‎‎ها آرزو می‎کردند با کاهش قیمت نفت به پنج دلار، بتوانند ایران را بیشتر تحت فشار قرار دهند. اما به‎رغم همه تلاش‎هایی که در این رابطه داشتند، هیچ‎گاه به اهداف خود نرسیدند و شرایط جهانی نیز چنین اجازه‎ای را به آن‎‎ها نداده است؛ برعکس، قیمت جهانی نفت در مقاطعی به بیش از 100 دلار هم رسیده است. امروزه با توجه به نگرانی‎‎های جهانی که وجود دارد، ارز‎های خارجی مثل دلار و یورو دیگر نمی‎توانند جذب‎کننده دارایی‎‎های کشور‎ها باشند. بنابراین نباید تعجب کرد که چرا خیلی از کشور‎ها برای خرید طلا و یا سایر دارایی‎‎های باارزش هجوم برده‎اند؛ زیرا می‎خواهند ارزش دارایی‎‎های خود را حفظ کنند. دلیل افزایش قیمت طلا در حال حاضر نیز همین نکته است. حالا در چنین شرایطی، آمریکا هرچقدر هم تلاش کند، نمی‎تواند قیمت جهانی نفت و یا طلا را کاهش دهد؛ چراکه حجم نگرانی‎‎های جهانی به‎قدری است که آمریکا نمی‎تواند سیاست‎های موردنظر خود را به پیش ببرد. 

با توجه به بررسی‎هایی که شما در این زمینه انجام داده‎اید، آیا می‎توانید نظریه مشخصی نسبت به پیش‎بینی موفقیت یا عدم موفقیت تحریم‎‎های جدید علیه ایران بدهید؟
پیش‎بینی من این است که این تحریم‎‎ها تأثیر چندانی در اقتصاد ما نخواهد گذاشت و همانند گذشته، ایران پیروز این میدان خواهد بود. اول به همان دلایل عمومی که پژوهشگران آمریکایی نیز در مورد ناکارآمدی تحریم‎ها گفته‎اند و قبلا نیز به آن‎‎ها اشاره کردم. مثل دوری فاصله آمریکا و حتی اروپا با ایران یا گستردگی مرز‎های ایران که امکان موفقیت تحریم را کاهش می‎دهد. دلیل دوم این است که ایران و آمریکا اصولا از لحاظ تجاری، روابط بسیار محدودی با یکدیگر دارند و لذا تحریم آمریکا نمی‎تواند در اقتصاد ایران مؤثر باشد. البته در مورد اروپا به‎دلیل روابط تجاری گسترده ایران با آن‎‎ها وضعیت کمی فرق می‎کند. برخی کشور‎های اروپایی در سال‎های گذشته شریک اول اقتصادی ایران بوده‎اند. ولی به همین دلیل هم معتقدم که تحریم اخیر همان‎طوری که به ایران لطمه می‎زند، به کشور‎های اروپایی نیز ضربه می‎زند. در قطعنامه 1929 مجموعه کشور‎های اروپایی به‎غیر از انگلیس که از بابت منابع انرژی نگرانی ندارد و در این زمینه وابسته به انرژی روسیه نیست، بقیه از تحریم ایران لطمه جدی خواهند خورد. همین است که برخی از تحلیل‎گران معتقدند که سر اروپا در قضیه قطعنامه تحریم اخیر کلاه رفته است. زیرا آمریکا منافع زیادی در ایران ندارد و بنابراین از لحاظ تحریم ایران، نگرانی چندانی ندارد، ولی در مورد اروپا شرایط فرق می‎کند؛ زیرا با اعمال تحریم‎‎ها علیه ایران، عملا مذاکراتی که برای ایجاد تنوع در منابع انرژی اروپا آغاز شده بود و ایران می‎توانست نگرانی اروپا را در زمینه خنثی‎کردن انحصار انرژی روسیه در اروپا برطرف کند، هم‎اکنون متوقف شده است. متنوع کردن منابع انرژی اروپا، راهبرد اصلی انرژی اروپا بوده و جای شگفتی است که اروپایی‎‎ها چطور حاضر شدند با آمریکا همکاری کنند. با این تحلیل، ضرر اروپا از مشارکت در مورد تحریم ایران به‎مراتب از ضرر‎های ایران بیشتر بوده است.
با اين حساب نزدیک شدن ایران به اروپا می‎توانست این موهبت را برای اروپا داشته باشد، اما این قطعنامه کار را برای اروپایی‎‎ها خراب کرد. 

به‎نظر من اروپا هم این درک را دارد و مطمئنا در اولین فرصت راهکار دورزدن تحریم را دنبال خواهد کرد. چراکه ادامه وضع موجود به ضرر اروپاست. به‎نظر من، اظهارات اخیر رومانو پرودی، اقتصاددان برجسته و سیاست‎مدار کهنه‎کار ایتالیايي، در مورد ضرورت نزدیکی اروپا و ایران را می‎توان در این چهارچوب تحلیل کرد. 

دلیل سوم عدم موفقیت تحریم‎ها، شرایط ژئواستراتژیک و خاص ایران است. ایران امروزه در شرایطی قرار دارد که اجرای تحریم را بسیار مشکل کرده است. اولا مرز‎های زمینی و آبی ایران با کشور‎های همسایه گسترده است. ثانیا منافع استراتژیک بسیاری از کشور‎ها با اقتصاد ایران گره خورده است و شرایطی را ایجاد کرده که این تحریم‎ها نمی‎تواند قوام پیدا کند. آن‎چه که تاکنون برای آمریکا روزنه امیدی برای اثربخشی تحریم اخیر بوده، خود قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل نبوده است، بلکه آمریکا به‎دنبال جلب همکاری سایر کشور‎ها برای اعمال تحریم‎ها، فراتر از قطعنامه سازمان ملل بوده است. اگر متن دو تحریم را کنار یکدیگر بگذاریم، آنچه را دلخواه آمریکاست، درخواهیم یافت. 

دلیل چهارم آن است که تجربه تحریم‎‎های آمریکا مثل تحریم موسوم به «نفت در برابر غذا» در مورد عراق، نشان داد که حتی خود آمریکا به‎عنوان کشور اصلی طراح این نوع تحریم‎ها، معمولا از اولین نقض‎کنندگان این تحریم‎ها خواهد بود. 

دلیل پنجم این است که در حقیقت ظهور این قطعنامه در مقطع زمانی کنونی بر پایه یک اشتباه استراتژیک شکل گرفته است و به‎زودی فرو خواهد ریخت. شاید آمریکایی‎‎ها به اشتباه فکر می‎کردند که اختلاف نظر‎های سیاسی در درون ایران، باعث خواهد شد که عده‎ای فرش قرمز برای آن‎‎ها پهن کنند، غافل از این‎که امروزه حفظ استقلال ایران از جمله در مسائل هسته‎ای تبدیل به راهبرد ملی شده و همه مردم ایران یک حرف را می‌زنند. 

آقای دانش جعفری، اخیرا برخی از دست‎اندرکاران موضوع تحریم ایران از جمله «استیوارت لوی» معاون خزانه‎داری آمریکا خیلی سعی می‎کنند وانمود کنند که نوک پیکان تحریم‎ها متوجه منافع مردم ایران نخواهد بود. شما با این نظر موافق هستید؟
آمریکایی‎‎ها خیلی سعی می‎کنند این موضوع را اثبات کنند، که هدف تحریم صرفا محدود به کنترل اهداف هسته‎ای ایران است. البته مردم ایران گول این حرف‎ها را نمی‎خورند، زیرا خود تحریم‎کنندگان این‎قدر در حرف‎های خود دچار تناقض شده‌اند که مردم ایران این حرف‎‎ها را باور نکنند؛ به‎طور مثال من سئوال می‎کنم آیا تحریم کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران برای کنترل اهداف هسته‎ای ایران است؟! اگر تحریم‎کنندگان علاقه‎مند بودند صرفا نقل و انتقال کالا‎های مرتبط با مسئله هسته‎ای ایران را رهگیری کنند، آیا وقتی که کالای ایرانی از طریق چند کشتی محدود متعلق به شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران حمل می‎شود، کنترلش راحت‎تر است؟ یا وقتی که قرار شود این کالا‎ها با هزاران کشتی بین‎المللی دیگر منتقل شود؟! آیا اعمال کنترل بانکی یا صادرات و واردات ایران واقعا با هدف کنترل مسائل هسته‎ای ایران انجام می‎شود؟! مردم ایران به‎خوبی می‎فهمند که هدف تحریم‎کنندگان کنترل هسته‎ای نیست، بلکه فلج کردن اقتصاد ایران و برخورد با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. تحریم‎کنندگان قطعا موفق نخواهند شد، همان‎طوری که در گذشته نتوانسته‎اند کاری بکنند. 

یادمان نرفته که روزی که حکومت دست‎نشانده قاجار از سوی انگلیسی‎‎ها بر سر کار بود، چطور آیت‎ا... میرزای شیرازی در حالی‎که ذره‎ای در قدرت سیاسی مشارکت نداشت، صرفا با نوشتن یک جمله کوتاه چنان بلایی بر سر انگلیسی‎‎ها آوردند که خاطره آن هنوز از ذهن سیاست‎مداران انگلیسی خارج نشده است. مردم ایران در طول تاریخ همواره با موضوع دخالت بیگانگان مخالف بوده‎اند. حالا چطور تحریم‎کنندگان انتظار دارند که نظام جمهوری اسلامی ایران یعنی نظامی که قدرتمند است و ریشه دارد و در عین‎حال مورد توجه و تأیید ملت ایران است و در رأس آن عالم فرزانه‎ای چون آیت‌ا... خامنه‎ای قرار دارند، شخصیتی که دارای محبوبیت توده‎ای و مردمی گسترده هستند و در ضمن، مرجع تقلیدی‎اند که دامنه مقلدین ایشان از مرز‎های جغرافیایی ایران گذشته است، در برابر این فشار‎ها کوتاه بیاید؟ قطعا رهبری ایران با توجه به این‎که یک استراتژیست برجسته هستند و به‎خوبی مسائل سیاسی داخلی و خارجی کشور را تحلیل می‎کنند و در دوران رهبری خود نیز با فرماندهی هوشمندانه بر نیرو‎های نظامی کشور، توانسته‎اند قابلیت‎‎های دفاعی و بازدارندگی کشور را تا بالاترین سطح ارتقا دهند، این‎بار نیز نخواهند گذاشت ایران از این تهدید دچار آسیب شود. 

در ایران از رهبری گرفته تا سایر مراجع تقلید، جملگی، مقاومت را در برابر زیاده‎خواهی بیگانگان نوعی تکلیف شرعی مردم می‎دانند. همان‎طوری که مردم نیز این فشار‎ها را به‎عنوان یک عبادت برای رضایت خدا تلقی خواهند کرد. ما در طول حیات 30 ساله انقلاب اسلامی، بار‎ها و بار‎ها این تجربه شکست‎خورده را ملاحظه کرده‎ایم و همان‎طور که چند سال قبل، سفرای اروپایی قهر کردند و از ایران رفتند و مدتی بعد بی‎سروصدا به تهران بازگشتند، در قضیه تحریم‎‎های اخیر هم به اشتباه خود پی خواهند برد و بی‎سروصدا فیتیله تحریم را پایین خواهند کشید.
 
البته مسئولین باید تحریم‎‎ها را جدی بگیرند تا خدای ناکرده با مشکلی مواجه نشویم.
بله، مطمئنا این حرف‎ها به این معنا نیست که دولت ایران تحریم را جدی نگرفته است. خوشبختانه دولت برنامه‎‎هایی را پیش‎بینی کرده که توانایی هضم تحریم را در خود دارد. برای مثال دیدید که تحریم‎کنندگان امید فراوانی به تحریم بنزین بسته بودند، اما متخصصین ایرانی در حالی‎که برنامه خودکفایی بنزین را برای دو سال بعد طراحی کرده بودند، با تغییر برنامه تولید واحد‎های احداث شده قبلی و نیز افزایش ظرفیت تولید، توانستند خودکفایی بنزین کشور را جلو بیندازند و لذا امید تحریم‎کنندکان را نقش بر آب کنند. 

یکی از آثار شناخته شده تحریم‎‎ها این است که معمولا قیمت کالا‎های وارداتی در کشور هدف پس از اعمال تحریم افزایش پیدا می‎کند. این پدیده اگرچه فشاری بر مصرف‎کننده داخلی در کشور هدف است، اما باید توجه داشت که این فشار‎ها می‎تواند برای تولیدکنندگان داخلی یک فرصت تلقی می‎شود؛ زیرا بعد از تحریم، قیمت کالا‎های داخلی به سطحی پایین‎تر از اجناس خارجی تنزل می‎کند و لذا مزیت کالای وارداتی عملا از بین می‎رود؛ هرچند دولت هم برای واردات کالا‎های غیرضروری محدودیت‎‎هایی را به‎وجود آورده است. 

البته اگر دولت با افزایش کارایی سیاست‎های اجرای اصل 44، عملا بتواند نقش بخش خصوصی را در اقتصاد ایران افزایش دهد و فضای کسب و کار کشور را بهبود بخشد و از طرف دیگر هزینه‎‎های دولت را نیز کاهش دهد، قطعا با چابکی بهتري می‎تواند تحریم‎‎ها را خنثی کند.
 
 



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.